پرسش :

چرا در ایران اول مادر آقا پسر مى آید منزل دختر خانم و تازه اگر دختر پسندیده شود و سپس خانوادهاشان مى آیند که دیگر انتخاب دختر در وهله اول بى معنى است در صورتى که عرف و عقل انتخاب هر دو را لازم مى داند پس چرا همیشه آقا پسرها باید دختر خانمها را بپسندند پس انتخاب دختر خانمها چه مى شود؟


پاسخ :
در حوزه انتخاب بدون هیچ شک و تردید همان طور که پسرها حق انتخاب دارند، دختران نیز حق انتخاب دارند و معمولاً در بیشتر موارد وقتى کسى به خواستگارى دختر مى آید، خانواده دختر مى توانند در مورد آن فرد تحقیق دقیق انجام دهند و پس از تحقیقات لازم انتخاب کنند یعنى جواب آرى یا نه بگویند لذا حق انتخاب شرعا و قانونا حق طبیعى دختر در مورد همسر آینده اش مى باشد.

لازم به ذکر است در حال حاضر هم در بیشتر مناطق ایران، تقریبا همین طور عمل مى شود مگر در موارد بسیار نادرى که ممکن است خانواده از روى تعصبات، فردى را به دختر تحمیل کند، بلکه به بیان واقع‌ بینانه تر خواستگارى گرچه مقدمه یک انتخاب است ولى بیشتر شبیه به پیشنهاد است؛ یعنى، آنچه در فرآیند خواستگارى رخ مى دهد این است که از طرف خانواده پسر یا از طرف خود پسر به خواستگارى دختر مى روند یعنى در واقع پیشنهاد ازدواج با دختر را مطرح مى کنند و دختر حق دارد انتخاب کند و جواب مثبت دهد همان طور که حق دارد رد کند و جواب منفى بدهد. بنابراین هر دو انتخابگرند اما به شکل ‌هاى مختلف، هر دو مسؤولیت پذیرند اما در قالب‌هاى گوناگون و هر دو وظایف خاصى را انجام می دهند ولى با چارچوب‌ هاى متفاوت. پس باید دید که چگونه این انتخابگرى، قبول مسؤولیت و انجام وظایف شکل گیرد که نه تنها تأثیر منفى نداشته باشد بلکه آثار نسبت خود را در زندگى مشترک و آینده داشته باشد.

خواستگارى مرد از زن با توجه به ویژگى هاى زن و مرد در نوع انسان بهتر و شایسته تر است. هر چند ممکن است پیامدهاى منفى اى براى پاسخ رد یک زن به مرد در برخى مردان یافت ولى این پیامدهاى منفى در نوع مردان به وجود نمی آید و آثار سوء کمترى دارد. در یک مقایسه بین تأثیرات منفى در زنان و مردان شاید بتوان گفت شکنندگى شنیدن پاسخ رد در زنان بیشتر است. بنابراین نمى گوییم در هیچ موردى از مردان با گرفتن پاسخ رد از طرف زنان دچار مشکل و شکنندگى نمى شوند بلکه مى گوییم آثار سوء پیامدهاى منفى در مقایسه با زنان کمتر است و یا آن قدر کم است که می توان از آن صرف نظر کرد. پس خواستگارى از طرف مردان باید انجام گیرد تا پیامدهاى منفى کمترى داشته باشد. چنان که در نظام زیباى طبیعت نیز به طور معمول نرها دنبال ماده ها می روند و چه بسا تعداد بسیارى از زنبورها دنبال یک ملکه بروند تا یکى از آنها موفق به وصال با ملکه شود!
 

راه هاى شناخت قابل اعتماد

1. شناخت از راه صحیح و به دور از انگیزه هاى احساسى باشد.

2. منابعى که جهت کسب آگاهى به آنها مراجعه مى شود باید صداقت آنها تأیید شده باشد. حداقل این است که آنها ذى نفع نباشند.

3. باید از امورى کسب آگاهى نمود که در آینده براى زندگى شما ضرورى است و جهل و ناآگاهى از آنها موجب سردرگمى و یا شکست زندگى می شود.

4. باید تدبیرى اندیشید که اطلاعات به دست آمده را محک زند و آنها را از افکار رؤیا گونه، دروغ پردازى ها دور ساخت. لذا باید از افراد صاحب تجربه و قابل وثوق کمک گرفت.

بى تردید اگر دختر و پسر قبل از آگاهى از اصالت خانوادگى، میزان اعتقاد فردى و خانوادگى و شناخت ویژگى هاى جسمى و سابقه هاى بیمارى احتمالى، به سراغ محیطى که محبت و احساس در آن موج مى زند، به گفتگو بپردازند، به احتمال زیاد به ازدواج نسنجیده منتهى می شوند؛ چرا که ریسمان عشق را نمى توان بعد از این ارتباط و گفتگو به آسانى گسست. بنابراین باید ویژگى هاى گفتگوى شناختى را به خوبى بازشناخته و براساس آن اقدام شود. گفتگوى شناختى، صحبتى است که به منظور شناخت دختر و پسر از یکدیگر صورت می گیرد، تا بر اساس شناخت و آگاهى به دست آمده، درباره زندگى مشترک، تصمیم گرفته شود. این صحبت ها با رعایت شرایط زیر می تواند به هدف خود دست یابد، وگرنه در صورت تخلّف، نه تنها هدف خود را تأمین نمى کند؛ بلکه رهزن دختر و پسر نیز خواهد شد.
 

نکات مهم و راهگشا

1. نیاز به دوست داشته شدن از جانب دیگران از نیازهاى اساسى انسان است اما بدانیم این نیاز باید از راه صحیح آن ارضاء شود.

2. در مسیر ازدواج جز بر عقل تکیه نمودن خطا است. ابتدا باید تعقل نمود و فارغ از دوستى و محبت، با مشورت و تحقیق فرد مورد نظر را برگزید و آن گاه خالصانه ترین عشق و ناب ترین دوستى ها را بدون منت به دوست برگزیده (همسر خود) تقدیم نمود.

باید زندگى مشترک را پس از ازدواج با عشق عاقلانه آغاز کرد؛ یعنى باید در ابتدا با عقل خود سنجید که مهر چه کسى را به خانه دل خود راه مى دهیم؛ زیرا دل، خانه پاکى است که هر کسى را نباید به درون آن راه داد و در ادامه باید سعى کرد از عشق به عنوان مکمل، در ازدواج بهره گرفت نه این که تنها دلیل ازدواج ابراز عشق بى مقدمه و بىشناختى باشد که ممکن است هر لحظه رنگ ببازد.

3. فراموش نکنیم اگر پسندیدن بر پایه عقل باشد استوارتر و عمیق تر خواهد بود و اگر بر پایه احساسات باشد تبدیل به نفرت و کدورت خواهد شد.

4. دلبستگى قبل از فراهم شدن مقدمات ازدواج منجر به گرفتارى خواهد شد.

5. در جلسه گفتگو مى توانید خصوصیات اخلاقى خود را بیان کنید تا خواستگار، با آگاهى بیشتر اقدام کند.

منبع: خواستگارى، محمدرضا احمدى، نهاد نمایندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاهها، دفتر نشر معارف، 1390.