پرسش :

من از قیافه‌ی خودم خوشم نمی‌ آید و به نظر خودم زیبا نیستم. با این موضوع باید چگونه برخورد کنم؟


پاسخ :
توجه به نکات زیر ان‌شاء‌الله مشکل را از ریشه برطرف می‌کند.

الف) گاه ارزیابی ما از قدومامت، قیافه و دیگر ویژگی‌هایمان خیلی بدبینانه است؛ یعنی مثلاً خیال می‌کنیم که قیافه‌ی بدی داریم در حالی که از نگاه دیگران خیلی هم زیبا هستیم.

ب) زیبایی امری نسبی است و درجات گوناگونی دارد. شاید ما در مقایسه با آدم‌های خیلی زیبا چندان زیبا نباشیم، ولی در مقایسه با بسیاری از مردم دیگر خیلی زیبا باشیم.

پ) خدا همه‌ی نعمت‌هایش را به یک نفر نداده است. او نعمت‌هایش را بین مردم تقسیم کرده است. شاید قیافه‌ی شما خیلی زیبا نباشد، اما اگر فکر کنید، می بینید که از نعمت‌های دیگری بهره‌مندید که خیلی از افراد زیبا آنها را ندارند؛ مثلاً در مقایسه با فلان دوست زیبارویتان از استعداد علمی، موقعیت خانوادگی، ذوق هنری، صبر و سلامتی بالاتری برخوردارید. برای ارزیابی وضعیت خودتان فقط نباید زیبایی را ملاک قرار دهید. از امتیازها و نعمت‌های بی‌شماری که خداوند نصیبتان کرده است، پیوسته یاد کنید.

ت) دریافت افراد از زیبایی دیگران فقط بر اساس ظاهر آنها نیست، بلکه اخلاق و منش آنها هم در این موضوع دخالت دارد. از این رو فردی با زیبایی متوسط و اخلاق خوب از فردی با زیبایی بالا و اخلاق بد، زیباتر دیده می‌شود. پس اگر ما زیبایی چندانی هم نداریم، می‌توانیم با بالا بردن اخلاق، ایمان و ادب خود به زیبایی بالاتری دست یابیم. حتماً شما هم تجربه کرده‌اید که آدم خوش رو را زیباتر از آدم اخمو می‌بینید؛ حال آنکه شاید آن آدم اخمو، زیباتر از آن آدم خوش‌رو باشد!

ث) ما نباید فکرمان را فقط مشغول زیبایی و ظاهرمان کنیم و از میدان‌های اصلی موفقیت مثل رشد علمی، پیشرفت تحصیلی و خودسازی اخلاقی غافل شویم. زیبایی همه‌ی زندگی نیست و اصلاً هویت حقیقی ما ورای قدوقامت و قیافه‌ی ماست.

منبع: هفتاد و شش پرسش و پاسخ درباره اخلاق و رفتار، غلامرضا حیدری ابهری، انتشارات قدیانی، 1393.