پرسش :

دختران در دین مبین اسلام از چه جایگاهی برخوردارند؟


پاسخ :

جایگاه دختران در اسلام

در سال 1385هـ ش، شورای عالی انقلاب فرهنگی، براساس پیشنهاد فرهنگسرای دختران، روز تولد حضرت معصومه(سلام الله علیها) را به عنوان «روز ملی دختران» تصویب و اعلام نمود. لزوم توجه اهمیت نمادین به این روز جهت تلاش هرچه بیشتر برای اصلاح امور و روندهای اجتماعی مربوط به دختران ما را بر آن می دارد که نگاهی بسیار اجمالی به دیدگاه دین مبین اسلام درباره دختران داشته باشیم.

اعراب قبل از اسلام دختران خود را زنده به گور مى‏ کردند و حتی در آن زمان وجدان این گونه اشخاص از این جنایت ننگین ممانعت نمى‏ کرد.(1) لذا در آن زمان کمتر کسى بود که پدرى را که تازه دختر معصومش را زنده زیر خاک کرده ملامت کند. زیرا تولد دختر را ننگ مى‏ پنداشتند و عجیب این‏که حتى قوانین طبیعى را در این زمینه نادیده گرفته و مى‏ گفتند: «بچه ‏هاى دختران ما فرزندان ما نیستند، فرزندان ما تنها بچه‏ هاى پسران ما مى‏ باشند».(2) از این رو هر پدرى با انجام چنین عمل ننگینى حس مى ‏کرد که وظیفه وجدانى خود را به نحو اکمل انجام داده است، بنابراین وجدان شاد و آرامى داشت.(3)

لیکن با ظهور اسلام، مبارزه با خرافه در ابعاد مختلفش به ویژه در مبارزه با ننگ پنداری تولد فرزند دختر به اوج خود رسید(4) زیرا اسلام براى احیاى ارزش‏ هاى انسانى و الهى گام به میدان گذارده بود، و سخت با این تفکر جاهلى به مبارزه برخاست و از طریق موعظه و اندرز و آموزش‏ هاى فرهنگى، و براى احیاى شخصیت از دست رفته زن، قیام کرد.(5) هم چنین از طریق وضع قوانین به نفع زنان و شرکت دادن آنها در مسائل مختلف و سرانجام از طریق شدت عمل در مقابل کسانى که حاضر نبودند در برابر این حقایق تسلیم شوند(6) از زنان تبعیض زدایی کرد.

تولد دختر در احادیث اسلامى به عنوان گشوده شدن ناودانى از رحمت‏ خدا به خانواده معرفى گردید(7) و خود پیامبر(صلی الله علیه و آله) آن قدر به دخترش بانوى اسلام فاطمه زهرا(سلام الله علیها) احترام مى‏ گذاشت که مردم تعجب مى‏ کردند. مثلا آن حضرت با تمام مقامى که داشت، دست دخترش را مى‏ بوسید.(8) پیامبر(صلّی الله علیه و آله) با این عمل مى خواست حقیقتى را نیز به مردم تفهیم کند و دیدگاه اسلام را در زمینه دیگرى روشن سازد و در فضای جهل زده جامعه عربی آن روز، انقلاب فکرى و فرهنگى بیافریند و بگوید: دختر، موجودى نیست که باید زنده به گور شود، ببینید من دست دخترم را مى بوسم، او را بر جاى خود مى نشانم و این همه عظمت و احترام براى او قائلم. دختر انسانى است همچون سایر انسان ها، نعمتى است از نعمت هاى پروردگار، موهبتى است الهى. دختر نیز مى تواند مانند پسر مدارج کمال را طى کند و به حریم قرب خدا راه یابد. پیامبر(صلّی الله علیه و آله) به این ترتیب شخصیت در هم شکسته زن را در آن محیط تاریک احیا فرمود.(9)

در حدیثى مى‏ خوانیم که به پیامبر(صلّی الله علیه و آله) خبر دادند خدا به او دخترى داده است ناگهان نگاه به صورت یارانش کرد دید آثار ناخشنودى در آنها نمایان گشت - گویى هنوز رسوبات افکار جاهلى از مغز آنها بر چیده نشده - پیامبر(صلّی الله علیه و آله) فوراً فرمودند: «این چه حالتى است در شما مى‏ بینم؟! خداوند گلى به من داده آن را مى‏ بویم، و اگر غم روزى او را مى ‏خورید، روزی اش با خدا است».(‏10)

در حدیث دیگرى از پیامبر(صلّی الله علیه و آله) مى‏ خوانیم که فرمودند: «چه فرزند خوبى است دختر! هم پر محبت است، هم کمک کار، هم مونس است و هم پاک و پاک کننده».(11) در روایتی دیگر از رسول اکرم(صلّی الله علیه و آله) نقل شده است که فرمودند: «کسى که بازار مى ‏رود و تحفه‏ اى براى خانواده خود مى‏ خرد... هنگامى که مى ‏خواهد تحفه را تقسیم کند نخست باید به دختر و بعد به پسران بدهد، چرا که هر کس دخترش را شاد و مسرور کند چنان است که گویى کسى از فرزندان اسماعیل علیه السلام را آزاد کرده باشد».(12)

تجلیل اسلام از جایگاه دختران و تأکید بر لزوم توجه و محبت و اکرام آنان منحصر به این موارد نیست و آن قدر توصیه پربسامدی است که در منابع روایی شیعه بخش های جداگانه ای را به خود اختصاص داده است.(13)

این روایات آن قدر فراوان اند که حتی ارائه فهرستی اجمالی از آنها در امکان این وجیزه مختصر نیست اما شاید بتوان به برخی از مهم ترین و مشهورترین آنها اشاره کرد. در ادامه بیانات نبوی گذشته، در حدیث دیگری از آن حضرت می خوانیم که: «هر خانه ای که در آن دختر باشد، هر روز دوازده برکت و رحمت از آسمان ارزانی اش می شود و زیارت فرشتگان از آن خانه قطع نمی گردد، در حالی که در هر شبانه روز برای پدر آن دختران عبادت یک سال نوشته می شود».(14) نیز از حضرت شان روایت شده که فرمود: «هر کس سرپرستی دو یا سه دختر را داشته باشد، با من در بهشت خواهد بود».(15)

از امام صادق (علیه السلام) نیز درباره دختران نقل شده که فرمودند: «پسران نعمتند و دختران حسنه و نیکی، و خداوند از نعمت ها می پرسد، ولی بر نیکی ها پاداش می دهد».(16) در جایی دیگر از همان امام درباره پاداش اخروی سرپرستی دختران روایت شده که فرمودند: «آن که سرپرستی دو دختر را عهده دار شود، این کار او را از آتش و عذاب باز خواهد داشت.(17) امام رضا (علیه السلام) نیز در بیانی مشابه این نوید را داده اند که: «خداوند بر دختران مهربان تر از پسران است و هر کسی بانویی از محارم خود را شاد کند، روز قیامت از سوی خداوند شاد می گردد».(18)
 

توجه اسلام به علم آموزی و رشد معنوی دختران

قبل از ظهور اسلام در محیط حجاز علم آموزی وجود نداشت و تعداد کسانى که فقط سواد خواندن و نوشتن داشتند در تمام مکه در مردان از 17 نفر تجاوز نمى‏ کرد، و مى‏ گویند از زنان‏ نیز تنها یک نفر بود که خواندن و نوشتن مى‏ دانست.(19)

لیکن اسلام‏ درباره تحصیل علم و دانش‏ بیش از آنکه متصوّر است، توصیه نموده و براى پى ریزى فرهنگ اساسى، تحصیل علم را یک فریضه عمومى اعلام کرده پیامبر(ص) فرمود: «طَلَبُ الْعِلْمِ فَرِیضَةٌ عَلَى کُلِّ مُسْلِم»(20)؛ (تحصیلِ دانش بر هر مرد و زن مسلمانى واجب است). در این حدیث علم بدون قید و شرط ذکر شده و شامل تمام رشته هاى علمى است و هیچ استثنایى از لحاظ زن‏ و مرد هم ندارد زیرا «مسلم» جنس است و همه افراد مسلمان را شامل است. آن حضرت در حدیثی دیگر فرموده: «اطْلُبُوا الْعِلْمَ مِنِ الْمَهْدِ إِلَى اللَّحْدِ»(21)؛ (ز گهواره تا گور دانش بجوى). مسلمانان باید در تمام دوران عمر خود تحصیل علم کنند یعنى تحصیل علم فصل و زمان و جنسیت معینى ندارد.(22) لذا روایات و متون تاریخى نشان می دهد اسلام‏ و پیامبر(صلی الله علیه وآله) طرفدار علم و دانش‏ و نوشتن بود و طلب دانش را بر هر مرد و زن‏ لازم شمرده اند.(23)

اختلاف دامنه دارى که بین نیروهاى جسمى و روحى زن و مرد وجود دارد مانع از آن نخواهد بود که از نظر مقامات معنوى و دانش‏ و تقوى گروهى از زنان‏ از بسیارى از مردان پیشرفته تر باشند.(24) این گونه است که در«علم‏ رجال» اسلامى، به بخش خاصى مربوط به زنان‏ دانشمندى که در صف روات و فقهاء بودند برخورد مى‏ کنیم که از آنها بعنوان شخصیت هایى فراموش ناشدنى یاد کرده است.(25) در این بین حضرت معصومه(سلام الله علیها) - همان گونه که بیان شد - از مقام و جایگاه بالایی از جمله در عرصه علمی بهره مند بودند.
 
نتیجه گیری
دختران باید درس بخوانند و علوم روز را بدانند؛ به موازات این امر معلمانی از خودشان پرورش یابند و در قسمت های مختلف فعال باشند(26)، به بالاترین مراحل رشد و کمال روحی و اجتماعی دست یابند و با مواظبت از افتادن در دام نقشه هایی که می خواهد آنها را به امور بی ارزش مشغول نگه دارد، از خدمت به جامعه خویش غافل نشوند و مسئولین و قانون گذراران نیز باید چنین زمینه ای را در عرصه های مختلف برای شان تسهیل کنند و همه امکانات مادی و معنوی و آموزشی را صرف پرورش آنها به عنوان آینده سازان کشور فراهم نمایند. دختران امروز، مادران نسل فردای این سرزمین اند و عمیق ترین تأثیر را در تربیت و رشد بالنده - یا خدای ناکرده، ناامید کننده - آنها دارند.

در دنیای امروز که فرهنگ منحط جهان مادی، زنان و دختران را به عنوان ابزاری برای هوس های خود و تبلیغ کالا‌های شان می‌ خواهد(27) شایسته است دختران با نگهبانی از مرزهای عفاف و خودسازى و تهذیب نفس از سیرۀ حضرت معصومه(سلام الله علیها)، آن اسوه معنویّت و زهد و ایمان و پارسایى و عمل صالح و بى اعتنایى به زرق و برق و تجملات دنیا، تأسّی کنند تا به اهداف متعالی نائل ‏گردند.(28)

پی‌نوشت‌ها:
(1). زهرا (سلام الله علیها) برترین بانوى جهان‏، مکارم شیرازی، ناصر، نشر آیت الله مکارم شیرازی، قم، چاپ اول، بی تا، ص 12.
(2). همان.
(3). رهبران بزرگ‏، مکارم شیرازى، ناصر، انتشارات مدرسه الامام على بن ابى طالب (علیه السلام)، قم‏، 1373 هـ ش‏، چاپ اول‏، ص 99.
(4). برگزیده تفسیر نمونه‏، مکارم شیرازى، ناصر، محقق: على بابایى، احمد، دار الکتب الإسلامیة، تهران‏، 1382هـ ش‏، چاپ سیزدهم، ج 2، ص 576.
(5). زهرا (سلام الله علیها) برترین بانوى جهان، همان.
(6). همان.
(7). تفسیر نمونه، همان، ج‏ 11، ص 275.
(8). همان.
(9). زهرا (سلام الله علیها) برترین بانوى جهان‏، همان، ص 28.
(10). من لا یحضره الفقیه‏، ابن بابویه، محمد بن على‏، محقق/ مصحح: غفارى، على اکبر، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم‏، 1413هـ ق، چاپ دوم، ج 3، ص 481.
(11). الکافی، کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق‏، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1407هـ ق، چاپ چهارم‏، ج 6، ص 5.
(12). الأمالی، ابن بابویه، محمد بن على‏، نشر کتابچى‏، تهران‏، 1376 هـ ش، چاپ ششم‏، ص 577.
(13). برای مثال ن.ک: الکافی، «باب فضل البنات». (الکافی، همان، ج 6، ص 4). و ن.ک: وسائل الشیعه، «باب استحباب طلب البنات و اکرامهن». (وسائل الشیعة، شیخ حر عاملى، محمد بن حسن‏، مؤسسة آل البیت علیهم السلام‏، قم‏، 1409 هـ ق، چاپ اول، ج 21، ص 361). و ن.ک: همان، «باب زیاده الرقه علی البنات و الشفقه علیهن اکثر من الصبیان». (همان، ص 367 و...).
(14). مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل‏، نورى، حسین بن محمد تقى‏، مؤسسة آل البیت علیهم السلام‏، قم‏، 1408 هـ ق، چاپ اول، ج 15، ص 116.
(15). همان، ص 115.
(16). الکافی، همان، ج 6، ص 5.
(17). من لا یحضره الفقیه، همان، ج 3، ص 482.
(18). الکافی، همان، ج 6، ص 5.
(19). ن.ک: تفسیر نمونه، همان، ج ‏16، ص 306.
(20). الکافى، همان، ج 1، ص 30.
(21). نهج الفصاحة، پاینده، ابو القاسم‏، دنیاى دانش‏، تهران‏، 1382 هـ ش، چاپ چهارم‏، ص 218.
(22). جلوه حق بحثى پیرامون (صوفیگرى) در گذشته و حال‏، مکارم شیرازی، انتشارات نسل جوان‏، قم‏، 1384 هـ ش‏، چاپ سوم‏، ص 57.
(23). پاسخ به پرسشهاى مذهبى‏، مکارم شیرازى، ناصر، سبحانی، جعفر، انتشارات مدرسه الامام علی بن ابى طالب (علیه السلام)، قم‏، 1377 هـ ش‏، چاپ اول، ص 125.
(24). برگزیده تفسیر نمونه، همان، ج ‏1، ص 206.
(25). تفسیر نمونه، همان، ج ‏17، ص 314.
(26). بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی، 1389/8/30.
(27). بیانات حضرت آیت‌الله العظمی مکارم‌شیرازی، تقسیر قرآن کریم، شبستان امام خمینی (رحمه الله)، حرم مطهر حضرت معصومه(سلام الله علیها)، 1392/5/8.
(25). کلیات مفاتیح نوین‏، مکارم شیرازى، ناصر، انتشارات مدرسه الامام على بن ابى طالب (علیه السلام)، قم، 1390 هـ ش‏، چاپ بیست و نهم‏، ص837.