پرسش :

آیا غیبت اهل ذمه و یا غیبت سایر فرق مسلمین همانند غیبت مومنان حرام است؟


پاسخ :
پاسخ اجمالی:
برخی فقها، مانند «محقّق اردبیلى» با استناد به روایاتی که در آنها لفظ «المسلم» یا «الناس» وجود دارد، غیبت اهل ذمه و مسلمانان غیر شیعه را نیز حرام می دانند؛ زیرا کسانی که جان و مالشان محترم است، تعرّض به آبروی آنان نیز جایز نیست. البته این در صورتى است که آنها متجاهر به فسق نباشند و کارهاى شان شکل توطئه و ضرر به مسلمین به خود نگیرد. ضمن اینکه خطاب «مؤمنان» در آیه 12 سوره حجرات و یا تعبیر به «مؤمن» در روایات نیز دلیل بر عدم شمول حکم غیبت نسبت به دیگران نمى شود؛ به تعبیری، اثبات شىء نفى ماعدا نمى کند.

پاسخ تفصیلی:
بى شک غیبت افراد مؤمن، بالغ و عاقل حرام است، لکن غیبت کفار حربى که براى نابودى یا ضربه زدن به اسلام و مسلمانان کمر بسته اند، هیچ اشکالى ندارد، چون آنان محترم نیستند. اما آیا غیبت سایر فرق مسلمین و اهل ذمّه (غیر مسلمانانى که داراى کتاب آسمانى هستند و به صورت یک اقلیّت سالم در کشورهاى اسلامى زندگى مى کنند و جان و مالشان محفوظ و محترم است) جایز است؟

برخی از فقهای بزرگ مانند «محقّق اردبیلى» و «علاّمه سبزوارى» صاحب «کفایه»، حرمت غیبت را عام دانسته اند و با استدلال به روایاتى که در آن ها عنوان «المسلم» یا «الناس»، به کار رفته، گفته اند حرمت غیبت آنان هیچ جای تعجّب ندارد، زیرا زمانی که مال و جان آنها محفوظ است، عرض و آبروى آنان نیز محفوظ می باشد. ولى مرحوم صاحب «جواهر»(رضوان اللّه علیه) بعد از انضمام بعضى از روایات با بعض دیگر، ضمن مخالفت شدید، مى گوید: بر اساس ظاهر روایات، حرمت غیبت مخصوص مؤمنان و موالیان اهل بیت(علیهم السلام) می باشد، حتّى در این میان به سیره مستمره بین علما و عوام نیز استدلال می نماید.(1)

در این خصوص باید گفت: اگر منظور این فقیه بزرگوار از مخالفان ولایت (مخالفان اسلام) افراد ناصبى، معاند و دشمن مؤمنان و مسلمانان باشد بى شک نه احترامى دارند و نه غیبتى، ولى اگر مقصود، فرق اسلامى است که جان و مالشان محفوظ و محترم است، و اگر مقصود، اهل کتاب در ذمّه مسلمین باشد، نظرات «محقق اردبیلى» و «سبزوارى» موجّه تر به نظر مى رسد، زیرا زمانی که مال و جان افراد محفوظ است، عرض و آبروى آنان نیز محفوظ می باشد. در واقع خطاب به مؤمنان در آیه 12 سوره حجرات (آیه غیبت)، و یا تعبیر به مؤمن در بخشى از روایات، هرگز دلیل بر عدم شمول حکم غیبت نسبت به دیگران نمى شود، و به تعبیر دیگر، اثبات شىء نفى ماعدا نمى کند.

بنابراین باید از غیبت تمام کسانى که جان، مال و عرضشان محترم است، پرهیز کرد. زیرا همه آنها مشمول حق الناس است. البته این در صورتى است که آنها متجاهر به فسق نباشند و کارهاى آنها شکل توطئه و اضرار به مسلمین به خود نگیرد، بلکه عیوب و گناهانى در پنهان داشته باشند که مخصوص خودشان باشد، به یقین افشاى عیوب آنها و آبرو ریزى نسبت به آنان، مجوّز شرعى ندارد.

پی نوشت:
(1). جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، نجفى، محمد حسن بن شیخ باقر بن شیخ عبد الرحیم، محقق/ مصحح: قوچانى، عباس، آخوندى،‌ على، دار احیاء التراث العربى، بیروت، بی تا، چاپ هفتم، ج ‌22، ص 62، منه هجاء المؤمنین.

منبع: اخلاق در قرآن‏، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، مدرسه امام على بن ابى طالب (علیه السلام)، قم‏، 1377 ش،‏ چاپ اول‏، ج 3، ص 128.