پرسش :

اگر خدا جهان را آفریده است، پس خدا را چه کسی آفریده است؟


پاسخ :
اگر قرار باشد خدا را هم کسی به وجود آورده باشد، این سوال پیش می‌آید که خالق خدا را چه کسی به وجود آورده است! اگر بگوییم که او هم خالقی دارد، باز باید بپرسیم که آن خالق بعدی را چه کسی آفریده است و همین طور باید سوالمان را تا بی نهایت ادامه دهیم که البته به جایی هم نخواهیم رسید و فقط با موجوداتی روبه رو خواهیم بود که هیچ کدام بی نیاز از آفریننده نیستند.

سوال اینجاست که این سلسله موجودات نیازمند به آفریننده، بلاخره این نیازشان را چطور برطرف می‌کنند؟ زیرا خودشان نیازمند و نمی‌توانند نیازشان را برطرف کنند. پس باید بیرون از این قافله نیازمند‌ها، وجود بی نیازی باشد که او دیگر در هستی و وجود خود دست نیاز به سوی کسی دراز نکند. او همان خدای یکتایی است که ما به ان ایمان داریم.

با یک مثال این سوال را بیشتر توضیح می‌دهم. فرض کنید از محل ورود رود به دریا، شما برعکس جریان رود پیش بروید تا ببینید آب آن رود از کجا می‌آید. شما هر چه جلوتر بروید، می‌بینید که آب از نقطه‌ی دیگری می‌آید. وقتی کل رود را پیمودید، می‌بینید که منشا رود در خود آن نیست و از کوهها و برف‌های موجود در آن سرچشمه می‌گیرد. رودخانه‌ی بزرگ هستی هم وجود خود را از جای دیگری می‌گیرد و ما در پایان باید به نقطه ای بیرون از این رودخانه برسیم.

ما انسانها چون در اطراف خود همیشه موجوداتی می‌بینیم که مخلوق و نیازمندند، تصور وجود بی نیاز از آفریننده برایمان دشوار است، حال انکه بدون اعتقاد به خدای بی نیاز از آفریننده معمای آفرینش حل نمی‌شود.

​​​​​​​منبع: هفتاد پرسش و پاسخ درباره‌ خدا، غلامرضا حیدری ابهری، تهران: انتشارات قدیانی، چاپ دوم، 1392.