پرسش :

فلسفه عزاداری برای امام حسین (علیه السلام) چیست؟


پاسخ :
امامان اهل بیت(علیهم السلام) توصیه هاى فراوانی نسبت به برپا نمودن مجالس عزا و گریه بر مصائب امام حسین(علیه السلام) داشته اند. گویا در این مسئله سرّى نهفته است که ائمّه اطهار(علیهم السلام) این همه آن را مورد تأکید و سفارش قرار داده‏ اند.(1) در این مقاله کوچک به تحلیل‏ هاى صحیح و منطقى در موضوع فلسفه عزادارى اشاره مى‏ شود.
 
1. حفظ مکتب اهل بیت (علیهم السلام)
برپایی عزاداری، امر و مکتب اهل بیت را زنده می کند؛ در این مراسم حقانیّت، سیره و سنت آنها بیان و به نسلهای بعدی منتقل می شود. امام صادق(علیه السلام) فرمود: «اِنّ تِلکَ المجالسَ اُحِبُّها، فَاَحْیُوا اَمْرَنا، فَرَحِمَ اللّهُ مَنْ اَحْیی اَمْرَنا»(2)؛ (این گونه مجالس را دوست می دارم، پس امرِ [امامتِ] ما را زنده بدارید، خدا رحمت کند کسی را که امر [و راه و مرام] ما را احیا می کند). در حدیث دیگری امام رضا(علیه السلام) فرمود: «مَنْ جَلَسَ مَجْلِساً یُحیی فیه اَمرُنا لَم یَمُتْ قَلْبُهُ یَومَ تَمُوتُ الْقُلُوبُ»(3)؛ (هرکس در مجلسی بنشنید که در آن، امر [و خط و مکتب] ما احیا می شود، دلش در روزی که دلها می میرند، نمی میرد). به مقتضای این احادیث، برپایی مجالس به یاد خاندان رسالت (در غمها و شادی ها، در تولّدها و شهادت هایشان) احیای امر اهل بیت و مطرح ساختن فضایل آنان است و این گونه محافل، محبوب آنان است.
 
2. پاسداشت تاریخ و هدف قیام امام حسین (علیه السلام)
برپایى چنین مجالسى موجب آگاهی از اهداف عالى و ارزشمند قیام‏ امام حسین(علیه السلام) مى‏ شود. این مجالس در جهت تبیین اهداف‏ قیام امام حسین(علیه السلام) و ترویج عقاید ناب محمّدى و تقویت اعتقادات اصیل اسلامى و اخلاق حسنه و ایثار و فداکارى است.(4) در حقیقت شعیان به توصیه اهل بیت عزاداری می کنند تا یادشان نرود چه اتفاقی افتاد و زمینه آن چه بود؟ امام حسین(علیه السلام) چرا قیام کرد؟ هدف ایشان از این قیام چه بود؟ در طول تاریخ اسلام وقایع تلخی روی داد و اثرات نامطلوبی را در مسیر اسلام بر جای گذاشت؛ امّا در حال حاضر عدّه ای به راحتی اصل وقوع بسیاری از این حوادث را انکار می کنند. انکار وقایع عاشورا و علل و اسباب آن در حال حاضر برای کسی میسّر نیست؛ چون سیاست «ذکر مصیبت» که توسط امامان اهل بیت(علیهم السلام) درباره امام حسین(علیه السّلام) و عاشورا پایه گذاری شد اجازه چنین کتمانی را نمی دهد.
 
3. بسیج توده ‏ها و وحدت شیعیان
اهمّیّت برپایى این مجالس و رمز تأکید ائمّه اطهار(علیهم السلام) بر حفظ آن، آنگاه روشن‏ تر مى ‏شود که ملاحظه کنیم شیعیان در عصر صدور این روایات به شدّت در انزوا به سر مى‏ بردند و تحت فشارهاى گوناگون حکومت امویان و عبّاسیان چنان گرفتار بودند که قدرت بر انجام کوچکترین فعّالیّت و حرکت سیاسى و اجتماعى نداشتند ولى مجالس عزاى امام حسین(علیه السلام) آنان را نجات داد و در پناه آن، تشکّل و انسجام تازه ‏اى یافتند و به صورت قدرتى چشمگیر در صحنه جامعه اسلامى ظاهر شده و باقى ماندند.(5)

اقامه عزاداری برای امام حسین(علیه السلام) موجب اتحاد و همدلی میان محبّان و شیعیان می شود. ائمّه اطهار(علیهم السلام) با تأکید بر برگزارى مراسم عزادارى حسینى(علیه السلام)، برنامه آن حضرت را «محورى» براى وحدت مردم قرار دادند. هر ملّتى براى بقا و موفّقیّت خویش محتاج به عامل وحدت و اجتماع است. بدون شک بهترین عامل وحدت پیروان اهل بیت(علیهم السلام) که با کمترین زحمت و کمترین هزینه مى‏ تواند توده ‏هاى میلیونى را حول یک محور جمع کند، همین مراسم عزادارى حسینى است. در واقع ائمّه اطهار(علیهم السلام) با ترغیب مردم به اقامه مجالس حسینى از پراکندگى نیروها جلوگیرى به عمل آوردند و توده‏ هاى متفرّق را بسیج کردند و با ایجاد وحدت و یکپارچگى در میان آنها قدرت عظیمى را به وجود آوردند.(6) نتیجه این ذکر مصیبت ها بود که بنی امیه زیر سوال رفت و نابود شد و شیعیان در این ذکر مصیبتها نیروهای انقلابی تربیت و مقدمه انقلاب ها را فراهم کردند.

«ماربین آلمانى» در اثر خود مى‏ نویسد: «ما در میان ملل و اقوام، مردمى مانند شیعه پرشور و زنده ندیده‏ ایم، زیرا شیعیان به واسطه بپا کردن عزادارى حسینى سیاست ‏هاى عاقلانه‏ اى را انجام داده و نهضت‏ هاى مذهبى ثمر بخشى را بوجود آورده ‏اند».(7)
 
4. خودسازى و تربیت دینى (الگوپذیرى)
مجالس عزاى امام حسین(علیه السلام) مجالس تحوّل روحى و مرکز تربیت و تزکیه نفس است. در این مجالس مردمى که با گریه بر مظلومیّت امام حسین(علیه السلام) آن حضرت را الگو قرار مى‏ دهند، در واقع زمینه تطبیق اعمال و کردار خویش و همرنگى و سنخیّت خود را با سیره عملى آن حضرت فراهم مى‏ سازند .تأثیر عمیق این مجالس به قدرى است که افراد زیادى در این مجالس، دگرگونى عمیقى یافته و تصمیم بر ترک گناه و معصیت مى‏ گیرند، و چه بسا اشخاص گمراهى که با شرکت در این مجالس راه نجات را پیدا مى‏ کنند.(8)

«ماربین آلمانى» در این زمینه مى‏ گوید: «مادامى که این روش و خصلت در میان مسلمانان وجود دارد هرگز تن به خوارى نمى‏ دهند و تحت اسارت کسى نمى‏ روند ... شیعیان در حقیقت از این راه به همدیگر درس جوانمردى و شجاعت تعلیم مى‏ دهند».(9) آزادی خواهان و آزادمردان جهان از مکتب امام حسین برای نهضت و قیام بر علیه ظلم و ستم بهره ها بردند و بیان کردند که قیام اباعبدالله(علیه السلام) الگوی پیروزی و سیطره بر ظالمان و استعمارگران بوده است. حرکت انقلابى امام حسین(علیه السلام) و شهادت و نستوهى وى و یارانش سرمشقى براى آزادگان جهان شد و بسیارى از رهبران آزادى‏خواه‏ در پیشبرد نهضت و قیام خویش، حرکت انقلابى امام حسین(علیه السلام) را سرلوحه کار خود قرار داده ‏اند و به پیروزى رسیده‏ اند.(10)
 
5. تجلیل از مجاهدت امام حسین (علیه السلام) و تعظیم شعائر الهی
اساساً سوگوارى در مرگ اشخاص یک نوع تعظیم و احترام به آنان و رعایت موقعیّت و شخصیّت ‏شان محسوب مى‏ شود و سوگوارى در مرگ مردان الهى، از مصادیق بارز تعظیم شعائر الهى بوده و تجلیل از عقیده و راه و رسم و مجاهدت و تلاش آنان محسوب مى ‏شود. اقامه عزادارى براى امام حسین(علیه السلام) آن شخصیّت ممتاز و بى نظیرى که خود از خاندان عصمت و طهارت بود و از اولیاى الهى و امامان معصوم است، علاوه بر تجلیل از مقام آن امام، از مصادیق روشن تعظیم شعائر الهى است که در سوره حج آیه 32 آمده است: «وَ مَنْ یُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ»(11)؛ (هر کس شعائرالهى را بزرگ‏ دارد، این کار نشانه تقواى دلهاست).

به یقین، امام حسین(علیه السلام) که تمام هستى خویش را یک جا با خداوند معامله کرد و با تمام اهل بیت(علیهم السلام) و فرزندان در قربانگاه عشق قدم نهاد و مخلصانه از همه چیزش در راه خداگذشت، از عظیم ترین شعائر الهى است و برپایى مجالس عزا براى آن حضرت، تعظیم یکى از بزرگترین شعایر الهى محسوب مى شود.(12)
 
6. اظهار مودت و دوستی با ذوی القربی
تشویق قرآن به مودّت ودوستی با خویشاوندان پیامبر، دلیل دیگر براى عزاداری است. خداوند در سوره شوری آیه 23 از قول پیامبر مى ‏فرماید: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى»؛ (بگو من از شما اجر رسالت‏ جز این نخواهم که مودت و محبت مرا در حقّ خویشاوندان منظور دارید). در آیه فوق، مودت و دوستی خویشاوندان پیامبر(صلی الله علیه و آله) مزد رسالت آن حضرت معرفی شده است. مقصود از قربی (خویشاوندان) در این آیه همان کسانی‌اند که آیه تطهیر در مورد آنان نازل شده است. هنگامی که آیه «لْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبى‏» نازل شد، عده ای به پیامبر(صلی الله علیه و آله) گفتند: این خویشاوندان شما که مودّت آنان بر ما واجب شده، چه کسانی‌ اند؟ پیامبر(صلی الله علیه و آله) پاسخ داد: علی، فاطمه و دو پسرشان(علیهم السلام)».(13)

دوست داشتن اهل بیت(علیهم السلام) واجب و از ضروریات دین است که جدل و شک در آن قابل قبول نیست؛ همان گونه که همه مسلمانان با وجود اختلاف‏ های عقیدتی، در وجوب دوست داشتن ائمه اهل بیت(علیهم السلام) اتفاق نظر دارند. به جز گروه اندکی که از دشمنان آل محمد(صلی الله علیه و آله) شناخته شده‏ اند و به «ناصبی» شهرت دارند. به همین دلیل است که آنها از جمله منکران ضروریات ثابت دین اسلام محسوب می ‏شوند و هر کس ضروریات قطعی اسلام را انکار کند، در حکم منکر اصل رسالت است؛ اگر چه در ظاهر شهادتین را نیز بگوید.(14)

امام رضا(علیه السلام) اظهارمودت و محبت به خاندان رسالت را این گونه بیان فرمود: «یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ سَرَّکَ أَنْ تَکُونَ مَعَنَا فِی الدَّرَجَاتِ الْعُلَى مِنَ الْجِنَانِ فَاحْزَنْ لِحُزْنِنَا وَ افْرَحْ لِفَرَحِنَا وَ عَلَیْکَ بِوَلَایَتِنَا فَلَوْ أَنَّ رَجُلًا تَوَلَّى حَجَراً لَحَشَرَهُ اللَّهُ مَعَهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ»(15)؛ (اى پسر شبیب! اگر دوست دارى در درجات عالى بهشت با ما باشى براى محزونى ما محزون و براى خوشحالی ما خوشحال باشى بر تو لازم است که ولایت ما را داشته باشى! زیرا اگر مردى سنگى را دوست داشته باشد خدا او را روز قیامت با آن سنگ محشور خواهد نمود). با توجه به این بیان امام رضا(علیه السلام) عزاداری برای امام حسین(علیه السلام) نوعی ابراز ارادت و دوستی نسبت به خاندان پیامبر است.

پی نوشت:
(1). عاشورا ریشه‏ ها انگیزه‏ ها، رویداد ها پیامد ها، مکارم شیرازی، ناصر، تهیه و تنظیم: جمعی از فضلاء، ناشر مولف، قم، اول، بی تا، ص 66.
(2). قرب الإسناد، حمیرى، عبد الله بن جعفر، محقق / مصحح: مؤسسة آل البیت(علیهم السلام)،‏ مؤسسة آل البیت(علیهم السلام)‏، قم، ‏1413 ق،‏ چاپ اول‏، ص36.
(3). الامالی(للصدوق)، صدوق، محمد بن على،‏ کتابچى،‏ تهران، ‏1376 ش،‏ چاپ ششم‏، ص73.
(4). عاشورا ریشه‏ ها، انگیزه ‏ها، رویداد ها، پیامد ها، همان، ص82.
(5). همان، ص 72- 73.
(6). همان، ص 73.
(7). فلسفه شهادت و عزادارى حسین بن على(علیه السلام)، سید عبدالحسین شرف الدین، ص 109، به نقل از عاشورا ریشه ‏ها، انگیزه‏ ها، رویداد ها، پیامد ها، همان، ص73.
(8). عاشورا ریشه‏ ها، انگیزه‏ ها، رویداد ها، پیامد ها، همان، ص75.
(9). همان، ص75.
(10). همان، ص663.
(11). همان، ص78.
(12). همان.
(13). ینابیع المودة لذوی القربی، القندوزی، تحقیق: سیدعلی جمال اشرف الحسینی، دارالاسوه للطباعه والنشر، بی جا، 1416ق،ج1، باب خامس، ص 127.
(14). «وجوب مودّت به اهل بیت علیهم ‏السلام»، محمدرضا کیخا، موسسه آموزشی، پژوهشی مذاهب اسلامی، مجموعه مقالات کمیسیون کلامی 84-85، 11تیرماه1391ش.
(15). بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر، محقق/ مصحح: جمعی از محققان، دارالاحیاء التراث العربی، بیروت، 1403 ق، چاپ دوم، ج‏44، ص286، (باب الاستحباب البکاء لقتل الحسین و ما اصاب اهل البیت(ع)).