پرسش :

الف. آیا تشخیص هویت میت پیش از دفن فی نفسه واجب است؟ ب. در مواردی که جنازه مجهول‏‌الهویه است تشخیص هویت متوقف بر اموری مانند قطع انگشت، کالبدشکافی و امثال آن است آیا این امور جایز است؟ ج. آیا احتمال ترتب آثاری همچون ارث، عده زن، پرداخت دیون و مانند آن مجوز اقدامات مذکور در بند ب برای تشخیص هویت میت است؟ د. آیا احتمال اموری همچون دفع اتهام از یک متهم، کشف جرم، دفع نزاع و فساد و... (با توجه به قوت محتمل) مجوز اقدامات فوق برای تشخیص هویت است؟


پاسخ :
آیت الله العظمی محمد تقی بهجت (ره)
«الف. خیر.
ب الی د. جایز نیست و احتمالات مذکوره مجوز شرعی نیست. 1381/09/30»
 
آیت الله العظمی میرزا جواد تبریزی (ره)
«الف. اگر محرز شود مسلمان بودن میت مثل این که در بلاد مسلمین پیدا شده باید احکام اسلام بر او جاری شود والله‏‌ العالم.
ب. برای تشخیص هویت میت انجام امور مذکوره جایز نیست والله‏‌ العالم.
ج. از طرق دیگر فحص شود برای معلوم شدن امور مذکوره کالبدشکافی جایز نیست والله‏‌ العالم.
د. جواب معلوم شد. 1381/10/29»
 
آیت الله العظمی سید علی سیستانی
«الف. واجب نیست.
ب. جایز نیست.
ج. مجوز نیست.
د. فی حد ذاته مجوز نیست ولی اگر حفظ نفس مسلمانی متوقف بر آن باشد جایز است و دیه بر مباشر قطع واجب می‌‏شود. 22 ذی‏‌الحجه 1423ه.ق»
 
آیت الله العظمی لطف الله صافی گلپایگانی
«الف. فی نفسه واجب نیست.
ب، ج و د. حجت شرعی بودن کشف موضوع از طریق قطع انگشت و تشریح ثابت نیست و محل اشکال است والله‏ العالم. 1381/10/03»
 
آیت الله العظمی محمد فاضل لنکرانی (ره)
«الف. چون تجهیز و دفن میت باید با اجازه ولیّ او باشد در صورت امکان باید ولیّ او شناسایی شود مگر اینکه صبر کردن تا یافتن ولی میت ممکن نباشد.
ب. اگر این امر فقط برای تشخیص هویت باشد جایز نیست مگر اینکه امر مهمی متوقف بر آن باشد.
د و ج. خیر احتمال این امور مجوّز نیست بلی اگر یقین به حلّ این امور با تشخیص هویت باشد و برای تشخیص هویت راهی جز این نباشد مانعی ندارد. 1381/09/12»
 
آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی
«الف تا د. تشخیص هویت میت فی‏نفسه واجب نیست ولی چنانچه به طور یقین یا به احتمال قوی مشکلاتی در امر ارث و عده و مانند آن یا مشکلات خاص اجتماعی به وجود می‏‌آید باید تشخیص هویت شود و انجام اموری مانند کالبد شکافی و قطع انگشت در صورت ضرورت برای اهداف فوق مانعی ندارد. همیشه موفق باشید. 1381/09/12»
 
آیت الله العظمی سید عبدالکریم موسوی اردبیلی
«الف. تشخیص هویّت میّت فی‏نفسه واجب نیست ولکن چون غالباً آثاری مترتّب می‌‏باشد، از این جهت لازم است.
ب. به خاطر ترتّب آثار، به مقدار لازم و ضروری و مرحله به مرحله می‏توان انجام داد.
ج، د. از جواب «ب» واضح شد که در صورت ضرورت و مرحله به مرحله، به مقدار لازم و با اذن حاکم شرع جایز است. 1381/09/30»
 
آیت الله العظمی حسین نوری همدانی
«الف. خیر واجب نیست.
ب. جایز نیست.
ج و د. در مواردی که ضرورت ایجاب کند جایز نیست. 1382/01/07»
 
پاسخ اداره حقوقی قوه قضاییه
«نظریه مشورتی شماره 9487/7 تاریخ 1381/10/28
بازگشت به استعلام شماره 1271/1 مورخ 81/9/10، نظریه مشورتی اداره کل حقوقی و تدوین قوانین قوه قضاییه به شرح زیر اعلام می گردد:
الف. مستفاد از ماده 94 قانون آیین دادرسی دادگاه‏های عمومی و انقلاب در امور کیفری که مقرر می‏دارد«هرگاه هویت متوفی معلوم نباشد قاضی... برای تشخیص هویت متوفی به هر وسیله‏ای که مقتضی بداند اقدام می‏نماید» و ماده 90 از قانون مرقوم که قاضی را مکلف نموده تا زمان حضور پزشک اقدامات لازم را برای حفظ جسد، کشف هویت متوفی و چگونگی فوت و غیره به عمل آورد، تحقیق برای تشخیص هویت متوفی و تعیین علت مرگ وی پیش از دفن لازم و ضروری است زیرا چنانچه متوفی به قتل رسیده باشد نه تنها موضوع با امنیت و نظم عمومی مرتبط می‏شود برای اولیای دم حق قصاص یا عفو و مطالبه دیه و غیره نیز...ایجاد می‏شود و اگر مرگ طبیعی و عادی تشخیص داده شود تشخیص هویت متوفی در تعیین تکلیف زوجه و ماترک و غیره مؤثر خواهد بود.
ب،ج و د. در مواردی که از طرف مراجع قضایی تعیین علت فوت از پزشک قانونی درخواست می‏شود و همچنین در موارد تشخیص هویت متوفی، چنانچه انجام کالبدشکافی و یا قطع انگشتان به تشخیص پزشک قانونی ضرورت داشته باشد انجام آن فاقد اشکال قانونی است البته در صورتی که بدون قطع انگشتان، بشود اثر آنها را گرفت (که معمولاً هم امکان‏پذیر است) مجوزی برای قطع آنها نیست و موارد مذکور در استعلام می‏تواند مجوز کالبدشکافی برای تشخیص هویت متوفی باشد.
 
منبع: مرکز تحقیقات فقهی حقوقی قوه قضاییه