پرسش :

چرا در یک عمل عبادی که شارع مقدس آن را تشریع فرموده است لزوماً باید یک حیوانی ذبح و خونی ریخته شود؟


پاسخ :
از آنجا که قانون‌گذار و شارع احکام اسلام خداوند حکیم است، تمام دستورات و قوانین اسلام براساس حکمت یا حکمت‌های بسیار دقیق و سودمند برای مخلوقات وضع شده است هر چند ممکن است ما از بسیاری از علل و حکمت‌های آن آگاه نباشیم. از جمله قوانین و احکام اسلام این است که: افرادی که حج تمتع بجا می‌آورند واجب است در روز عیدقربان در سرزمین منا قربانی کنند.

برای قربانی حج، به صورت کلی دو نوع حکمت می‌توان در نظر گرفت:
1- هدف مادی و رفع نیازهای مادی و اقتصادی جامعه اسلامی؛ 
2- هدف معنوی که عبارت است از نماد بودن این عمل برای ایثار و قربانی کردن تمام خواهش‌های نفسانی در برابر خواست و اراده حق متعال.

همان گونه که اگر به ریشه این تشریع ملاحظه کنیم، دستور قربانی حضرت اسماعیل علیه السلام برای حضرت ابراهیم علیه السلام برای این منظور بود و هیچ وقت خدای متعال نمی‌خواست که اسماعیل در عمل قربانی شود. بلکه هدف، تنها آزمایش و امتحان حضرت ابراهیم و بریدن او از تعلقات مادی و دنیوی بود. بنابراین به محض اینکه حضرت ابراهیم علیه السلام به این امر اقدام کرد، نه کارد برید و نه اسماعیل قربانی شد. برای اینکه این مسئله به صورت نمادین باقی بماند و همه آیندگان با دست‌زدن به این عمل نشان دهند که آنها نیز مانند حضرت ابراهیم علیه السلام از هر خواهش نفسانی، در برابر اراده حق تعالی خواهند گذشت، خدای متعال این عمل را به صورت سنت در دین اسلام تشریع فرمود.

بنابراین در مناسک حج به صورت عمده و در عمل قربانی خصوصا، نباید صرفا به جنبه مادی و ظاهری آن توجه کرد که گوسفندی کشته می‌شود و خونی ریخته می‌شود. اگر به معنای حقیقی این عمل دقت شود، این عمل از بهترین عبادات خواهد بود چرا که انسان با این عمل در حقیقت به خدا می‌گوید که خدایا آمدم و با تمام وجود هم آمدم و از تمام خواهش‌های خود و از همه نفسانیات خود در برابر تو و اراده تو می‌گذرم.

دانشمندان جهان اسلام با استفاده از آیات و روایات حکمت‌ها و فلسفه‌های متعددی برای قربانی در حج بیان کرده‌اند که در این جا به بعضی از آنها اشاره می‌کنیم:
 
1- قربانی نماد مبارزه با تعلقات نفسانی:
قربانی کردن حاجیان در روز عید قربان، نمادی از قربانی کردن هواهای نفسانی و ذبح نفس اماره است. همان طوری که دستور خداوند به حضرت ابراهیم علیه السلام در مورد ذبح حضرت اسماعیل علیه السلام برای این منظور بوده است تا آن حضرت در پرتو این عمل با سرسخت‌ترین و ریشه‌دارترین عامل تعلق نفس که حب و دوستی فرزند است مبارزه کند و با اطاعت از خدا تعلق نفسانی را ریشه‌کن سازد. بنابراین، همان‌طور که اطاعت از این دستور نقش تربیتی بزرگی در جهت رهایی از زندان نفس و تعلقات حضرت ابراهیم علیه السلام و حضرت اسماعیل علیه السلام داشته و مقام و منزلت آنان را نزد خداوند بالاتر برده است. بر این اساس، قربانی کردن حاجیان در واقع نوعی جهاد با نفس در جهت زدودن تعلقات و وابستگی‌های دنیایی و مادی و رهایی از زندان مال‌پرستی و دنیاطلبی است.
 
2- کسب تقوا و تقرب به خداوند:
قرآن مجید در این زمینه می‌فرماید:« نه گوشت‌ها و نه خون‌های آنها، هرگز به خدا نمی‌رسد. آن چه به او می‌رسد، تقوا و پرهیزگاری شماست(حج -37) زیرا اصولا خدا نیازی به گوشت قربانی ندارد، چرا که او نه جسم است و نه نیازمند، او وجودی است کامل و بی‌انتها از هر جهت. به دیگر سخن؛ هدف خداوند از واجب کردن قربانی آن است که حاجیان با پیمودن مدارج تقوا در مسیر یک انسان کامل قرار گیرند و روز به روز به خدا نزدیک‌تر شوند، همه عبادات کلاس‌های تربیت است. قربانی، در ایثار و فداکاری و گذشت و آمادگی برای شهادت در راه خدا را به انسان‌ها می‌آموزد، و درس کمک به نیازمندان و مستمندان است.
 
3- کمک به مستمندان و اطعام آنان:
از آیات قرآن کریم به خوبی استفاده می‌شود که یکی از اهداف قربانی کردن این است که گوشت آن به مصرف‌های لازم برسد هم قربانی کننده از آن استفاده کند و هم قسمتی را به فقیران نیازمند برساند براساس این هدف ارزشمند، مسلمانان مجاز نیستند گوشت‌های قربانی را در سرزمین منا بر روی زمین بیندازند تا گندیده شود و یا در زیر خاک‌ها مدفون کنند، بلکه گوشت‌های حاصل از قربانی در سرزمین مقدس منا باید در درجه اول به مصرف افراد نیازمند آن سرزمین برسد و اگر نیازمندانی در آن روز و در آن سرزمین پیدا نشوند باید آن را به مناطق دیگر حمل کنند و در اختیار نیازمندان قرار دهند.

بنابراین هدف از قربانی این است که انسان تمام تعلقات و وابستگی‌های دنیوی را کنار گذاشته و در برابر دستورات الهی تسلیم محض باشد.

منبع: کیهان