حجاب در لغت و اصطلاح
پرسش :
منظور از حجاب در لغت و اصطلاح اسلامی چیست؟
پاسخ :
از آنجا که مسأله «حجاب» از جمله موضوعاتی می باشد که زیاد مورد بحث قرار می گیرد، لازم است مفهوم آن در لغت و اصطلاح مشخص گردد.
در قرآن مجید نیز این کلمه همه جا به معنى «پرده» یا حائل به کار رفته است، مانند آیه 45 سوره اسراء: «جَعَلْنا بَیْنَکَ وَ بَیْنَ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ حِجاباً مَسْتُوراً»؛ (ما در میان تو و کسانى که ایمان به آخرت نمى آورند پرده پوشیده اى قرار دادیم). در آیه 32 سوره ص نیز مى خوانیم: «حَتَّى تَوارَتْ بِالْحِجابِ»؛ (تا موقعى که خورشید در پشت پرده افق پنهان شد). و در آیه 51 سوره شورى آمده است: «وَ ما کانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُکَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْیاً أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ»؛ (براى هیچ انسانى ممکن نیست که خداوند با او سخن بگوید مگر از طریق وحى یا از پشت پرده [غیب]).
در کلمات فقها از قدیمترین ایام تا کنون در مورد پوشش زنان معمولا کلمه «ستر» به کار رفته است و پوشیدن دست و صورت هم با تعبیر «ستر الوجه و الکفین» مورد اختلاف فقها می باشد.(2) در روایات اسلامى نیز همین تعبیر (ستر) یا شبیه آن وارد شده است، و به کار رفتن کلمه «حجاب» در پوشش زنان اصطلاحى است که بیشتر در عصر ما پیدا شده و اگر در تواریخ و روایات پیدا شود بسیار کم است.
در آیات مختلفی به این معنا تاکید شده است که به برخی از آنها اشاره می کنیم:
1) در آیه 31 سوره نور می خوانیم: «وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیُوبِهِنَّ...»؛ (و به زنان با ایمان بگو چشم هاى خود را [از نگاه هوس آلود] فرو گیرند، و دامان خویش را حفظ کنند، و زینت خود را جز آن مقدار که ظاهر است آشکار ننمایند، و [اطراف] روسرى هاى خود را بر سینه خود افکنند [تا گردن و سینه با آن پوشانده شود]...).
طبق این آیه زنان باید سر و گردن خود را از نامحرم بپوشند و حق ندارند زینتهایى که معمولا پنهانى است آشکار سازند هر چند اندامشان نمایان نشود و به این ترتیب آشکار کردن لباسهاى زینتى مخصوصى را که در زیر لباس عادى یا چادر مى پوشند مجاز نیست، چرا که قرآن از ظاهر ساختن چنین زینتهایى نهى کرده است. با توجه به شأن نزول این آیه و سیاق آن، زنان قبل از نزول این آیه، دامنه روسرى خود را به شانه ها یا پشت سر مى افکندند، به طورى که گردن و کمى از سینه آنها نمایان مى شد، قرآن دستور مى دهد روسرى خود را بر گریبان خود بیافکنند تا هم گردن و هم آن قسمت از سینه که بیرون است مستور گردد.(4) ضمنا دستورى که این آیه در مورد انداختن گوشه مقنعه به روى گریبان مى دهد، مفهومش پوشانیدن تمام سر و گردن و سینه است و سخنى از پوشانیدن صورت در آن نیست. به همین دلیل صورت و کفین از حکم وجوب پوشیدن استثناء شده است.(5)
2) در آیه 33 سوره احزاب نیز می خوانیم: «وَ قَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّةِ الْأُولى»؛ (و در خانه هاى خود بمانید و همچون جاهلیت نخستین [در میان مردم] ظاهر نشوید). به طورى که در تواریخ آمده در آن موقع زنان حجاب درستى نداشتند، و دنباله روسرى هاى خود را به پشت سر مى انداختند به طورى که گلو و قسمتى از سینه و گردنبند و گوشواره هاى آنها نمایان بود، و به این ترتیب قرآن همسران پیامبر(ص) را از این گونه اعمال باز مى دارد. بدون شک این یک حکم عام است، و تکیه آیات بر زنان پیامبر(ص) به عنوان تاکید بیشتر است، درست مثل اینکه به شخص دانشمندى بگوئیم تو که دانشمندى دروغ مگو، مفهومش این نیست که دروغ گفتن براى دیگران مجاز است، بلکه منظور این است که یک مرد عالم باید به صورت مؤکدتر و جدى ترى از این کار پرهیز کند.(6)
3) همچنین در آیه 59 سوره احزاب می خوانیم: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلابِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْن...»؛ (اى پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو جلبابها [روسرى هاى بلند] خود را بر خویش فرو افکنند. این کار براى اینکه [از کنیزان و آلودگان] شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است). در آن زمان معمول بوده است که کنیزان بدون پوشیدن سر و گردن از منزل بیرون مى آمدند، و از آنجا که از نظر اخلاقى وضع خوبى نداشتند گاهى بعضى از جوانان هرزه مزاحم آنها مى شدند، در اینجا به زنان آزاد مسلمان دستور داده شد که حجاب اسلامى را کاملا رعایت کنند تا از کنیزان شناخته شوند و بهانه اى براى مزاحمت به دست هرزگان ندهند. بدیهى است مفهوم این سخن آن نیست که اوباش حق داشتند مزاحم کنیزان شوند، بلکه منظور این است که بهانه را از دست افراد فاسد بگیرند. دیگر اینکه هدف این است که زنان مسلمان در پوشیدن حجاب سهل انگار و بى اعتنا نباشند، مثل بعضى از زنان بى بند و بار که در عین داشتن حجاب آن چنان بى پروا و لاابالى هستند که غالبا قسمت هایى از بدن هاى آنان نمایان است و همین معنى توجه افراد هرزه را به آنها جلب مى کند.
1. ملحفه (چادر) و پارچه بزرگى که از روسرى بلندتر است و سر و گردن و سینه ها را مى پوشاند.(7)
2. مقنعه و خمار (روسرى).
3. پیراهن گشاد.
گرچه این معانى با هم متفاوتند ولى قدر مشترک همه آنها این است که بدن را به وسیله آن بپوشاند (ضمنا باید توجه داشت «جلباب» به کسر و فتح جیم هر دو قرائت مى شود). اما بیشتر به نظر مى رسد که منظور پوششى است که از روسرى بزرگتر و از چادر کوچکتر است چنان که نویسنده «لسان العرب»(8) روى آن تکیه کرده است. و منظور از «یدنین»؛ (نزدیک کنند) این است که زنان «جلباب» را به بدن خویش نزدیک سازند تا درست آنها را محفوظ دارد، نه اینکه آن را آزاد بگذارند به طورى که گاه و بیگاه کنار رود و بدن آشکار گردد، و به تعبیر ساده خودمان لباس خود را جمع و جور کنند.(9)
جمع بندی
بنابراین حجاب به معنای پوشش اسلامی بانوان، دارای دو بُعد ایجابی و سلبی است. بُعد ایجابی آن، وجوب پوشش بدن و بُعد سلبی آن، حرام بودن خودنمایی به نامحرم است؛ و این دو بُعد باید در کنار یکدیگر باشد تا حجاب اسلامی محقق شود؛ گاهی ممکن است بُعد اول باشد، ولی بُعد دوم نباشد، در این صورت نمی توان گفت که حجاب اسلامی محقق شده است.
اگر به معنای عام، هر نوع پوشش و عمل مانع از وصول به گناه را حجاب بنامیم، حجاب می تواند اقسام و انواع متفاوتی داشته باشد؛ چنانکه قرآن به برخی از آنها اشاره کرده است:
مثل حجاب و پوشش در «نگاه» که مردان و زنان در مواجهه با نامحرم به آن توصیه شده اند: «قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ»(10)؛ (ای رسول ما به مردان مؤمن بگو تا چشم ها را از نگاه ناروا بپوشند).
و «قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ»(11)؛ (ای رسول به زنان مؤمن بگو تا چشم ها را از نگاه ناروا بپوشند).
نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، «حجاب گفتاری» زنان در مقابل نامحرم است: «فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ»(12)؛ (پس زنهار نازک و نرم با مردان سخن نگویید؛ مبادا آن که دلش بیمار [هوا و هوس] است به طمع افتد).
نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، «حجاب رفتاری» زنان در مقابل نامحرم است. به زنان دستور داده شده است به گونه ای راه نروند که با نشان دادن زینت های خود باعث جلب توجه نامحرم شوند: «وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ»(13)؛ (و آن طور پای به زمین نزنند که خلخال و زیور پنهان پاهایشان معلوم شود).
از مجموع مباحث طرح شده به روشنی استفاده می شود که مراد از حجاب اسلامی، پوشش و حریم قایل شدن در معاشرت زنان با مردان نامحرم در انحای مختلف رفتار، مثل نحوه ی پوشش، نگاه، حرف زدن و راه رفتن است.
پینوشتها:
( 1). لسان العرب، ابن منظور، محمد بن مکرم، دار صادر، بیروت، 1414 هـ ق، چاپ سوم، ج 1، ص 298، ماده «حجب».
(2). العروة الوثقى مع تعلیقات (خمینى، خویى، گلپایگانى، مکارم)، طباطبایى یزدى، سید محمد کاظم، ملاحظات: تهیه و تنظیم با حاشیه مکارم شیرازى، ناصر، انتشارات مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، 1428 هـ ق، چاپ اول، ج 1، ص 451.
(3). تفسیر نمونه، مکارم شیرازى، ناصر، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1374 هـ ش، چاپ سى و دوم، ج 17، ص 402.
(4). همان، ج 14، ص 439-440.
(5). همان، ص 450.
(6). همان، ج 17، ص 291.
(7). مجمع البحرین، طریحى، فخر الدین، انتشارات کتابفروشى مرتضوى، تهران، 1375 هـ ش، چاپ سوم، ج 2، ص 24.
(8). لسان العرب، ابن منظور، محمد بن مکرم، محقق: احمد فارس صاحب الجوائب، دار صادر، بیروت، 1414 هـ ق، چاپ سوم، ج 1، ص 273.
(9). ر.ک: تفسیر نمونه، همان، ج 17، ص 427 - 428.
(10). قرآن الکریم، سوره نور، آیه 30.
(11). همان، سوره نور، آیه 31.
(12). همان، سوره احزاب، آیه 32.
(13). همان، سوره نور، آیه 31.
از آنجا که مسأله «حجاب» از جمله موضوعاتی می باشد که زیاد مورد بحث قرار می گیرد، لازم است مفهوم آن در لغت و اصطلاح مشخص گردد.
معنی لغوی حجاب
«حجاب» در لغت به معنى چیزى است که در میان دو شىء «حائل» مى شود؛(1) به همین جهت پرده اى که در میان امعاء و قلب و ریه کشیده شده «حجاب حاجز» نامیده شده.در قرآن مجید نیز این کلمه همه جا به معنى «پرده» یا حائل به کار رفته است، مانند آیه 45 سوره اسراء: «جَعَلْنا بَیْنَکَ وَ بَیْنَ الَّذِینَ لا یُؤْمِنُونَ بِالْآخِرَةِ حِجاباً مَسْتُوراً»؛ (ما در میان تو و کسانى که ایمان به آخرت نمى آورند پرده پوشیده اى قرار دادیم). در آیه 32 سوره ص نیز مى خوانیم: «حَتَّى تَوارَتْ بِالْحِجابِ»؛ (تا موقعى که خورشید در پشت پرده افق پنهان شد). و در آیه 51 سوره شورى آمده است: «وَ ما کانَ لِبَشَرٍ أَنْ یُکَلِّمَهُ اللَّهُ إِلَّا وَحْیاً أَوْ مِنْ وَراءِ حِجابٍ»؛ (براى هیچ انسانى ممکن نیست که خداوند با او سخن بگوید مگر از طریق وحى یا از پشت پرده [غیب]).
در کلمات فقها از قدیمترین ایام تا کنون در مورد پوشش زنان معمولا کلمه «ستر» به کار رفته است و پوشیدن دست و صورت هم با تعبیر «ستر الوجه و الکفین» مورد اختلاف فقها می باشد.(2) در روایات اسلامى نیز همین تعبیر (ستر) یا شبیه آن وارد شده است، و به کار رفتن کلمه «حجاب» در پوشش زنان اصطلاحى است که بیشتر در عصر ما پیدا شده و اگر در تواریخ و روایات پیدا شود بسیار کم است.
معنی اصطلاحی حجاب
بر اساس آنچه امروزه در میان مسلمانان فارسی زبان به کار می رود، مراد از حجاب، «پوشش اسلامی» است،(3) و مراد از پوشش اسلامی زن، به عنوان یکی از احکام وجوبی اسلام، این است که زن، هنگام معاشرت با مردان، بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمایی نپردازد.در آیات مختلفی به این معنا تاکید شده است که به برخی از آنها اشاره می کنیم:
1) در آیه 31 سوره نور می خوانیم: «وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى جُیُوبِهِنَّ...»؛ (و به زنان با ایمان بگو چشم هاى خود را [از نگاه هوس آلود] فرو گیرند، و دامان خویش را حفظ کنند، و زینت خود را جز آن مقدار که ظاهر است آشکار ننمایند، و [اطراف] روسرى هاى خود را بر سینه خود افکنند [تا گردن و سینه با آن پوشانده شود]...).
طبق این آیه زنان باید سر و گردن خود را از نامحرم بپوشند و حق ندارند زینتهایى که معمولا پنهانى است آشکار سازند هر چند اندامشان نمایان نشود و به این ترتیب آشکار کردن لباسهاى زینتى مخصوصى را که در زیر لباس عادى یا چادر مى پوشند مجاز نیست، چرا که قرآن از ظاهر ساختن چنین زینتهایى نهى کرده است. با توجه به شأن نزول این آیه و سیاق آن، زنان قبل از نزول این آیه، دامنه روسرى خود را به شانه ها یا پشت سر مى افکندند، به طورى که گردن و کمى از سینه آنها نمایان مى شد، قرآن دستور مى دهد روسرى خود را بر گریبان خود بیافکنند تا هم گردن و هم آن قسمت از سینه که بیرون است مستور گردد.(4) ضمنا دستورى که این آیه در مورد انداختن گوشه مقنعه به روى گریبان مى دهد، مفهومش پوشانیدن تمام سر و گردن و سینه است و سخنى از پوشانیدن صورت در آن نیست. به همین دلیل صورت و کفین از حکم وجوب پوشیدن استثناء شده است.(5)
2) در آیه 33 سوره احزاب نیز می خوانیم: «وَ قَرْنَ فِی بُیُوتِکُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیَّةِ الْأُولى»؛ (و در خانه هاى خود بمانید و همچون جاهلیت نخستین [در میان مردم] ظاهر نشوید). به طورى که در تواریخ آمده در آن موقع زنان حجاب درستى نداشتند، و دنباله روسرى هاى خود را به پشت سر مى انداختند به طورى که گلو و قسمتى از سینه و گردنبند و گوشواره هاى آنها نمایان بود، و به این ترتیب قرآن همسران پیامبر(ص) را از این گونه اعمال باز مى دارد. بدون شک این یک حکم عام است، و تکیه آیات بر زنان پیامبر(ص) به عنوان تاکید بیشتر است، درست مثل اینکه به شخص دانشمندى بگوئیم تو که دانشمندى دروغ مگو، مفهومش این نیست که دروغ گفتن براى دیگران مجاز است، بلکه منظور این است که یک مرد عالم باید به صورت مؤکدتر و جدى ترى از این کار پرهیز کند.(6)
3) همچنین در آیه 59 سوره احزاب می خوانیم: «یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلابِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْن...»؛ (اى پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو جلبابها [روسرى هاى بلند] خود را بر خویش فرو افکنند. این کار براى اینکه [از کنیزان و آلودگان] شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است). در آن زمان معمول بوده است که کنیزان بدون پوشیدن سر و گردن از منزل بیرون مى آمدند، و از آنجا که از نظر اخلاقى وضع خوبى نداشتند گاهى بعضى از جوانان هرزه مزاحم آنها مى شدند، در اینجا به زنان آزاد مسلمان دستور داده شد که حجاب اسلامى را کاملا رعایت کنند تا از کنیزان شناخته شوند و بهانه اى براى مزاحمت به دست هرزگان ندهند. بدیهى است مفهوم این سخن آن نیست که اوباش حق داشتند مزاحم کنیزان شوند، بلکه منظور این است که بهانه را از دست افراد فاسد بگیرند. دیگر اینکه هدف این است که زنان مسلمان در پوشیدن حجاب سهل انگار و بى اعتنا نباشند، مثل بعضى از زنان بى بند و بار که در عین داشتن حجاب آن چنان بى پروا و لاابالى هستند که غالبا قسمت هایى از بدن هاى آنان نمایان است و همین معنى توجه افراد هرزه را به آنها جلب مى کند.
منظور از جلباب
در اینکه منظور از «جلباب» چیست مفسران و ارباب لغت چند معنى براى آن ذکر کرده اند:1. ملحفه (چادر) و پارچه بزرگى که از روسرى بلندتر است و سر و گردن و سینه ها را مى پوشاند.(7)
2. مقنعه و خمار (روسرى).
3. پیراهن گشاد.
گرچه این معانى با هم متفاوتند ولى قدر مشترک همه آنها این است که بدن را به وسیله آن بپوشاند (ضمنا باید توجه داشت «جلباب» به کسر و فتح جیم هر دو قرائت مى شود). اما بیشتر به نظر مى رسد که منظور پوششى است که از روسرى بزرگتر و از چادر کوچکتر است چنان که نویسنده «لسان العرب»(8) روى آن تکیه کرده است. و منظور از «یدنین»؛ (نزدیک کنند) این است که زنان «جلباب» را به بدن خویش نزدیک سازند تا درست آنها را محفوظ دارد، نه اینکه آن را آزاد بگذارند به طورى که گاه و بیگاه کنار رود و بدن آشکار گردد، و به تعبیر ساده خودمان لباس خود را جمع و جور کنند.(9)
جمع بندی
بنابراین حجاب به معنای پوشش اسلامی بانوان، دارای دو بُعد ایجابی و سلبی است. بُعد ایجابی آن، وجوب پوشش بدن و بُعد سلبی آن، حرام بودن خودنمایی به نامحرم است؛ و این دو بُعد باید در کنار یکدیگر باشد تا حجاب اسلامی محقق شود؛ گاهی ممکن است بُعد اول باشد، ولی بُعد دوم نباشد، در این صورت نمی توان گفت که حجاب اسلامی محقق شده است.
اگر به معنای عام، هر نوع پوشش و عمل مانع از وصول به گناه را حجاب بنامیم، حجاب می تواند اقسام و انواع متفاوتی داشته باشد؛ چنانکه قرآن به برخی از آنها اشاره کرده است:
مثل حجاب و پوشش در «نگاه» که مردان و زنان در مواجهه با نامحرم به آن توصیه شده اند: «قُلْ لِلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ»(10)؛ (ای رسول ما به مردان مؤمن بگو تا چشم ها را از نگاه ناروا بپوشند).
و «قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ»(11)؛ (ای رسول به زنان مؤمن بگو تا چشم ها را از نگاه ناروا بپوشند).
نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، «حجاب گفتاری» زنان در مقابل نامحرم است: «فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ»(12)؛ (پس زنهار نازک و نرم با مردان سخن نگویید؛ مبادا آن که دلش بیمار [هوا و هوس] است به طمع افتد).
نوع دیگر حجاب و پوشش قرآنی، «حجاب رفتاری» زنان در مقابل نامحرم است. به زنان دستور داده شده است به گونه ای راه نروند که با نشان دادن زینت های خود باعث جلب توجه نامحرم شوند: «وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفِینَ مِنْ زِینَتِهِنَّ»(13)؛ (و آن طور پای به زمین نزنند که خلخال و زیور پنهان پاهایشان معلوم شود).
از مجموع مباحث طرح شده به روشنی استفاده می شود که مراد از حجاب اسلامی، پوشش و حریم قایل شدن در معاشرت زنان با مردان نامحرم در انحای مختلف رفتار، مثل نحوه ی پوشش، نگاه، حرف زدن و راه رفتن است.
پینوشتها:
( 1). لسان العرب، ابن منظور، محمد بن مکرم، دار صادر، بیروت، 1414 هـ ق، چاپ سوم، ج 1، ص 298، ماده «حجب».
(2). العروة الوثقى مع تعلیقات (خمینى، خویى، گلپایگانى، مکارم)، طباطبایى یزدى، سید محمد کاظم، ملاحظات: تهیه و تنظیم با حاشیه مکارم شیرازى، ناصر، انتشارات مدرسه الامام على بن ابى طالب(ع)، قم، 1428 هـ ق، چاپ اول، ج 1، ص 451.
(3). تفسیر نمونه، مکارم شیرازى، ناصر، دار الکتب الاسلامیه، تهران، 1374 هـ ش، چاپ سى و دوم، ج 17، ص 402.
(4). همان، ج 14، ص 439-440.
(5). همان، ص 450.
(6). همان، ج 17، ص 291.
(7). مجمع البحرین، طریحى، فخر الدین، انتشارات کتابفروشى مرتضوى، تهران، 1375 هـ ش، چاپ سوم، ج 2، ص 24.
(8). لسان العرب، ابن منظور، محمد بن مکرم، محقق: احمد فارس صاحب الجوائب، دار صادر، بیروت، 1414 هـ ق، چاپ سوم، ج 1، ص 273.
(9). ر.ک: تفسیر نمونه، همان، ج 17، ص 427 - 428.
(10). قرآن الکریم، سوره نور، آیه 30.
(11). همان، سوره نور، آیه 31.
(12). همان، سوره احزاب، آیه 32.
(13). همان، سوره نور، آیه 31.
پرسش و پاسخ مرتبط
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}