پرسش :

از اقدام دولت برای حجاب بانوان چه نتیجه ای گرفته شد؟


پاسخ :
ارائه ارزیابی صحیح و واقع بینانه در این زمینه نیازمند توجه به موضوعات ذیل است:

یکم. حجاب یکی از احکام ضروری اسلام است که آیات و روایات متعددی به صراحت بر لزوم اجرای این حکم الهی دلالت و تاکید دارد. رعایت این حکم الهی از آنجا که با مصالح فردی و اجتماعی گوناگونی همراه و نقشی مهم در حفظ سلامت و ایجاد بستر مساعد برای رشد و تکامل مادی و معنوی جامعه دارد، همواره از سوی شرع مقدس اسلام مورد اهتمام می باشد. بر این اساس یکی از کارویژه های دولت اسلامی ترویج و گسترش فرهنگ حجاب و جلوگیری از تعرض به این حکم الهی بر اساس ضمانت های اجرایی متعددی است که از سوی شارع مقدس برای آن در نظر گرفته شده است چنانکه درباره متخلفین از این حکم، مجازات هایی در منابع اصیل اسلامی وجود دارد. مطابق ماده 638 قانون مجازات اسلامی، مصوب 1375/3/2 «زنانی که بدون حجاب شرعی در معابر و انظار عمومی ظاهر شوند به حبس از ده روز تا دو ماه و یا از پنجاه هزار تا پانصدهزار ریال جزای نقدی محکوم خواهند شد.»
 
دوم. پوشش و رعایت حجاب اسلامی یکی از زیر شاخه‌های اساسی امنیت اجتماعی است و اجرای آن در جامعه و با توجه به شرایط موجود امری ضروری است و مورد انتظار و خواست اکثریت جامعه مسلمان کشورمان می باشد؛ بر اساس نتایج نظرسنجی مرکز افکار سنجی دانشجویان ایران (ایسپا)، 69 درصد پاسخگویان در پاسخ به سئوالی مبنی بر رواج بدحجابی درجامعه ، میزان آن را زیاد و بسیار زیاد عنوان کرده اند و 21 درصد میزان بدحجابی را متوسط و 9 درصد کم و خیلی کم دانسته اند. بر اساس این گزارش، نتایج نظرسنجی ایسپا نشان می دهد، 66 درصد شهروندان تهرانی نه تنها پوشش رایج در جامعه را نامناسب می دانند بلکه خواهان جلوگیری از رواج این نوع پوشش در جامعه هستند.
 
سوم. طرح ایجاد امنیت اخلاقی و اجتماعی براساس مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی و هماهنگی و اتفاق نظر قوای سه گانه کشور در حال اجراست طرحی فرهنگی است. و البته در کنار آن به برخورد با کسانی که در قانون شکنی تعمد دارند توصیه شده است و بر این اساس نیروی انتظامی که ضابط دستگاه قضایی است، موظف است با کسانی که حجاب اسلامی را رعایت نکنند، مثل تمام جرایم، وظیفه انتظامی خود را انجام دهد.

تلاش برای ایجاد احساس به داشتن جامعه ای امن و عاری از تهدیدات اخلاقی حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی و حرمت خون شهدا افزایش امنیت اخلاقی جامعه و ایجاد امنیت خاطر در مردم و مسئولین و جلب اعتماد آنان، تطهیر سیمای جامعه از یک پدیده نابهنجار جلوگیری از خدشه دار شدن اقتدار نظام مقدس اسلامی و مقابله با مسأله تهاجم فرهنگی، از بین بردن زمینه ها و بسترهای تهاجم و استحاله های فرهنگی کنترل و کاهش فعالیت های مجرمانه باندها و شبکه های فساد، افزایش رضایت و خرسندی شهروندان از اجرای درخواست آن‌ها از مهمترین اهداف پی گیری شده توسط نیروی انتظامی در اجرای این طرح است.
 
چهارم. علی رغم گذشت مدت کوتاهی از اجرای این طرح گسترده که البته محدوده های آن بسیار فراتر از بدحجابی است، داده‌های یک بررسی جامع نشان داده است که در مدت اجرای طرح امنیت اخلاقی و اجتماعی احساس امنیت روانی و اجتماعی مردم در حال افزایش است و 87 درصد شهروندان نیز از شروع طرح ابراز رضایت کرده‌اند و خواستار ادامه آن شده‌اند، که این موضوع تصمیم پلیس برای مبارزه به عوامل مخل امنیت اخلاقی و منزلت اجتماعی را تقویت کرده است.

بر طبق بررسی های صورت گرفته اجرای این طرح باعث ارتقاء امنیت در جامعه شده، به طوری که با کمتر شدن افرادی که با ماشین های شخصی خود اقدام به ایجاد مزاحمت به نوامیس مردم می کردند، اجرای این طرح در کاهش ترافیک نیز موثر بوده است و چون احساس رضایت مندی مردم از اجرای این طرح در حد بسیار بالایی است بنابراین تا قطع ریشه فساد ادامه خواهد داشت.البته در اجرای این طرح ممکن است اشکالاتی وجود داشته باشد که نیروی انتظامی در صدد اصلاح آن می باشد.
 
پنجم. علی رغم دستاوردهای فوق لازم است به این نکته مهم توجه شود که مساله مبارزه با بدحجابی امری فرهنگی است برخورد فیزیکی صرف برای ریشه‌کن کردن بی‌ حجابی کافی نیست بلکه این مسأله باید از منظر فرهنگی، اجتماعی و اعتقادی مورد توجه قرار گیرد تا باور حجاب به صورت همگانی در جامعه شکل گیرد.اشاعه فرهنگ حجاب و عفاف در جامعه یکی از وظایف اصلی نهادهای فرهنگی چون؛ وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، صدا و سیما، آموزش و پرورش می باشد که متاسفانه این قبیل نهادها در این زمینه کوتاهی کرده‌اند و امروز ما شاهد این مسأله هستیم که تمام بار بردوش نیروی انتظامی افتاده است.و حال آنکه برخورد پلیسی و همراه با خشونت، همیشه راه حل مناسب و جامعی برای اصلاح ناهنجاری ها و ارتقاء امنیت اجتماعی نیست.
 
ششم. از منظر تیپ شناسی (Typology) اجتماعی، می‌توان افراد جامعه را در ارتباط با تعهد و وفاداری به اجرای ارزش‌های دینی دو گروه تقسیم می‌شود:
1. اقلیت موافق یا مخالف (بسیار فعّال و تأثیرگذار)؛
2. اکثریت منفعل و تأثیرپذیر.
 
جهت‌گیری مثبت یا منفی اکثریت جامعه درباره‌ی اجرای ارزش‌ها و شعائر دینی، تابعی از تفوّق هر کدام از این دو گروه اقلیت بر دیگری است.اگر در مقطعی گروه مخالف ارزش‌های دینی به حکومت برسد و با مکانیسم‌های مختلف، شروع به ترویج هنجارها و ارزش‌هایی مخالف ارزشها و هنجارهای دینی کنند؛ اکثریت جامعه به مرور زمان در سطوح متفاوتی، دست از ارزش‌های دینی برداشته، ناهنجارهای جدید را به جای هنجارهای پیشین می‌پذیرد. درست عین همان وضعیتی که در بسیاری از کشورهای اسلامی (مانند ترکیه و یا ایران زمان پهلوی) رخ داد و بسیاری از افراد سست ایمان، بر اثر ضعف دینی یا تحت تأثیر تبلیغات غربزدگان، به سمت بی‌حجابی کشیده شدند و زشت‌ترین صورت آن را در سطح جامعه‌ی اسلامی، به نمایش گذاشتند؛ تا آن جا که، بسیاری از ارزش‌های اسلامی (مانند حجاب) در سطح جامعه، به صورت نوعی امل‌گری و ضدارزشی در زندگی نوین، تلقی می‌شد. اگر در آن زمان عده‌ای افراد متدیّن، به ارزش‌های اسلامی (مانند حجاب و ...) پایبند بودند، تنها به علت کوشش سخت و فعالانه دستگاه‌های مذهبی بود - که به رغم تمام محدودیت‌ها و خفقان ناشی از دین‌ستیزی نظام پهلوی - بازهم چراغ هدایت دین را روشن نگه داشتند و در این راه، درد و رنج شکنجه، زندان و شهادت را به جان خریدند. اگر در مقطعی گروه اقلیت فعّال و تأثیرگذار موافق ارزش‌های دینی، بتوانند اداره‌ی امور جامعه را در دست گیرند و زمینه‌های تحقق و احیای معارف و ارزش‌های الهی را در جامعه مهیّا سازند، اکثریت جامعه نیز از این روند تأثیر پذیرفته، پذیرای ارزش‌های دینی می‌شوند؛ مانند همان اتفاقی که در بعد از انقلاب اسلامی در سطح جامعه‌ی ایران افتاد و چهره‌ی جامعه‌ی را متحول کرد.
 
بنابراین همان گونه که مشاهده می نمایید؛ گسترش ارزش های الهی در جامعه ای با دو عامل مهم در ارتباط است یکی تشکیل حکومت دینی توسط نیروهای ارزشی و متدین و دیگری عزم و اراده این نیروها در تعمیق و بسط ارزش های الهی و اگر در زمانی، یکی از این دو عامل نباشد، ارزش های الهی در جامعه کم رنگ می شود و به سوی جایگزینی و تغییر در ارزش ها پیش می رود.
 
اکنون با توجه به مقدمه فوق، درباره سؤال باید گفت که یکی از مهمترین وظایف و اهداف حکومت اسلامی اجرا و گسترش احکام و ارزش های الهی در جامعه است و اصولا نمی شود حکومتی را اسلامی و دینی نامید بدون آن که آن حکومت هیچگونه دغدغه ای نسبت به اجرای احکام و ارزش های دینی نداشته باشد.از این رو حکومت اسلامی باید قوانین و مقررات الهی را به صورت کاملا رسمی و با استفاده از مکانیزم های قانونی خود به اجرا گذارد و بر اجرای دقیق آنها نظارت کند و همان گونه که در سایر پاسخ های این نامه مشخص شد حجاب یکی از قوانین الهی است و قانون حجاب در جمهوری اسلامی، چیز جدیدی در اسلام نیست و اگر مجازاتی در قانون تعیین شده همان مجازاتی است که در متون و منابع اسلامی برای متخلفین مشخص شده است. اما این که آیا این قانون کاملاً موفق بوده یا نه؟ بر عملکرد سایر دستگاه های اجرایی و فرهنگی جامعه و مسؤولین آنها باز می گردد که در این زمینه نسبت به قبل از انقلاب اسلامی و شرایط جهانی که در آن قرار داریم و با شدیدترین تهاجم فرهنگی مواجهیم، در مجموع با موفقیت نسبی قابل توجهی روبرو هستیم هر چند کاستی ها و ناکامی هایی نیز وجود دارد که ناشی از عوامل ذیل است:
 
الف) عوامل درونی:
منظور از عوامل درونی، مجموعه مؤلّفه‌هایی است که به وجود آوردن این پدیده دخالت داشته و ناشی از عملکرد افراد یک جامعه و سیستم سیاسی، اجتماعی و فرهنگی حاکم بر آن است.مهم‌ترین آنها عبارت است از:
 
1. از نظر انسان‌شناختی و روان‌شناختی انسان موجودی است که دارای قدرت اختیار می‌باشد، یعنی، هم توانایی انتخاب راه درست و طی کردن مراتب کمال انسانی را دارد و هم توانایی پیروی از امیال و هواهای نفسانی و طی کردن مدارج انحطاط و سقوط را.قرآن می‌فرماید: « انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا » (انسان، آیه 3)

بر این اساس در جامعه‌ای مانند جامعه اسلامی ما - که بسیاری از احکام، ارزش‌ها و معارف اسلامی برای اداره جامعه تبیین شده و جای هیچ گونه عذر و بهانه‌ای نیست - بعضی از احکام الهی (مانند حجاب) از سوی برخی افراد نادیده گرفته می‌شود، به این اصل و عنصر روان‌شناختی باز می‌گردد. به عبارت دیگر یکی از مهم‌ترین عوامل بدحجابی در جامعه، پیروی از هواهای نفسانی است که خود ناشی از ضعف ایمان و تقوا،تزلزل شخصیت است و ... می‌باشد و در مظاهری از قبیل تجمل‌گرایی، خودنمایی در مقابل بیگانگان و...نمود پیدا می‌کند.
 
در بسیاری از موارد خودباختگی و تزلزل شخصیت و عدم اعتماد به نفس موجب تقلید و تظاهر به رفتارهای ناصحیح دیگران می گردد. بر اثر خودباختگی ملاک در کرامت و شایستگی اجتماعی را محبوب بودن و مطرح بودن در چشم دیگران می دانند. البته اگر انسان با تقوا و پاکدامن و مقید به رعایت ارزش های الهی باشد هم محبوب خواهد بود و هم در چشم و دل و زبان اولیاء مطرح خواهد بود، لیکن این مسأله نیاز به خودباوری و ایمان قوی و انگیزه های عالی و معرفت صحیح از حیات طیبه دارد.چنین انسانی برای خود رسالتی عظیم را قایل است که به رفتارهای او جهت می دهد.
 
یکی از راه‌های اصلاح جامعه از این معضل، مقابله با عوامل روان‌شناختی آن و تقویت ایمان و تقوای افراد جامعه و تقویت انگیزه، عزم و اراده آنان در اجرایاحکام الهی و موازین و مقررات اسلامی در سطح جامعه می‌باشد.قرآن کریم می‌فرماید: « ان الله لا یغیر ما بقومٍ حتی یغیروا ما بأنفسهم... ؛ خداوند سرنوشت هیچ قومی را تغییر نمی‌دهد، مگر آن که آنان آنچه را در خودشان است تغییر دهند.» (رعد، آیه 11)

این عامل درونی اختصاص به جامعه ای خاص یا پیروان دین مخصوصی ندارد اما در هر جامعه ای عوامل تشدید کننده یا کنترل کننده وجود دارد که باید پیشینه تاریخی و وضعیت فرهنگی را بررسی کرد.در خصوص جامعه ایرانی به ریشه های تاریخی آن اشاره می کنیم.
 
2. ریشه‌های تاریخی این مسأله که به اقدامات رژیم پهلوی برای گسترش فرهنگ برهنگی، بی‌بند و باری و کشف حجاب بر می‌گردد، که توانست بخشی از جامعه ما را دچار این انحراف کند و بی‌حجابی را در خانواده‌ها به صورت یک هنجار و ارزش درآورد.روند گسترش این معضل، هر چند با وقوع انقلاب اسلامی و فضای ناشی از دوران دفاع مقدس، تا حد زیادی کنترل شد؛ ولی به دلایل متعددی، رگه‌ها و ریشه‌های خود را همچنان حفظ نمود و بعد از تغییر محیط ارزشی جامعه و فاصله گرفتن از فضای معنوی حاصل از انقلاب و دفاع مقدس، دوبارهمجال ظهور و بروز پیدا کرد.
 
3. کوتاهی و بی‌توجهی برخی از مسؤولان فرهنگی کشور در تثبیت ارزش‌ها و احکام اسلامی و تعمیق بخشیدن به آن، از وسایل دیگر گسترش بدحجابی است.
 
گفتنی است که به علت وجود مشکلات ناشی از تثبیت انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی، فشارهای خارجی محاصره‌های گوناگون اقتصادی، سیاسی و...باعث شد که بیشترین وقت و انرژی مسؤولان و دستگاه‌های دولتی به این امور صرف شود و توجه چندانی به مسائل فرهنگی جامعه و اجرای راه‌کارها و برنامه‌هایی در جهت تثبیت و تعمیق ارزش‌ها و احکام اسلامی مبذول نگردد.
 
4. بعضی از اقدامات انجام گرفته بعد از سال 1368 (از قبیل سیاست‌های پولی و ارزی و ...) که به منظور تسریع در روند توسعه و رشد اقتصادی، صنعت و ... انجام گرفت، ناخواسته موجب تغییر ارزش‌های جامعه، به سوی هنجارهای مادی، مدرک‌گرایی، تجمل پرستی و ... گردید.
 
5. عملکرد منفی و نامطلوب برخی از دستگاه‌های فرهنگی (از جمله وزارت ارشاد و مطبوعات وابسته در سال‌های اخیر) و میدان دادن به افراد و عناصری که هیچ اعتقادی به نظام اسلامی ندارند و با استفاد از تسهیلات مادی و معنوی وزارت ارشاد و فضای باز و بدون نظارت جامعه، موجبات نشر و ترویج فرهنگ فاسد منحط دوران پهلوی و ارزشهای حاکم بر جوامع غرب را فراهم و اوضاع فرهنگی کشور را به شدت مسموم و آلوده نمودند به گونه‌ای که مقام معظم رهبری هشدارهای شدید به مسئولین فرهنگی داده، نارضایتی خود را از عملکرد وزارت ارشاد اعلام نمودند که در نهایت منجر به استعفای وزیر ارشاد گردید.
 
6. برخی از افراط و تفریط‌هایی که در سالهای اولیه انقلاب و بعد از آن در مبارزه با بی حجابی و بد حجابی شد از قبیل استفاده روشهای خشونت‌آمیز و فیزیکی و ... باعث بوجود آمدن تنفر و انزجار و بدبینی به این حکم الهی گردید.
 
7. اجرا نشدن فریضه مهم امر به معروف و نهی از منکر یا نظارت ملی به صورت فراگیر و گسترده و نظام‌مند از طرف آحاد جامعه، که در روایات متعدد ضامن حفظ و سلامت جامعه از فساد، نا امنی و ... شمرده شده است.
 
ب) عوامل بیرونی:
مهمترین عامل بیرونی تهاجم فرهنگی گسترده و همه جانبه غرب به ارزش‌های اسلامی و ملّی ما، برای بی هویت نمودن نسل جوان، تضعیف باورهای عقیدتی در مردم و در نهایت شکست نظام اسلامی در ایران با استفاده از پیشرفته‌ترین وسایل تکنولوژی، اعم از نرم‌افزاری و سخت‌افزاری، عناصر وابسته داخل در عرصه‌های فرهنگی و اقتصادی و... در جهت حاکم نمودن فرهنگ و ارزش‌ها و مظاهر تمدن غرب.
 
مجموعه عوامل فوق سبب گردیده که متأسفانه علیرغم گذشت بیش از دو دهه از انقلاب اسلامی، معضل بدحجابی در جامعه اسلامی ما وجود داشته باشد. اما در مورد راه‌های برخورد و مقابله با این پدیده زشت دو راهکار قابل پیش‌بینی می‌باشد:
 
1. راهکارهای فیزیکی و برخورد از موضع قدرت با متخلفین البته این برخورد باید حساب شده و هنجارمند باشد.
 
2. کار بنیادی فرهنگی؛ مسلما برخورد با این پدیده به صورت فیزیکی و از طریق دستگاههای دولتی، بسیار دشوار و تا حدّی ناممکن است. زیرا اگر ما در مسأله لباس و پوشش اسلامی صرفا بخواهیم از طریق زور وارد شویم، استدلال و منطق نداشته باشیم و نتوانیم حقانیت و لزوم پوشش اسلامی، آثار مثبت و فواید و برکات اجرای این فریضه الهی در ابعاد مختلف زندگی شخصی و اجتماعی افراد و فلسفه حجاب و ... را با کار فرهنگی مستمر عمیق و ریشه‌ای با استفاده از دستگاههای فرهنگی و رسانه‌های جمعی و مطبوعات و... به زیباترین و بهترین صورت، ارائه دلیل و برهان، ثابت کنیم، متأسفانه باید منتظر رواج و گسترش بدحجابی و رواج ارزشهای غربی به صورت گسترده در جامعه اسلامیمان باشیم.

عامل مهم دیگری که می‌تواند ما را در مقابله با این معضل اجتماعی یاری نماید اهتمام جدی جامعه و دانشجویان به انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر است. بدیهی است اگر جامعه در این زمینه به صورت جدی وارد عمل شود و این فریضه الهی را منطبق با شرایط و مراتبی که در شرع مقدس معین گردیده، عملی سازد دستگاه‌های فرهنگی و مراکز موجود در دانشگاه‌ها نیز بهتر می‌توانند در حل این معضل اجتماعی اقدام نمایند و ضمن تشویق و ترغیب دانشجویان به انجام شؤونات اسلامی، راه‌کارها و اقدامات بنیادی فرهنگی را در جهت گسترش ارزش‌های اسلامی در بین دانشجویان فراهم سازند.به امید روزی که با همکاری مسؤولین و دانشجویان شاهد محیطی سرشار از پاکیو صفا و اهتمام جدی به رعایت ارزش‌های اسلامی در دانشگاه‌ها باشیم، ان‌شاءالله.
 
ناگفته نماند بسیاری از ناهنجارهای اجتماعی از جمله بدحجابی به بی سامانی اقتصادی نیز گره خورده است، معضل بیکاری، تورم و ... مولد بسیاری از مفاسد اجتماعی هستند که ظهور و بروزهای آن در شکل های مختلف صورت می پذیرد. از این رو نظام اسلامی و همه علاقه مندان به این نظام مقدس باید در جهت کارآمدی نظام و حل معضلات اقتصادی و اجتماعی تلاش جدی انجام دهند.فرمایشات و رهنمودهای مقام معظم رهبری در زمینه مبارزه با مفاسد اقتصادی و اجتماعی به شکل قاطع و نیز نهضت خدمت رسانی به مردم و تلاش برای کارآمدی هرچه بیشتر نظام اسلامی، در این راستا ارزیابی می شود.

برای آگاهی بیشتر ر.ک:
1. حداد عادل، فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی
2. فرامرز رفیع‌پور، توسعه و تضاد
3. علی ذوعلم، انقلاب و ارزشها
4. شهید مطهری، مسأله حجاب.

منبع: پرسمان حجاب، حسین مهدی ‌زاده، ناشر: مرکز مدیریت حوزه علمیه قم، ۱۳۸۱.