پرسش :

این گفتار آیت الله طالقانی را چگونه باید پاسخ گفت: «حتی برای زنهای مسلمان هم در حجاب اجباری نیست چه برسد به اقلیت های مذهبی ... ما نمی گوییم زنها به ادارات نروند و هیچ کس هم نمی گوید ... زنان عضو فعال اجتماع ما هستند ... اسلام و قرآن و مراجع دین می خواهند شخصیت زن حفظ شود ... هیچ اجباری هم در کار نیست. مگر در دهات ما از صدر اسلام تا کنون زنان ما چگونه زندگی می کردند؟ مگر چادر می پوشیدند؟ ... کی در این راهپیمایی ها زنان ما را مجبور کرده که با حجاب یا بی حجاب بیایند؟ اینها خودشان احساس مسئولیت کردند. اما حالا اینکه روسری سر کنند یا نکنند باز هم هیچ کس در آن اجباری نکرده است.»


پاسخ :
قبل از بررسی موضوع اصلی مطرح شده، لازم است مباحثی مقدماتی صورت گیرد. اصولاً دین یک امر اجباری نیست به این معنی که نمی‌توان با اجبار یکی را متدین به دیانت نمود. اما اگر کسی این افتخار را کسب کرد که متدین به دین باشد لازم است که به لوازم آن نیز متعهد باشد. چرا که عدم توجه به اجزاء یک مکتب به معنی تمسخر آن خواهد بود. حجاب و رعایت حریم و حرمت‌ها چه برای زنان و چه مردان یکی از مؤلفه‌های دین اسلام است که التزام به آن به معنی قبول و التزام به مسائل و احکام آن نیز هست.
 
تا آنجا‌ که مطالعات نگارنده، نشان می‌دهد در دین اسلام که به عنوان دین مدارا مطرح است، هیچ ‌گاه فرد در انجام اعمال دینی مورد اجبار قرار نمی‌گیرد. زیرا بر این اساس که اعمال به واسطه نیات مورد پذیرش واقع می‌شوند، انجام اوامر و تکالیف الهی لازم است با نیتی خالص و برای خدا صورت گیرد در این مفهوم، هیچ جایی برای اجبار باقی نمی‌ماند. نمی‌توان فرض کرد که عملی برای رضای خدا و خالصانه باشد همراه با این‌که فرد در انجام آن اجبار بیرونی داشته باشد.
 
نکته دیگری که در این‌باره لازم به ذکر است؛ احکام اسلامی دو گونه‌اند: احکام اجتماعی و احکام فردی و شخصی. در بخش احکام فردی هیچ ‌کس را نمی‌توان به انجام آن مجبور کرد. اما در بخش احکام اجتماعی همانند احکام اجتماعی دیگر مکاتب و اندیشه‌ها لازم است ضمانت اجرایی وجود داشته باشد. یعنی انجام عمل برای رسیدن به اهداف اجتماعی یک اندیشه لازم و ضروری است و از تک تک شهروندان یک نظام سیاسی خواسته می‌شود نسبت به انجام آن‌ها احساس تکلیف کنند و در برابر سرپیچی از آن‌ها مجازات‌هایی نیز در نظر گرفته می‌شود.
 
حکم حجاب در اسلام دارای دو بعد فردی و اجتماعی است. در بعد فردی هیچ‌گاه افراد را مجبور به انجام عمل نمی‌شوند، یک زن در محیط شخصی و خصوصی خود توسط جامعه یا نظام سیاسی، مجبور به رعایت پوشش نیست و تنها احساس تکلیف دینی خود وی باعث این رعایت است. اما در هنگام حضور در فعالیت‌های اجتماعی، به منظور تضمین سلامت جامعه و توجه به نقش والای زنان در اسلام، حریمی برای در امان بودن شخصیت جنسی زنان و سلامت معنوی جامعه، در نظر گرفته می‌شود یعنی حضور زنان در جامعه لازم است همراه با پوشش اسلامی باشد و این امر تنها اختصاص به زنان نیز ندارد.این امر علاوه بر این‌که یک حکم اسلامی در نظر گرفته می‌شود یک قانون نیز هست که لازم است برای رعایت نظم در جامعه، توسط شهروندان جامعه رعایت شود. یعنی همان‌گونه که نظام سیاسی نسبت به اجرای سایر قوانین ضمانت اجرایی در نظر می‌گیرد در این‌باره نیز به همین منوال عمل می‌کند.
 
پس از این مقدمه نسبتاً طولانی لازم است به مسأله مدنظر شما بپردازیم. آن‌چه شما از نگاه مرحوم طالقانی ذکر کردید، نظری است که ایشان در اوایل انقلاب و در دورانی که جامعه شاهد جدال دو نگرش افراطی و تفریطی در مسائل سیاسی ـ اجتماعی و حتی دینی بود، ارایه شد. نظر مرحوم آیت‌الله طالقانی به نظر می‌آید پاسخی به هر دو این نگرش‌ها باشد. ایشان از سویی نگرش‌های افراطی را در مسأله حجاب مورد انتقاد قرار می‌دهند و از سوی دیگر رویکردهای تفریطی را. مضمون سخن ایشان این است که در مسأله حجاب نه بایستی به ورطه افراط افتاد، عملی که معدود افرادی در اوائل انقلاب به دنبال آن بودند، و نه از سوی دیگر در جنبه‌ای تفریطی قرار گرفت که مخالف اصل حجاب و طرفدار اجبار به بی‌حجابی در ایران بودند. این‌که ایشان می‌گویند ما نمی‌گوییم زنان به ادارات نروند کاملاً در همین زمینه قابل فهم است که ایشان هم زمان، مبارزه‌ای فکری را با جریان‌های افراطی و غربی در اول انقلاب دنبال می‌کنند. این نکته را نیز لازم است مدنظر قرارداد که، ایشان این سخن را زمانی می‌گویند که هنوز قوانین کشور تدوین و تصویب نشده است.
 
نکته‌ای که در انتها می‌توان به آن اشاره کرد، این‌که نظرات شخصیت‌های مهم و تأثیرگذار، نبایستی ما را از پویایی اندیشه بازدارد. سخن افراد غیر معصوم هیچ‌گاه به معنای سخن آخر نیست که نتوان خلاف آن را در نظر آورد. پویایی یک نگرش زمانی صورت می‌گیرد که ما سخن بزرگان خود را فهمیده ولی در آن متوقف نشویم. البته نه به این معنی که بدون هیج مبنای علمی به نقد و انتقاد از دیگران بپردازیم، بلکه با داشتن صلاحیت‌های علمی مناسب به نقد و ارزیابی اندیشه‌ها بپردازیم.
 
به این نکته هم باید توجه نمود که بعد از پذیرش اسلام، التزام به مقررات آن لازم است، و این صرفاً با الزام بیرونی محقق نمی شود بلکه اعتقاد درونی و الزام بیرونی در مواردی لازم است. و باید بین افراد نا آگاه و هنجار شکن فرق گذاشت، با هنجار شکنان بر خورد نمود ونا آگاهان را آگاه کرد.

منبع: پرسمان حجاب، حسین مهدی ‌زاده، ناشر: مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، ۱۳۸۱.