پرسش :

امام جواد (علیه السلام) در دوران خود با کدام یک از فرقه‌ های انحرافی مواجه بودند و چه برخوردی با آنها می نمودند؟


پاسخ :
امام جواد(علیه السّلام) در برابر فرقه‌ هایی که در دوران آن حضرت وجود داشتند، شیعیان خود را در مواجه با این فرقه‌ ها و مواضع آنان راهنمایی می‌ کردند. یکی از این فرقه‌ ها، فرقه «اهل حدیث» بودند که مجسّمی مذهب بوده و خدا را جسم می‌ پنداشتند. امام(علیه السّلام) درباره آنان به شیعیان می‌ فرمودند که اجازه ندارند پشت هر کسی که خدا را جسم می‌ داند نماز گزارده و به او زکات بپردازند.(1)

«واقفه»، یکی دیگر از فرقه‌ های موجود، انشعابی از شیعه در زمان امام جواد(علیه السّلام) بود که به صورت مشکلی در مقابل شیعیان مطرح شده بود. آنان پس از شهادت امام کاظم(علیه السّلام) بر آن حضرت توقّف کرده و امامت فرزندش علی بن موسی الرضا(علیهما السّلام) را نپذیرفتند. وقتی از امام(علیه السّلام) درباره خواندن نماز پشت سر واقفی مذهبان سؤال شد، آن حضرت در جواب، شیعیان خود را از این کار نهی کردند.(2)

«زیدیه» نیز فرقه‌ ای منشعب از شیعه بود که دشمنی آنان با امامیه و طعن آنها بر امامان(علیهم السّلام) سبب موضع‌ گیری تند ائمه در برابر آنها شد؛ چنانکه در روایتی از امام جواد(علیه السّلام) واقفیه و زیدیه مصداق آیه: «وُجُوهٌ یَوْمَئِذٍ خَاشِعَةٌ عَامِلَةٌ نَاصِبَةٌ»(3) خوانده شده و در ردیف ناصبی‌ها قرار گرفتند.(4)

«غُلات» نیز به سبب آن که در بدنام کردن شیعه سهم بسزایی داشتند، مورد تنفر امامان(علیهم السّلام) بودند. خطر اینها برای شیعیان بسیار جدّی بود؛ زیرا آنها به نام امامان(علیهم السّلام) روایاتی را جعل کرده و بدین وسیله شیعیان را که پیرو ائمه(علیهم السّلام) بودند به انحراف می‌ کشاندند. امام جواد(علیه السّلام) درباره «ابو الخطاب» که از سران «غُلات» بود، فرمودند: «لعنت خدا بر ابو الخطاب و اصحاب او و کسانی که درباره لعن بر او توقف کرده و یا تردید کنند».(5)

آنگاه امام به ابو الغمر، جعفر بن واقد و هاشم بن ابی هاشم اشاره کرد و پس از تذکر درباره بهره‌ گیری آنها از ائمه(علیهم السّلام) به منظور بهره‌ کشی از مردم، آنان را در ردیف «ابو الخطاب» دانستند؛ حتی در روایتی به «اسحاق انباری» فرمودند: دو تن از غُلات به نام‌ های «ابو المهری» و «ابن ابی الزرقاء» -که خود را سخنگویان امامان(علیهم السّلام) قلمداد می‌ کردند- به هر طریقی هست باید کشته شوند. اسحاق در صدد اجرای دستور امام(علیه السلام) بود؛ ولی آن دو از دستور امام(علیه السلام) مطلع شده و خود را از دید اسحاق مخفی کردند. دلیل این تصمیمِ امام(علیه السلام)، نقش بسیار حساس آنان در منحرف ساختن شیعیان ذکر شده است.(6)

پی‌نوشت‌ها:
(1). التوحید، ابن بابویه، محمد بن على‏، مکتبة الصدوق، تهران، 1398 ق، ص 101؛ تهذیب الأحکام، طوسى، محمد بن الحسن‏، محقق / مصحح: خرسان، حسن‏، دار الکتب الإسلامیة‏، تهران، 1407 ق‏، چاپ چهارم‏‏، ج 3، ص 283.
(2). من لا یحضره الفقیه‏، ابن بابویه، محمد بن على‏، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر، دفتر انتشارات اسلامى جامعه مدرسین‏، قم،‏ 1413 ق‏، چاپ دوم‏، ج 1، ص 379.
(3). قرآن کریم، سوره غاشیه، آیات 2 و 3.
(4). إختیار معرفة الرجال‏، کشى، محمد بن عمر، محقق / مصحح: طوسى، محمد بن حسن / مصطفوى، حسن‏، مؤسسه نشر دانشگاه مشهد، مشهد، 1409 ق، چاپ اول‏، ص 391؛ مسند الامام الجواد(علیه السّلام)، عطاردی، عزیز الله، کنگره امام رضا(علیه السلام)، مشهد، بی تا، ص 150.
(5). رجال الکشی، همان، ص 444.
(6). همان.

منبع: حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (علیهم ‌السلام)، رسول جعفریان، قم: موسسه انصاریان، 1381 ش.