پرسش :

چه لزومی بر پیاد‌ه‌روی اربعین وجود دارد در حالی که برگزاری این مراسم این همه هزینه دارد؟


پاسخ :

تأملاتی درون‌دینی بر پیاد‌ه‌روی اربعین

مروری گذرا بر روایات پیامبر و اهل‌بیت (علیهم السلام) به خوبی نشان می‌دهد که از منظر فرهنگ ناب شیعه زیارت امام حسین (علیه السلام)، گریه و سوگواری بر مصائب آن امام و بزرگداشت ایام شهادت آن حضرت و یاران مظلومش، از جایگاه بلند و برجسته‌ای برخوردار است. روایات معتبر اسلامی از اهمیت این مسأله و تأکید پیشوایان دین بر زنده نگهداشتن یاد و خاطره جان‌بازی‌های شهیدان کربلا حکایت می‌کند. تعابیری که در روایات ما در این باره وارد شده و پاداش‌های گوناگونی که بر این امر مژده داده شده است، بسیار شگفت‌انگیز می‌نماید.

امام صادق (علیه السلام) فرمود: خداوند خیر هرکس را بخواهد، دوستی امام حسین و دوستی زیارت او را در دلش می‌افکند و برای هرکس بد بخواهد، بغض امام حسین و بغض زیارت او را در قلبش قرار می‌دهد.[1]

امام رضا (علیه السلام) فرمود: هرکس اباعبدالله (علیه السلام) را در کنار نهر فرات زیارت کند، مانند کسی است که خداوند را در بالای عرش زیارت کرده است.[2]

محمد بن مسلم از امام باقر (علیه السلام) روایت کرده است که فرمود: اگر مردم می‌دانستند چه برکاتی در زیارت امام حسین (علیه السلام) نهفته است، از اشتیاق زیارت او می‌مردند و نفس‌هاشان از حسرت به شماره می‌افتاد! گفتم مگر چه برکاتی در زیارت امام حسین (علیه السلام) نهفته است؟ امام علیه السلام فرمود: هرکس امام حسین (علیه السلام) را از روی اشتیاق زیارت کند، خداوند پاداش هزار حج مقبول و هزار عمر پاکیزه و پاداش هزار شهید از شهدای بدر و پاداش هزار روزه‌دار و ثواب هزار صدقه مقبول و پاداش آزادی بند‌ای که برای خدا آزاد شده باشد، برای او مقرر می‌فرماید![3]

روایات اهل بیت (علیهم السلام) در فضیلت زیارت امام حسین (علیه السلام) از راه دور و نزدیک در حد تواتر معنوی[4] و دست کم در حد روایات مستفیض است.[5] این امر جای شکی باقی نمی‌گذارد که زیارت آن امام همام از از اعظم قربات الی الله است و هیچ عمل مستحبی در فضیلت به پای آن نمی‌رسد. امامان اهل‌بیت (علیهم السلام) هم در گفتار و هم در رفتار بر این موضوع مهم تأکید کرده‌اند. آن بزرگواران از هرفرصت و به هربهانه‌ بهره می‌جستند تا یاد و خاطره حضرت سیدالشهداء و اصحابش، زنده‌تر و پویاتر گردد و غبار گذر زمان و سایه سنگین دشمنی‌ها، بر آن ننشیند و نیفتد.
 

اربعین در منابع دینی و فرهنگی

واژه اربعین، به‌معنای چهل، در ادب اسلامی، جایگاه برجسته‌ای دارد؛ همچنان که در ادب فارسی هم به این معنا توجه شده است. عدد اربعین (چهل) در قرآن کریم از ویژگی خاصی برخوردار است. مثلاً خداوند متعال وقتی با حضرت موسی (علیه السلام) برای دریافت الواح تورات، وعده مناجات و عبادت می‌گذارد، ابتدا سی شب و سپس با ده شب دیگر آن را کامل می‌کند؛ یعنی حضرت موسی (علیه السلام) پس از چهل شب مناجات با خداوند، توفیق می‌یابد الواح تورات را از خداوند دریافت ‌کند!
و با موسی سی شب وعده گذاشتیم و آن را با ده شب تمام کردیم. پس او مدت‌زمان مناجات با پروردگارش را در چهل شب تمام کرد.[6]

در آیه‌ای دیگر، چهل سالگی، مقطع کمال عقلی و رشد معنوی انسان‌ها معرفی شده است:
و احسان به پدر و مادر را به انسان سفارش کردیم. مادرش او را با ناخوشی باردار شد با ناخوشی (سختی) بر زمینش نهاد و دوران بارداری و از شیرگرفتنش، سی‌ماه است؛ تا آن هنگام که به بالاترین حد از رشد خود و چهل سالگی رسید، گفت: خداوندا! یاریم ده تا نعمتت را سپاس گذارم؛ نعمتی که بر من و پدر و مادرم انعام کردی و عمل صالحی که تو از آن خشنودی، انجام دهم و کار را درباره فرزندانم به سامان کنی؛ یقیناً به سوی تو بازگشتم و من از تسلیم‌شدگانم![7]

در روایات اسلامی هم عدد اربعین (چهل) منزلت و سرخاصی دارد. به این روایات توجه کنید:
امام‌صادق (علیه السلام) فرمود: هرکس چهل حدیث از احادیث ما را حفظ کند، خداوند در روز قیامت او را عالمی فقیه برانگیزد.[8]
پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ فرمود: هرکس چهل روز از حلال بخورد، خداوند قلب او را نورانی کند.[9]

جالب است بدانیم که پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در چهل سالگی به رسالت مبعوث شد. توبه حضرت آدم پس از چهل روز گریه و زاری به درگاه خداوند پذیرفته شد.[10] کسی که شراب بنوشد تا چهل روز نمازش مقبول نیست.[11] کسی که چهل روز گوشت نخورد، ذهنش کند شود.[12] ... این‌گونه روایات که شمار آن هم بسیار است، از اهمیت عدد اربعین و اسرار نهفته در آن حکایت می‌کند.

عدد اربعین در فرهنگ فارسی هم مورد توجه بوده است. کلمات مرکبی مانند چهل‌دختر، چهل‌چراغ، چهل‌قلندر، چهل‌اختران، چهل‌ستون، ... در شعر و ادب فارسی و نیز فرهنگ عامه مردم، اهمیت عدد چهل در فرهنگ ایرانی را نشان می‌دهد.
حافظ می‌فرماید:
چل سال رنج کشیدیم و عاقبت تدبیر ما به دست شراب دوساله بود
 

اربعین حسینی در فرهنگ شیعی

شاید یکی از عوامل برجسته‌شدن و اهمیت‌یافتن اربعین حسینی در میان دوستان اهل‌بیت علیهم السلام روایت مشهوری است که از امام عسکری (علیه السلام) نقل شده است: علامات مؤمن (شیعه) پنج چیز است:
1. 51 رکعت نماز در شبانه روز (17 رکعت واجب و 34 رکعت نافله) 2. زیارت اربعین 3. قرار دادن انگشتری در دست راست 4. پیشانی بر خاک مالیدن 5. بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحیم در نماز.

در این روایت امام عسکری (علیه السلام) زیارت اربعین را یکی از نشانه‌های شناخت شیعیان اهل‌بیت معرفی می‌کند. به راستی سرّ این امر چیست؟ ما در آموزه‌های شیعه اعمال یا عقائد فراوانی داریم که بتوان آن را به‌ عنوان علامت شیعه محسوب کرد. چرا در این میان بر زیارت اربعین انگشت نهاده شده است؟

توجه عمیق و جامع به حوادث عاشورا تا اربعین، می‌تواند تا حدی سرّ این امر را آشکار کند. اربعین، مقطع پایان‌ یافتن اسارت اهل‌بیت علیهم السلام، کامل‌شدن رسالت حضرت زینب و امام سجاد علیهما السلام در رسواساختن یزیدیان و رساندن پیام خون سرخ حسین به گمراهان کوفی و شامی است (چه اربعین را آغاز حرکت آن‌ها از شام بدانیم و چه زمان رسیدن‌شان به کربلا). اما از دیگر سو اربعین، مبدأ حرکت جوشنده و تمام‌ناشدنی تبلیغ و ترویج فرهنگ حسینی هم هست. از اربعین به این سو است که تمام همت و تلاش امامان اهل‌بیت و شیعیان و دوستانشان صرف زنده نگه داشتن یاد و خاطره امام حسین و ورود در مبارزه‌ای فرهنگی بر علیه نظام ستمکار اموی و پس از آن نظام عباسی و همه نظام‌های ستمگر در طول تاریخ است. پیام اربعین، پیام پیروزی حق بر باطل و خون بر شمشیر و آغاز شکل جدیدی از نبرد فرهنگی با طاغوت‌های زمانه است. حادثه عاشورا و بر زمین ریختن خون‌های پاک امام حسین و یاران قهرمانش، بهترین انرژی و سرمایه برای چنین مبارزه تمام‌ناشدنی و مستمر تا قیام قیامت است.

خواندن زیارت اربعین، زیارت کردن امام حسین در روز اربعین و پاسداشت چنین روزی در میان شیعیان اهل‌بیت (علیهم السلام) یکی از برجسته‌ترین عوامل تقویت هویت شیعی است. از اربعین است که هویت شیعی جان و قالبی تازه می‌گیرد و با استمداد از نیروی شگرف عاشورا، ظهور پرقدرتی را در عرصه‌های سیاسی و فرهنگی و نظامی از خود نشان می‌دهد. اربعین آموزنده‌ی این تفکر الهی است که اگر چه باطل مانند کفی بر روی آب،[13] ممکن است کوتاه‌زمانی به جولان و هیجان، افکار عمومی را در دست گیرد و حق‌طلبان را گرفتار قتل، اسارت و انواع بلاها کند، اما عاقبت نیک و پیروزی از آن حق و حق‌طلبان خواهد بود.[14] 

دستگاه یزید که با تمام توان برای نابودی حرکت عدالت‌خواهانه امام حسین علیه السلام به میدان آمده بود، در اربعین به شکست خود اعتراف کرد و اهل‌بیت را با احترام به سوی مدینه روانه ساخت. از این مبدأ به بعد شاهد قیام‌ها و حوادثی هستیم که با الهام از قیام امام و یارانش، عرصه را بر حکومت اموی تنگ، و آرام آرام زمینه‌ی نابودی آن را فراهم می‌کند. قیام توابین، قیام مردم مدینه و قیام مختار بن ابی عبید ثقفی در امتداد همین خط پدید می‌آید و بر اندام حکومت جبار اموی لرزه می‌افکند. شیعه با پاسداشت اربعین، پیروزی امام حسین و یارانش را فریاد می‌زند. اگرچه در عاشورا در غم شهادت امام و یارانش می‌گرید و از جنایت‌هایی که بر اهل‌بیت رفته است، مویه می‌کند، اما در اربعین، نتیجه‌ی شهادت‌طلبی و جان‌بازی امام و اهل‌بیتش را به نظاره می‌نشیند. اربعین، شایسته تکریم و بزرگداشت است؛ زیرا اربعین، ثمره عاشوراست و آنچه امام حسین در عاشورا آغاز کرد در اربعین به بار می‌نشیند.
 

پیاده‌روی اربعین، نماد شور و شعور

به درستی نمی‌دانیم که رسم پیاده‌روی اربعین از کی و توسط چه کسی یا کسانی بنیان نهاده شده است. اما به یقین مراسمی با شکوه و تأثیرگذار در تکریم اربعین و تعظیم شعائر الهی است. البته در روایات ما تصریحا یا تلویحا پیاده‌رفتن به برای زیارت امام حسین علیه السلام بزرگ داشته شده و ثواب عظیمی برای آن وعده داده شده است. بنابر روایات ما هرگونه رنج و سختی که زائر در راه زیارت امام حسین بر خود هموار می‌کند، او را مستوجب پاداش الهی می‌نماید. علی بن میمون صائغ از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده که فرمود: ای علی! به زیارت امام حسین (علیه السلام) برو و از این کار فروگذار نکن! ‌عرض کردم: ثواب زیارت کننده او چیست؟
فرمود: هرکس پیاده به زیارت او برود، خداوند برای هرگامی که برمی‌دارد، حسنه‌ای برایش نوشته،‌گناهی از او پاک کرده و درجه‌ای به رتبه او می‌افزاید؛ ‌هنگامی که به آنجا برسد، خداوند دو فرشته بر او می‌گمارد تا آنچه از اعمال خیر در زیارت از او سر می زند، بنویسد و هرآنچه اعمال شر و زشت از او سر می‌زند، بنویسد و هرآنچه شر و زشت از او سر می‌زند ثبت نکنند.‌ وقتی که قصد بازگشت می‌کند، با او وداع می‌کنند و می‌گویند: ای ولی خدا! بخشیده شدی! تو از حزب خدا،‌ حزب رسول او و حزب اهل بیت رسول او هستی. به خدا سوگند! هرگز آتش جهنم را نخواهی دید و او هم تو را نمی‌بیند و بدنت هرگز طعمه آتش نخواهد شد.[15]

جابر مکفوف از أبی الصامت نقل کرده که گفت: شنیدم امام صادق (علیه السلام) فرمود: هر کس پیاده به زیارت امام حسین (علیه السلام) برود، خداوند برای هر قدمی که بر می‌دارد هزار حسنه برای او می‌دارد و هزار گناه او را پاک می‌کند و رتبه او را هزار درجه بالا می‌برد.[16]

رسم پیاده‌روی از نجف تا کربلا، رسمی کهن در میان مردم عراق و مجاوران حرم علوی است. اما پیاده‌روی اربعین از حال و هوای خاصی برخوردار بوده و هست. چندسالی است که شیعیان و دوستان اهل‌بیت علیهم السلام از سراسر جهان، به ویژه ایران اسلامی، همراه با شیعیان عراق در این مراسم با شکوه و معنوی شرکت می‌کنند و هرسال بر شکوه و تأثیرگذاری آن افزوده می‌شود. مسلما چنین مراسم ساده ولی باشکوه و پرعظمتی، از جنبه‌های گوناگون آثار و برکاتی را با خود به همراه داشته و دارد. با توجه به طولانی بودن مسیر نجف تا کربلا و مشقت زیادی را که زائر امام حسین تحمل می‌کند، نیز هزینه‌های بسیاری که برای تأمین امنیت زائران و خدمات رفاهی صرف می‌شود، برخی از ساده‌اندیشان به خورده می‌گیری از ان واداشته است. منتقدان از جنبه‌های گوناگونی به این مسأله پرداخته و توسعه‌ی چنین مراسمی را موجه نمی‌دانند. می‌گویند چرا به رسم پیاده روی اربعین می‌پردازید و آن را به حماسه‌ای شیعی تبدیل می‌کنید؟! این امر می‌تواند به همسبستگی و انسجام میان همه‌ی فرق اسلامی آسیب رساند و مانع وحدت امت اسلامی شود. می‌گویند پیاده‌روی از نجف تا کربلا مستلزم مشقت زیاد و رنج بدنی فراوان است؛ در حالی که در شریعت اسلامی، تحمیل رنج بر بدن کار درستی تلقی نشده است! می‌گویند ...

چنین افرادی غافل‌اند که اولا پیاده‌روی ساده و خالصانه و به قصد زیارت امام حسین مخصوص شیعیان نیست و بسیاری از اهل سنت نیز در این مراسم شرکت می‌کنند. مراسم پیاده‌روی اربعین هرگز نمایش اقتادر شیعه در برابر دیگر فرق اسلامی نبوده و نیست؛ بلکه نمایش اقتدار جبهه‌ی حق در برابر ظلم جهانی است. ثانیا در شریعت اسلامی جواز و عدم جواز تحمیل مشقت بر بدن، متوقف بر هدفی است که فرد مؤمن در نظر دارد و می‌خواهد با رفتار خود آن را محقق کند. اگر هدف فرد، هدفی مادی و دنیایی باشد، البته تحمیل مشقت بیش از حد طاقت بر بدن، کاری ناروا و نامشروع است؛ اما اگر هدف، متعالی و مقصود، معنوی و بلندمرتبه و برای فرد و جامعه حیاتی باشد، تحمیل مشقت بر بدن روا، بلکه گاه واجب است. کافی است به خود مسئله جهاد و شهادت در فرهنگ اسلامی توجه کنیم. جنگ و جهاد در راه خدا سهمگین‌ترین مشقت‌ها و رنج‌ها را بر بدن آدمی تحمیل می‌کند؛ مع‌الوصف، جهاد در راه خدا تا سر حد مرگ، امری واجب است (چه جهاد دفاعی و چه جهاد ابتدایی). فارغ از نقدهایی که به چگونگی برپایی مراسم پیاده‌روی اربعین وارد می‌دانیم و آسیب‌هایی که لازم است رفع شود تا این مراسم به اهداف مقدس و ارزشمند خود برسد، مسلماً فوائد مهمی بر آن مترتب است که پرداختن هزینه‌هایی به مراتب بیش از این را تجویز می‌کند؛ در ادامه به پاره‌ای کارکردهای ارزشمند و مفید پیاده‌روی اربعین اشاره می‌کنیم:

1. هجرت نمادین به سوی حجت خدا
امام‌حسین (علیه السلام) مظهر رحمت، هدایت و رهایی‌بخشی خداوند است. امام خلیفه خدا بر زمین و سرپرست مؤمنان است. حضور در محضر امام و بیعت با او و اظهار وفاداری به آرمان‌ها و ارزش‌های او شرط باریابی به ساحت ایمان و ولایت خداست.[17] فردی که با پای پیاده از نجف تا کربلا می‌رود و پایان سفرش حضور در مضجع امام و اعلان بیعت با اوست، در واقع نوعی مهاجرت نمادین را از خود به سمت امام به نمایش می‌گذارد. پیاده روی به سوی حرم امام حسین، بازسازی نمادین هجرت از خودخواهی به سوی خداخواهی و گذاردن دست بیعت و اطاعت در دست ولی خداست. زائر، با رفتار نمادین خود، از ژرفای وجود هجرتی را به سوی ولی خدا شکل می‌دهد که در همه ابعاد و ساحت‌های وجود او (فکری، احساسی و رفتاری) تأثیری شگرف می‌گذارد و او را آماده اطاعت داوطلبانه و جان‌نثاری در راه خدا، به فرمان ولی خدا، می‌گرداند.

دقت در صورت و معنای مناسک دینی نشان می‌دهد که بخش فراوانی از رفتارهای دینی ما جنبه‌ی نمادین دارد. حرکت‌هایی که در نماز انجام می‌دهیم، مناسک حج، ... و بسیاری از رفتارهای دینی دیگر، رفتارهایی نمادین و نشانه خضوع و فرمان‌برداری از خداوند متعال است. اگر زائر حسینی در پیاده‌روی به سوی حرم امام حسین به این جنبه از عمل توجه کند، سفر او و سختی‌هایی که بر بدن خود وارد می‌کند، او را از لحاظ روحی و معنوی آماده ورود به ساحت ولایت ولی خدا می‌سازد و فکر، عاطفه و عمل او را در جهت اطاعت از امام و بهرگیری از هدایت تام و کامل او، که همان هدایت الهی و اطاعت از خداست، حرکت می‌دهد.

2. تقویت هویت شیعی
شیعه از همان ابتدای شکل‌گیری در زمان پیامبر تاکنون، تاریخ پرفراز و نشیب، خونبار و دشواری را پشت سر گذشته است. شیعیان همواره اقلیتی تحت ستم و جفا بوده و قدرت‌های حاکم، خواهان هضم آن‌ها در اکثریت، بلکه نابودی آن‌ها بوده‌اند. امروزه که دشمنی با اسلام و تشیع ابعاد به مراتب خطرناک‌تر و کشنده‌تری را به خود گرفته و دشمن با ابزارهای مختلف فرهنگی، سیاسی و نظامی در صدد نابودی مکتب تشیع است، و خاموش کردن چراغ اهل‌بیت علیهم السلام است، استفاده از همه ابزارهای مشروعی که به تقویت هویت مذهبی و تحکیم انسجام درون‌مذهبی و نمایش اقتدار و صلابت شیعه در برابر قدرت‌های ظالم جهان مدد می‌رساند، وظیفه‌ای مهم و ضروری است. فرزندان ما باید به شیوه‌های گوناگون با هویت مذهبی شیعی خود آشنا شوند و آن را در درون خود ریشه‌دار کنند.

سوگواری سالار شهیدان حضرت اباعبدالله یکی از مؤثرترین رسومی است که به تبیین و ترویج معارف اسلامی و تقویت پایه‌های فرهنگ اهل‌بیت در طول تاریخ یاری رسانده است. مراسم پیاده روی اربعین که با حضور عاشقانه و خالصانه دوستان اهل‌بیت، فارغ هرملیت و زبان، انجام می‌گیرد، یکی از بهترین فرصت‌های آشنایی و تعمیق روابط معنوی، سیاسی و فرهنگی شیعیان جهان است. این مراسم در قالبی ساده، ملایم و نرم و عاری از هرگونه خشونت و تعرض به دیگر فرق اسلامی، شیعیان را به‌عنوان امتی مقتدر و با صلابت معرفی کرده و ضمن به نمایش گذاردن مناسک شیعی، پیام وحدت، یکپارچگی و هوشیاری آن‌ها را به دشمنان و بدخواهان فریاد می‌زند. البته این مهم وقتی به کمال خود قابل‌دست‌یابی است که زائران حرم حسینی در کنار شور و هیجان مقدسی که در این مراسم از خود نشان می‌دهند، جبنه‌های معرفتی آن را نیز دریابند و با توجه به آن در این مراسم شرکت کنند. از این رو یقینا مسؤولیت عالمان دینی، خصوصا نهاد مقدس مرجعیت دینی شیعه، در جهت افزایش معرفت شیعیان و آشناکردن هرچه بیش از پیش زائران به فرهنگ ناب عاشورا، مسؤولیتی مهم و اجتناب‌ناپذیر است. بنابر این توجه به ظرفیت‌های عظیم این مراسم و نیز تدمل در آسیب‌هایی که می‌تواند بر جنبه‌های مثبت آن سایه افکنده و آن را در حد یک رفتار هیجانی فروکش‌کننده تنزل دهد، ضروری می‌نماید.


آسیب‌‌شناسی مراسم پیاد‌ه‌روی اربعین

بدون تردید مراسم با عظمتی مثل پیاده‌روی اربعین، که به صورت خودجوش و مردمی صورت گرفته و می‌گیرد، در کنار نقاط قوت و ارزش‌مند آن، از آسیب‌هایی هم رنج می‌برد که باید برای آن فکری کرد و طرحی درانداخت. روشن است که مدیریت دولتی و ورود مستقیم و سیاسی دولت‌ها به این امر، کاری نادرست و خطرناک است. این مراسم باید با همان ماهیت ساده و مردمی‌اش ادامه حیات دهد. اما این امر هرگز به این معنا نیست که نهادهای تصمیم‌گیر و تأثیرگذاری مانند نهاد مرجعیت شیعه، برای جهت دادن، مدیریت‌کردن و بهره‌برداری فرهنگی از این مراسم، دست به کار نشوند.

این هیجان مقدس و حرکت ارزشمند می‌تواند و باید که بهره‌های بسیار فراوان فرهنگی، سیاسی، امنیتی و معنوی برای شیعیان، بلکه جهان اسلام، با خود داشته باشد. متأسفانه ما اکنون اقدام‌های جدی و قابل‌توجهی را در این خصوص شاهد نبوده‌ایم. زائران حرم حسینی باید ضمن توجه به ابعاد معنوی، سیاسی و فرهنگی این مراسم، و تلاش برای بهره جستن از آن، در ارتقاء کیفی آن هم بکوشند و این امر نیازمند مدیریت فرهنگی و هدایت فکری ـ رفتاری زائران به سمت اهداف مقدس قیام عاشورا است. زائر حسینی باید در چندروز، ضمن افزایش شور معنوی و جذبه‌ی روحانی حسینی در شخصیت خود، با اهداف والای امام حسین بیش از پیش آشنا شود و همان هدف‌ها و ارزش‌ها را با مصدایق امروزی‌اش باز شناسد. زائر اربعین باید به دشمن‌شناسی مسلح شود و به نشانه‌های جبهه‌ی حق و جبهه‌ی باطل در زمان خود به وضوح آگاه گردد.

آسیب دیگری که در این مراسم وجود دارد، نحوه پذیرایی و هزینه‌های هنگفتی است که به صورت غیرمنضبط و مدیریت‌ناشده مصرف می‌شود. این امر هم صورت مراسم را تهدید می‌کند و هم بر جنبه‌های نمادین معنوی، سیاسی و فرهنگی آن تأثیر منفی می‌گذارد. به نظر می‌رسد که نهاد مرجعیت شیعه در عراق باید با تشکیل کمیته‌ها‌ی مردمی و با حضور شخصیت‌های فرهنگی، سیاسی و مذهبی و عشایر و گروه‌های مهم و تأثیرگذار در این مراسم، تمهیدی بیاندیشند که مراسم پیاده‌روی اربعین به بهترین شکل ممکن صورت گیرد و شاهد اسراف، تبدیر و حیف و میل اموال شیعیان، به بهانه پذیرایی از زائران حسینی نباشیم. متأسفانه نحوه پذیرایی در این مراسم و حجم اسراف کاری‌ها و حیف و میل‌ها به حدی است که می‌تواند بر جنبه‌‌های سودمند و ارزشمند آن تأثیر منفی بگذارد.

می‌توان با مدیریت صحیح، ضمن ایجاد رفاه متناسب و متعادل برای زائران، هزینه‌های غیرضرور را در رسیدگی به تهیدسان و نیازمندان کشور‌های اسلامی، خصوصاً نیازمندان عراقی، سوری، لبنانی و افغانی به کار گرفت.

پی‌نوشت‌ها:
[1]. الحر العاملی، وسائل الشیعه، ج 14، ص 496.
[2]. محمد بن الحسن الطوسی، تهذیب الاحکام، ج 6، ص 46.
[3]. الحر العاملی، وسائل الشیعه، ج 14، ص 453.
[4]. متواتر در لغت به معنای پیاپی و مکرّر است و حدیث متواتر، حدیثی است که شمار راویان آن در هر طبقهٔ زمانی، به حدّی باشد که تبانی آنان بر جعل حدیث، نزدیک به غیرممکن باشد. در مورد احادیث متواتر، احتمال نقل درست مضمون حدیث از معصوم گویندهٔ آن، قطعی است. به نظر شیعه حدیث ثقلین و بخش‌هایی از واقعهٔ غدیر خم از جملهٔ این احادیث به شمار می‌آیند.
[5]. در اصطلاح به حدیثی گفته می شود که راویان آن بیش از سه نفر و کمتر از حد تواتر باشد.
[6]. اعراف/142.
[7]. احقاف/15.
[8]. محمد بن یعقوب کلینی، الاصول الکافی، ج 1، ص 48 و 49.
[9]. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج 53، ص 326.
[10]. حویزی، تفسیر نور الثقلین، ج ۱، ص ۶۱.
[11]. محمدبن حسن طوسی، تهذیب الاحکام ،ج 9 ،ص 108و کافی ، ج6 ، ص401.
[12]. محمدباقر مجلسی، بحار الانوار ،ج66،ص56،ح1 و همان، ج66، ص72، ح68.
[13]. رعد/17
[14]. زخرف/35
[15]. رک: محمد حسن اصطهباتاتی، کتاب نور العین، فصل اول
[16]. همان.
[17]. نساء/100

منبع: اندیشه قم