در راه شناخت خویشتن و حقیقت وجود، تلاش و جهد بسیار کردم و آنچه را که از مکاتب عقلى و فلسفى خواندم و شنیدم، مخالف چیزى بود که تجربه کردم. آنها را فاقد ارزش و سنگینى توشه راه یافتم. کدام علم است که مى تواند معرفت به خویشتن را در درون ایجاد کند و زوایاى ناشناخته وجود را شناسایى کرده، و درون را تصفیه نماید. به مطالعه سبک عرفاى قدیم پرداخته و راز مستى شبانه شان را در هر کوى و برزن جستجو کردم. مطالعه سرگذشت آنها یک نکته بارز را نشان مى داد که آن مسافرت هاى متعدّد به سرزمین هندوستان، بهره جویى از معرفت و عرفان بزرگان طریقت آن سرزمین بود و گواه این امر تشابهات زیادى است که بین عرفان اسلامى و هندى وجود دارد گویى یک روحند در دو کالبد. در میان مکاتب توحیدى هند، یوگا از اهمیّت و مشترکات فوق العاده اى برخوردار است که اکنون به صورت یک علم مستقل درآمده و در دانشگاه هاى آن کشور تدریس مى شود، ولى متأسّفانه در کشور ما تربیت بدنى متولّى گسترش و آموزش این علم شده که آن را به فساد و تباهى کشانده، و در حد بازى هاى کودکانه آن را تنزیل داده و عده اى را گمراه کرده است. نظر حضرتعالى در خصوص این طریقت و شناخت نفس و ابعاد وجود از طریق تعالیم بزرگان این علم چیست؟