پرسش :

دردوران ۸ سال جنگ تحمیلی، رزمندگان ایران تا بصره جلو رفتند. این پیشروی در کدام یک از انواع جهاد قابل تعریف هست؟


پاسخ :
جهاد در اسلام به جهاد ابتدایی و جهاد دفاعی تقسیم می شود جهاد ابتدایی جهادی است که به دستور امام یا نائب او مسلمانان به دشمنان دین حمله کنند و جهاد دفاعی جهاد به منظور دفاع و دفع تجاوز دشمنان است. البته در یک نگاه عمیق تر روح جهاد در اسلام به دفاع باز می گردد و در واقع حقیقت جهاد ابتدایی نیز دفاع است با این توضیح که « اوّلین و اساسی ترین حق انسان ها، حق حیات سالم است که از آزادی فطرتِ پاک انسانی سرچشمه می گیرد و سران ستم و سردمداران کافر کشورهای غیر مسلمان، این حق را از مردم سلب نموده، با شیوه های گوناگون و تبلیغات نادرستِ خود بر ضدّ حق، اجازه و فرصت تفکّر و اندیشهٴ صحیح را به آنان نمی دهند و با فتنه و آشوب در برابر ارشاد و تبلیغ اسلام، نمی گذارند چراغ هدایت دین که خواستهٴ فطرت همهٴ انسان هاست، به محدودهٴ کشور شرک و کفر برسد و این کاری است که همهٴ دشمنان بی منطق انبیاء (علیهم السلام) در طول تاریخ بشر انجام داده اند و در این حال است که فرمانِ « قاتلوهم حتی لا تکون فتنة»( سوره انفال، آیه ۳۹)برای از میان برداشتن فتنه و آشوب، صادر می شود تا به دنبال آن و پس از رفع موانعِ سردمداران کفر، فطرت اسیر شدهٴ مردم آن دیار آزاد شود و سخن منطقی دین به صورت «بلاغ مبین» به آنان عرضه گردد و خود مردم بتوانند چهرهٴ واقعی حق را بیابند و آزادانه آن را اختیار کنند و از آنجا که دین حق، در کمال روشنی و بدون هر ابهامی، هماهنگ با فطرت انسان هاست: « فأقم وجهک للدّین حنیفاً فطرت الله الّتی فطر النّاس علیها» (سوره روم، آیه ۳۰) مردم با میل و رغبت قلبی، آن را می پذیرند و دین الهی فراگیر می شود « ویکون الدّین کلّه لله» (سوره انفال، آیه ۳۹) (1)
 
نکته دیگر اینکه معنای دفاع این نیست که حکومت اسلامی و مسلمانان بنشینند تا دشمن به خانه و کاشانه شان هجوم ببرد سپس به دفاع بر خیزند، بلکه باید همواره آمادگی و توان نظامی خویش را تقویت نمایند و تحرکات دشمنان را کاملا زیر نظر داشته باشند و از تهاجم آن جلوگیری نمایند.از این رو دفاع نباید با انفعال یکسان شمرده شود و تنها در قالب عکس العمل و دفع تجاوز دشمنان معنا شود بلکه دفاع از سوی مسلمانان باید فعال و همراه با حفظ و بالا بردن سطح آمادگی مقابله با دشمنان باشد.

اما آنچه در جنگ تحمیلی صورت گرفت در چارچوب جنگ دفاعی قابل تعریف است چه آن بخشی که به بیرون کردن دشمن متجاوز از خاک کشورمان مربوط بود و چه در هنگامی که عملیات در خاک عراق صورت گرفت و در تحلیل این مسأله باید به شرایط و اقدامات طرف مقابل و مواضع مجامع بین المللی توجه شود با این توضیح که عراق با تحریک و حمایت قدرتهای بزرگ به ویژه آمریکا آغاز گر جنگ با جمهوری اسلامی بود و خسارات جانی و مالی زیادی بر کشور ما تحمیل نمود و با این وجود سازمان ملل که باید حافظ صلح و امنیت باشد تحت تأثیر این کشورها موضع جانبدارانه ای در این مسأله گرفته و حاضر به صدور قطعنامه ای که حقوق کشور ما در آن در نظر گرفته شده باشد و آغازگر و متجاوز در جنگ معرفی شده و لزوم پرداخت خسارت های ناشی از جنگ مطرح شده باشد، نشده و تا سالهای پایانی جنگ حاضر به پذیرش شرایط به حق کشور ما نبود. علاوه بر اینکه روحیه تهاجم و تجاوز صدام معدوم در طول این سالها وجود داشته و تا در هنگامی که در فشار و تنگنا قرار گرفت به تجاوز خویش ادامه می داد.
 
در چنین شرایطی آیا می توان تنها به خارج نمودن این کشور از خاک کشور بسنده نمود و اقدام دیگری انجام نداد با اینکه نه این کشور حاضر بود در آن شرایط دست از تهاجم خود بردارد و نه اراده ای از سوی مجامع بین المللی برای احقاق حقوق کشور ما وجود داشت و نه کسی پاسخگوی خسارات های تحمیل شده بر کشور ما بود. اگر فرض کنیم دزدی به خانه ما وارد شده و خسارت هایی به ما زده باشد و روحیه تجاوز او ادامه داشته و مترصد ضربه زدن به ما هست و از طرفی اراده ای هم از سوی محاکم قانونی برای مجازات وی وجود نداشته باشد آیا تنها به بیرون راندن او از خانه اکتفا می کنیم و برای احقاق حقوق خود و تنبیه وی او را تحت فشار قرار نمی دهیم روشن است که هیچ عقل و منطقی نمی پذیرد که دست از مقابله با چنین فردی برداشته شود علاوه بر اینکه بر اساس آیه شریفه «وقاتلوهم حتی لا تکون فتنه و یکون الدین لله فان انتهوا فلا عدوان الا علی الظالمین؛ با آنها (دشمنان) پیکار کنید تا آتش فتنه خاموش شود و دین مخصوص خدا گردد پس اگر آنها (از روش نادرست خود) دست برداشتند کردند، (متعرض آنها نشوید زیرا) تعدی جز بر ستمکاران روا نیست». (سوره بقره، آیه ۱۹۳) مسلمانان موظف هستند با فتنه دشمنان به مقابله برخیزند و آنها را از فتنه انگیزی بر علیه اسلام و مسلمانان باز دارند. و با وجود ادامه فتنه گری رژیم بعث، برای احقاق حقوق و وادار کردن مجامع بین المللی برای شناسایی حقوق کشور ما تحت فشار قرار دادن این رژیم لازم بود.

علاوه بر اینکه از نظر حقوقی نیز کشور ما که مورد تجاوز عراق قرار گرفت و حق دفاع مشروع از نظر حقوق بین الملل برای او محفوظ بود و دفاع مشروع شامل دفع تجاوز و رفع تجاوز هر دو می شود که در بیرون راندن عراق از خاک کشور دفع متجاوز شد و در عملیات برون مرزی به دنبال رفع تجاوز بودیم. بنابر این تصمیم برای رفع تجاوز در قالب عملیات برون مرزی حقی منطقی، شرعی و حقوقی می باشد.

آقای رجایی خراسانی نماینده وقت کشورمان در سازمان ملل در باره عبور ایران از مرزها به خبرنگار آمریکایی چنین گفت:
«من دوست دارم که شما خود را به جای ما فرض کنید و بعد به این موضوع فکر کنید وضعیتی را در نظر بگیرید که یک دشمن خارجی آمده و بخشی از ایالات متحده را اشغال کرده است، سپس شما موفق می شوید که دشمن را از خاک خود بیرون کنید و به محض آنکه دشمن به آن سوی مرزها رفت آیا شما تنها لبخندی زده و خواهید گفت خدا حافظ، این مسلما حرف آخر شما نخواهد بود این چنین برخوردی کاملا غیر منطقی است.» (2)

پی‌نوشت‌ها:
1. ر.ک: طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ترجمه سید محمد باقر موسوی همدانی، قم، انتشارات اسلامی، ج۲، ص ۹۸- ۱۰۴ و مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۷، ج ۱۰، ص ۳۵۴-۳۵۹ و جوادی آملی، عبد الله، ولایت فقیه، قم، مرکز نشر اسرا، ۱۳۸۵، ص ۳۵-۳۶
2. تاریخ دفاع مقدس، اسماعیل منصوری لاریجانی، قم، خادم الرضا (ع)، ۱۳۸۲، ص ۱۶۶.

منبع: پرسمان