پرسش :

چطور مسلمانان صحت اناجیل را زیر سؤال می‌برند و حال آنکه قرآن کریم در چندین آیه این اناجیل را تأیید می‌کند؟


پاسخ :
ممکن است کسانی به ما ایراد کنند که اگر غیر مسلمانان در صحّت اناجیل موجود تردید کنند جا دارد ولى مسلمانان حق ندارند در آن تردید نمایند؛ زیرا قرآن در آیات بسیارى صحّت اناجیل موجود در زمان پیامبر اعظم(صلى الله علیه و آله) را تأیید و تصدیق کرده است و اگر تحریفى در اناجیل رخ داده باشد مسلّماً مربوط به قبل از آن زمان است. بنابراین، اناجیل موجود که عیناً همان اناجیل زمان نزول قرآن است، از نظر مسلمانان باید محترم شمرده شود.

قرآن در آیه 41 سوره بقره مى‌فرماید: «مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَکُمْ» و در آیات بسیارى از جمله 89 و 101 سوره بقره مى‌فرماید: «مُصَدِّقٌ لِّمَا مَعَهُمْ» و در آیه 48 سوره مائده مى فرماید: «وَ أَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهِ مِنَ الْکِتَابِ وَ مُهَیْمِنًا عَلَیْهِ».

در پاسخ باید گفت: برخى بزرگان(1) در پاسخ آیاتى که تعبیر به «مُصَدِّقًا لِّمَا مَعَکُمْ» یا «مُصَدِّقٌ لِّمَا مَعَهُمْ» شده است فرموده‌اند که منظور این است: «کَوْنُهُ مُصَدِّقاً لِما مَعَ اَهلِ الکِتابِ مِنَ التَّوحیدِ وَ بُطلانِ الثَّنَوِیَّةِ وَ مِن الإعتقادِ بِالوَحىِ وَ نُبُوَّةِ الأنبیاءِ وَ الصَّالِحینَ وَ نُزُولِ الکُتُبِ المُقَدَّسَةِ وَ یَومِ القِیامَةِ».

مختصر اینکه قرآن مجید اصول معارف حقّه آیینی را که اهل کتاب با آن آشنایى داشتند تصدیق مى‌کند بدین رو «لِما مَعَهُم» فرموده، نه «لِما مَعَهُم مِنَ الکِتابِ».

سپس شاهدى بر این مطلب ذکر کرده، مى‌گوید: اینکه قرآن چگونه ممکن است تمامى مندرجات تورات و انجیل موجود را تصدیق کند با اینکه در آیات خود ضمن بیان سرگذشت پیامبران گذشته، بسیارى از نسبت‌هاى ناروایى را که به آنها مى‌دادند تکذیب کرده، با این حال چگونه ممکن است همه آن کتاب‌ها را تصدیق کند؟
و در مورد آیاتى که تعبیر به «مُصَدِّقًا لِّمَا بَیْنَ یَدَیْهِ» شده، مى‌فرماید: منظور از جمله «بَیْنَ یَدَیْهِ» تقدّم زمانى است نه مکانى؛ زیرا قرآن شخص نیست که از نظر مکان جلو یا عقب داشته باشد. بنابراین، منظور از آیات مزبور، تصدیق کتاب‌هاى آسمانى است که پیش از قرآن نازل گردیده. بدیهى است کتاب‌هایى که مورد تصدیق قرآن هستند همان کتاب‌هاى اصلى غیر محرّف است که در زمان انبیاى گذشته وجود داشته‌اند نه کتاب‌هاى موجود.

در مورد کلمه «مُهَیْمِناً» که به معنى مراقبت قرآن از کتاب‌هاى آسمانى دیگر است چنین مى‌گوید: قرآن جلوى تحریف کتاب‌هاى آسمانى را گرفته، نه به این معنى که قرآن داراى نیرویى مادّى و جسمانى است که جلوى تحریف کنندگان را بگیرد؛ بلکه به این معنى که قرآن با بیان حقایق، پرده از روى کار محرّفان برداشته و مشتشان را باز مى‌کند.(2)

ولى ما معتقدیم که آیات مزبور عموماً معناى دیگرى را تعقیب مى‌کند و اشاره به حقیقت دیگرى است و آن اینکه آیات مختلفى از قرآن گواهى مى‌دهد که نشانه‌هاى پیامبر اسلام و آیین او در همان کتاب‌هاى محرّف که در دست یهود و نصاراى آن زمان بوده وجود داشته، زیرا مسلّم است منظور از تحریف کتاب‌هاى آسمانى این نیست که تمام کتاب‌هاى موجود باطل و بر خلاف واقع است؛ بلکه به یقین بخشى از تورات و انجیل واقعى در لابه لاى همین کتاب‌ها وجود داشته و دارد و نشانه‌هاى پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) یا در همین کتاب‌ها و یا سایر کتاب‌هاى مذهبى که در دست یهود و نصارى بوده، وجود داشته است (الان هم اشاراتى در آنها هست).

و به این ترتیب، قیام پیامبر و دعوت او و کتاب آسمانى وى عملاً تمام آن نشانه‌ها را تصدیق کرده و با آن مطابقت داشته است چنانکه در جمله «قَد صَدَّقتَ الرُّءْیَا»(3) یعنى کار تو مطابق خوابى است که دیده‌اى! و در آیه «الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولُ النَّبِىَّ الاُمِّىَّ الَّذِى یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِى التَّورَیةِ وَ الاِنْجِیلِ»(4) این حقیقت صریحاً بیان گردیده است.

در آیات دیگرى نیز این مطلب وارد شده که نشانه‌هاى پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) در کتاب‌هاى مزبور بوده است. از جمله شواهد روشن بر این معنى، آیه 41 سوره بقره است که مى‌فرماید: «ءَامِنُوا بِمَا أَنْزَلْتُ مُصَدِّقًا لِمَا مَعَکُمْ وَ لاَتَکُونُوا أَوَّلَ کَافِر بِهِ وَ لاَتَشْتَرُوا بِـآیَاتِى ثَمَناً قَلِیلاً».(5)

منظور از گرفتن «ثَمَن قَلیل» در برابر آیات خدا چیست؟ از آیات دیگر قرآن استفاده مى‌شود که جمعى از علماى اهل کتاب هنگامى که پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) با همان نشانه‌ها ظهور کرد، کتاب‌هاى خود یا آیاتى را که مربوط به پیامبر بود پنهان کردند تا بتوانند چند روزى دیگر بر پیروان خود حکومت کنند.

مخصوصاً در شأن نزول آیه فوق نقل شده که «حُیّى بن اَخطَب» با چند تن از علماى یهود هر سال در منزل یکى از یهودیان میهمانى داشته، او به خاطر ادامه این گونه میهمانى‌ها حاضر نشد که آیات مربوط به نشانه‌هاى پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) را از کتاب‌هاى مذهبى خود فاش کند.

اتّفاقاً پس از مراجعه به برخى تفاسیر معروف اسلامى، مانند مجمع البیان مرحوم طبرسى دیدیم که در تفسیر آیه 41 سوره بقره همین معنى را بى آنکه ذکرى از اشکال مزبور به میان آمده باشد اختیار کرده‌اند.

در هر صورت آیات مزبور چیزى جز تصدیق عملى قرآن و پیامبر نیست به نشانه‌هاى حقّانیّت آنها در کتاب‌هاى گذشته نمى‌رساند و کوچک‌ترین دلالتى بر تصدیق تمام مندرجات تورات و اناجیل ندارد.

پی نوشت:
(1). رحله المدرسیه و المدرسه السیاره فی نهج الهدی، بلاغی، محمد جواد، تحقیق: الحسون، محمد، مرکز احیاء تراث اسلامی، قم، 1431 قمری، چاپ سوم.
(2). تلخیص از: همان، ص 238 ـ 243.
(3). ترجمه: «آن رؤیا را تحقّق بخشیدى». (سوره صافّات، آیه 105)
(4). ترجمه: «همان کسانى که از فرستاده [خدا]، پیامبر «اُمّى» [و درس نخوانده] پیروى مى کنند؛ پیامبرى که صفاتش را در تورات و انجیلى که به صورت مکتوب نزدشان است، مى‌یابند». (سوره اعراف، آیه 157).
(5). ترجمه: «و به آنچه نازل کرده‌ام ایمان بیاورید که نشانه‌هاى آن با آنچه در کتاب شماست مطابقت دارد و نخستین کافر به آن نباشید و آیات مرا به بهاى ناچیزى نفروشید».

منبع: مسیحیت در دنیای کنونی، مکارم شیرازی، ناصر، مدرسه امام علی بن ابی طالب(علیه السلام)، قم، 1390 شمسی، چاپ اول، ص 36.