پرسش :

جمهوری اسلامی برای آن جوان انقلابی یا مردم عادی که می‌خواهد یک تخلفی را گزارش دهد و ترسی برای این کار نداشته باشند، چه اقدامی می‌تواند انجام دهد؟ الگوی مطلوب چیست؟


پاسخ :
پاسخ از حجت ‌الاسلام حامد کاشانی، پژوهشگر تاریخ اسلام:
جمهوری اسلامی یک شمشیر دو لبه است. آن چیزی که باعث مردمی‌سازی می‌شود این است که جامعه تصویر نظام اسلامی را به‌شدت در حال مبارزه با بی‌عدالتی ببیند. اگر جامعه‌ی ما به‌سمتی برود که تصویرش از حکومت این‌طوری باشد که این حکومت خیلی با ظلم بد است، آن‌وقت بی‌عدالتی‌ها را خبر می‌دهد. یعنی مردم به‌سمت کمک کردن می‌روند. مثلاً تصویر بیرونی سیاست خارجی‌ ما گاهی نسبت به بعضی از مظلومین مسلمان در بعضی کشورها یک‌جور رفتار می‌کند و در بعضی کشورها جور دیگری است. این یعنی تصویری که ما ارائه می‌کنیم با ظلم مشکلی نداریم. با ظلم فلان کشور با مسلمان‌ها مشکل داریم. آن‌وقت جامعه این را نمی‌تواند بپذیرد و ممکن است احساس کند که حکومت منافعی دارد و به‌دنبال ظلم‌ستیزی نیست!

در داخل هم همین‌طور؛ اگر برای یک مجرم ده یا صد میلیون تومانی این‌قدر فضاسازی می‌کنند، برداشت جامعه این می‌شود که گویا یک اتفاقاتی هست. امّا اگر ببیند که ظلم‌ستیز است و اوّل به سراغ دانه‌درشت‌ها و سرشاخه‌ها می‌رود و مماشات نمی‌کند، دیگر سؤالات جامعه بی‌پاسخ نمی‌ماند. در بیست سال اخیر سؤالات فراوانی یادم هست که بی‌پاسخ مانده است. ببینید در مناظره‌های انتخاباتی مردم حرف‌هایی در مورد افرادی می‌شنوند که بعداً همین‌ها مسئولین نظام در جاهای مختلف می‌شوند. این‌ها تصاویر را خراب می‌کند. ما همان‌طور که شورای عالی امنیت ملی یا شورای پول و اعتبار داریم، یک شورایی هم در نظام لازم داریم که به تصویر نظام توجه کند. ممکن است تصویر نظام از سمت عدالت‌خواهی به‌سمت غیر عدالت‌خواهی برود. اگر این اتفاق بیفتد توهم هم بیشتر می‌شود. بالاخره در هر ساختاری خطاهایی هم هست.

لذا قدم اوّل نظام اسلامی برای برخورد با بی‌عدالتی این است که باید خودش را یک ظلم‌ستیز معرفی کند. اگر رئیس قوه‌ی قضائیه یک شخصیتی باشد که مردم احساس کنند مثلاً با اصفهانی‌ها کاری ندارد و با شیرازی‌ها کار دارد، کارش دیگر تمام است. وقتی شبهه‌ی منفعت مطرح می‌شود به افکار عمومی آسیب می‌خورد.

الان قوه‌ی قضائیه اگر موفقیتی به‌دست آورده، البته هنوز بسیاری از ساختارهایش را اصلاح نکرده، ولی سعی کرده قدری تصویرش را اصلاح کند. مردم با اینکه در مشکلات هستند واکنش مثبت نشان می‌دهند. من یقین دارم آقای رئیسی در شش‌ماه نتوانسته ساختارها را به‌صورت بنیادین تغییر بدهد، ولی تفاوت عجیبی در شش‌ماه قبل و شش‌ماه بعد آن در مردم می‌بینیم. این تفاوت آن‌وقت باعث می‌شود که آن کسی که دارد مبارزه می‌کند دلگرم شود. اگر یک‌جایی حرفی می‌زنند بیاید دفاع کند. حکومتی موفق است که ساختارش مردمی باشد. چه زمانی مردمی می‌شود؟ زمانی که مردم تصویرشان این باشد که نظام خادم من است و دغدغه‌ی من را دارد و شب به‌خاطر من خوابش نمی‌برد و اگر خطایی هم باشد حتماً با آن برخورد می‌کند.

امّا برای اصلاح ساختارها باید چه کار کنیم؟ دو کار خطرناک مقابل هم است که در هرکدام افراط کنیم خطرناک می‌شود. اگر سوت‌زنی اصل شود، بازار اتهام‌زنی داغ می‌شود. باید خیلی دقت کنیم. یکی از خطرات عظیم ما این است که در جامعه‌‌ به‌راحتی بگوییم همه دزدند. و جامعه‌ی ما استعداد این را دارد. ببینید امیرالمؤمنین صلوات‌اللّه‌علیه به ابن عباس فرمود که این طلحه و زبیر را ببین، دارند به بصره می‌روند تا لشکر درست کنند و با ما بجنگند. ابن عباس به حضرت گفت خب آقا بگیریدشان. امیرالمؤمنین علم الهی دارد، یعنی ماجرا عین روز برایش روشن است. حضرت فرمود نه من سند ندارم. این خیلی حرف عجیبی است. آخر امیرالمؤمنین که سند نمی‌خواهد. خودش سند و حجت خدا است، ولی به‌عنوان حاکم اسلامی از علمش استفاده نمی‌کند. چرا؟ چون اگر بنا بر بی‌سند باشد، هرکه از راه می‌رسد ممکن است اتهامی به دیگری بزند. بنابراین سوت‌زن باید بداند که همین‌جوری نمی‌تواند حرف بزند. بردن آبروی افراد را چگونه می‌خواهد جبران کند؟ در فرمایش‌های آقا هست که با اسم مبارزه با بی‌عدالتی نمی‌شود ظلم کرد.

ما در این زمینه خیلی ضعف داریم. یعنی آموزش‌های حقوقی ندادیم و شخص به اسم مبارزه با ظلم و عدالت‌خواهی ممکن است بنگاه دروغ‌پراکنی شود و هر جایی هر دروغی بگویند به اسم عدالت‌خواهی باور کند. نمی‌خواهم بگویم که همه‌ی عدالت‌خواهان این‌طوری‌اند. امّا سوت‌زنی نباید اصل شود، بلکه عدالت باید اصل شود. منتها آداب دارد. اگر سوت‌زنی را اصیل کنیم، شخص فکر می‌کند هرجایی اشکالی دید باید داد بزند. اول باید دید آن اشکال هست یا نه؟ خیلی از اوقات این‌ها اتهام است. امیرالمؤمنین که یقین دارد ولی سند ندارد، اقدام نمی‌کند.

از طرف دیگر باید کسی که دقیق حرف می‌زند را حتماً حمایت کرد. مثالی بزنم. امیرالمؤمنین علیه السلام به قنبر فرمودند شلاق بزن. مثلاً باید هشتاد ضربه شلاق می‌زد، ولی هشتادوسه ضربه زد. قنبر غلام امیرالمؤمنین بود. حضرت گفتند چند ضربه زدی؟ گفت هشتادوسه ضربه شد. حضرت سه ضربه به قنبر زدند و از طرف آن فرد قصاصش کردند. یعنی اگر سوت زدی و آبروی طرف را بردی روی لبه‌ی تیغ هستی!

بنابراین سوت‌زن و اعلام‌کننده‌‌ی فساد یک سند محکمه‌پسند در حد دفاع در دادگاه می‌خواهد. اگر به دادگاه برود و بهتان زده باشد مؤاخذه‌اش می‌کنند و نمی‌تواند بگوید که من برای عدالت‌خواهی این کار را کردم. ما برای عدالت‌خواهی ظلم نمی‌خواهیم. حالا بگذریم از اینکه طرف برای گدایی لایک و افزایش دنبال‌کننده‌ها در فضای رسانه‌ای سروصدا راه می‌اندازد و با آبروی افراد بازی می‌کند.

امّا سوت‌زن باید حمایت شود به شرطی که از اعتبارش سوءاستفاده نکند. متأسفانه الان عده‌ای فضای سوت‌زنی را خراب می‌کنند. به نظر من یک اشکال در فضای سوت‌زنی هست. به مبانی ورود می‌کنند. یعنی مثلاً یک تصویری از امیرالمؤمنین ارائه می‌کنند که این تصویر مطابق با حکومت حضرت نیست. چرا این کار را می‌کنند؟ برای اینکه می‌خواهند یک الگویی درست کنند که با آن بعضی چیزها را تغییر دهند. فضای مجازی را به اسم دین خیلی خراب کردیم.
 
منبع: پایگاه دفتر حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری