پرسش :

چرا در اسلام از مشورت با زنان نهى شده است؟


پاسخ :
هدف از مشورت، یافتن بهترین گزینه ها و برترین راه ها و شیوه هاى اجرایى است. این مسئله موجب مى شود که در گزینش مشاور، شرایط دقیقى رعایت شود. در اسلام نیز نصوص بسیارى در رابطه با اهمیت مشورت و چگونگى مشاوران آمده است.

شایستگى ها و ناشایستگى ها
در نصوص دینى ویژگى ها و شایستگى هاى بسیارى در رابطه با مشورت مطرح شده است؛ از جمله: ایمان1، خردمندى2، تخصص و دانایى3، خیرخواهى4، خوف الهى5، تقوا و پارسایى6، آزادگى و دین دارى7، دل سوزى، صمیمیت و برادرى8، رازدارى9.

امورى چون: بخل، ترس و حرص از موانع مشورت قلمداد شده است. امام على علیه السلام مى فرماید: «با فرد بخیل، ترسو و حریص مشورت نکن؛ زیرا در هر یک از آنان نقطه ضعفى وجود دارد که مانع از نیل تو به حقیقت مى شوند».10

از طرف دیگر «پژوهش هاى انجام شده بر روى دانشجویان، نشان مى دهد در چهار مورد از پنج هیجان اساسى (شادى، عشق، ترس، اندوه و خشم)، زنان هیجان هاى شدیدتر و فراوان ترى گزارش مى کنند تا مردان و آن هیجان مورد استثنا ـ که مردان بر زن پیشى مى گیرند ـ خشم است. زنان نه تنها هیجان هاى ظریف (شادى، عشق، ترس و اندوه) را با شدت و فراوانى بیشترى تجربه مى کنند؛ بلکه در موقعیت هاى مثبت و منفى، هیجان ها را بهتر تشخیص داده و بیشتر به آنها پاسخ مى دهند».11

خانم «کلیودالسون» به عنوان یک روان شناس اعلام مى کند: « ... به این نتیجه رسیده ام که خانم ها، تابع احساسات و آقایان تابع عقل هستند».12

«اتو کلاین برگ» نیز مى نویسد: «زنان بیشتر به کارهاى خانه و اشیا و اعمال ذوقى علاقه نشان مى دهند و کارهایى را دوست مى دارند که در آنها باید مواظبت و دلسوزى بسیارى خرج داد؛ مانند مواظبت از کودکان و اشخاص عاجز و بینوا ... زنان عموما احساساتى تر از مردان هستند».13

نتیجه آنکه به جهت احساساتى تر بودن طبیعى و حکیمانه زنان و حضور کمتر آنان در جامعه ـ که باعث تجربه کمتر آنها در این امور مى شود ـ محدودیت هایى در بهره گیرى از نظر مشورتى آنان لحاظ شده است. لذا در حدیثى از امام على علیه السلام آمده است: «ایاک و مُشاورة النّساء فانَّ رأیهنّ الى أفن و عزمهن الى وهن»14؛ «از رایزنى با زنان بپرهیز، زیرا رأى آنان سست بوده و در تصمیم گیرى ناتوانند».

البته هر دو مسئله با رفع عوامل آن قابل جبران است؛ لذا در حدیث دیگرى به دنبال «ایاک و مشاورة النساء» آمده است: «الاّ من جربت بکمال عقل»15؛ «مگر زنانى که به کمال خردمندى آزموده شده اند».

این به لحاظ نوع زنان است؛ وگرنه چه بسیار مردانى که احساساتى یا کم تجربه اند و مشورت با آنان نیز نافع نیست و بر اساس این حدیث، کمال عقل و آگاهى در مشورت شونده شرط است و زن بودن ـ در صورت پختگى و دانایى ـ مانع جواز مشورت نیست.
از طرف دیگر در امورى که آشنایى زنان در آن، بیشتر است؛ سفارش شده که با آنان مشورت شود. رسول اکرم صلى الله علیه و آله مى فرماید: «اِئتمروا النساء فى بناتهن»16؛ «در امور مربوط به دختران با زنان مشورت کنید».

در قرآن کریم حل برخى از مسائل خانوادگى، در گرو رایزنى زن و مرد و تبادل افکار آنان دانسته شده است: «فَإِنْ أَرادا فِصالاً عَنْ تَراضٍ مِنْهُما وَ تَشاوُرٍ فَلا جُناحَ عَلَیهِما»17 ؛ «اگر پدر ومادر بخواهند با رضایت و مشورت یکدیگر، فرزندشان را زودتر از دو سال از شیر بازگیرند، مرتکب گناهى نشده اند».

مقصود از «تشاور»، همدلى، هم رأیى و مشاوره میان زن و مرد است و چون مادر چیزهایى از تربیت فرزند مى داند که پدر نمى داند، اگر هم فکرى و رایزنى نکنند، به زیان فرزند مى انجامد.18

از آنچه گذشت، روشن مى شود که مقصود از «برحذر داشتن از مشورت با زنان»، دقت در گفتار و اندیشه هاى زنان معمولى و یا زنان هوس باز، کم خرد و تهى مغزى است که دل در گرو زخارف فریبنده دنیا نهاده و چشم از حقایق برتر فرو بسته اند. اما زنانى که از زر و زیور دنیا اعراض کرده و به تعقّل پرداخته اند، مانند مردان، شایسته مشورت هستند. به تعبیر علامه جعفرى، روایاتى نظیر «ایاک و مشاورة النساء الاّ من جربت بکمال عقل» مؤید نظریه «درون شورایى و برون سرپرستى مرد»، در نظام خانوادگى اسلام است.19 لذا روایات یاد شده قابل تعمیم به همه بانوان نیست. این قیود با توجّه به سایر روایات و آیات و سیره عملى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و ائمه اطهار علیهم السلامبه دست مى آید؛ چه اینکه این بزرگواران در مشاوره خود، زنان را نیز شرکت مى دادند.20

پی نوشت‌ها:
1. ابى القاسم فرات بن ابراهیم، کوفى، تفسیر فرات الکوفى، تحقیق محمد الکاظم، تهران: وزارت ارشاد، ص 625.
2. بحارالانوار، تهران: دارالکتب الاسلامیه، ج 72، ص 105.
3. همان، ص 100.
4. همان، ص 105.
5. همان، ص 98.
6. همان، ص 100.
7. صدوق، الامالى، ص 306 ؛ منتخب میزان الحکمة، ج 1، ص 557.
8. همان.
9. همان.
10. سید جعفر، شهیدى، ترجمه و شرح نهج البلاغه، نامه 53 خطاب به مالک اشتر، ص 328.
11. کارل، هافمن و دیگران، روان شناسى عمومى از نظریه تا کاربرد، ج 2.
12. ر.ک: سیدابراهیم، حسینى، فمینیزم علیه زنان، کتاب نقد، شماره 17، ص 64.
13. همان، ص 65.
14. نهج البلاغه، نامه 31.
15. بحارالانوار، ج 103، ص 253.
16. نهج الفصاحه، ص 2، ح 7، گردآورنده و مترجم، ابوالقاسم پاینده، تهران: جاویدان.
17. بقره 2، آیه 233.
18. ر.ک: محمدرضا، رجب نژاد، خرد زیبا بررسى شبهه نقصان عقل، ص 91.
19. همان، ص 4.
20. همان، ص 93.
 
منبع: پرسش‌ها و پاسخ‌هاى برگزیده، حمیدرضا شاکرین؛ نهاد نمایندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاه‌ها، دفتر نشر معارف، 1384.