پرسش :

«داعى بر داعى» یعنی چه و چطور قصد قربت را در عبادت استیجاری توجیه می کند؟


پاسخ :
انسان یک داعى و انگیزه بر عبادت دارد، و آن خداوند است. و گاهى برای ایجاد این انگیزه، انگیزه دیگرى دارد، که آن را «داعى بر داعى» مىگویند. چه اشکال دارد که «داعى بر داعى» غیر خدا باشد؟ همانگونه که در نماز باران، انگیزه اصلى خداوند است، امّا داعى بر داعى رفع خشکسالى، آمدن باران، سیراب شدن مزارع و باغات است. آیا نماز باران اشکال دارد؟ یا این که گفته مىشود: «نماز شب باعث وسعت روزى است»(1) حال اگر انگیزه شخصى براى نماز شب خداوند باشد، ولى داعى بر این انگیزه وسعت روزى باشد، آیا اشکالى دارد؟

مردم در بسیارى از زیارات در طول تاریخ حاجات دنیوى داشتهاند، آیا زیارت آنها صحیح نبوده است؟ اگر چنین است، چرا ائمّه(علیهم السلام) از این کار نهى نکرده، بلکه تشویق هم نمودهاند؟ از این فراتر، کسانى که عبادات را به قصد رفتن به بهشت و نجات از جهنّم انجام مىدهند، عمل آنها را از چه راهى تصحیح مىکنید؟ راه تصحیح عمل آنها نیز همین مسأله «داعى بر داعى» است.

در بحث اخذ اجرت در عبادت استیجاری نیز چنین است. داعىِ اجیر انجامِ عملِ عبادى براى خداوند عالَم است، و انگیزه او بر این کار مسأله حلال بودن اجرت است. به عبارت دیگر، او مزدى مىگیرد براى این که نماز استیجارى را به قصد قربت انجام دهد. این راه، یعنى عنوان داعى بر داعى، راه خوبى است و بسیارى از فقها همین راه را رفتهاند، ولى در عین حال خالى از بحث و گفتگو نیست.

برای شرح بیشتر بحث «داعى بر داعى» باید گفت: انسان گاهى براى یک کار انگیزههاى متفاوتى دارد، و این انگیزهها گاه در طول یکدیگرند و گاه در عرض یکدیگر. انگیزههایى که در عرض یکدیگرند، در این جا محلّ بحث ما نیستند.(2) امّا انگیزههایى که در طول یکدیگر هستند؛ مثل این که براى انجام کارى انگیزهاى داریم، و براى این انگیزه داعى دیگرى وجود دارد، و براى داعى دوّم ممکن است انگیزه سومى باشد، که این سه داعى و انگیزه در طول یکدیگرند.

در عبادات نیز غالباً انگیزههاى مختلف غیر الهى در طول انگیزه الهى دیده مىشود، و کسانى که تمام عبادات خود را به طور کامل براى رضاى خدا انجام دهند، و هیچ حاجت و درخواستى از او نداشته باشند کمیابند. یعنى کسى که مصداق این جمله حضرت على(علیه السلام)باشد: «وَجَدْتُکَ أهْلاً لِلْعِبادَةِ فَعَبَدْتُکَ»؛ (تنها انگیزهام از عبادت این است که تو را شایسته عبودیّت یافتم)(3) کم یافت مىشود. بنابراین انگیزههاى مختلفى براى عبادت وجود دارد، که برخى از آنها مادّى و برخى هم معنوى مىباشد؛ و گاه انگیزهها، مخلوطى از انگیزههاى مادّى و معنوى است.

مثلاً شخصى که به زیارت یکى از معصومین(علیهم السلام) مشرّف مىشود، و او را براى خدا زیارت مىکند، گاه انگیزهاش نورانیّت و صفاى باطن است و در پارهاى از اوقات، شفاى بیمارى خود یا نزدیکانش مىباشد، و گاه استمداد جستن از آن ولى الله براى شفاعت در پیشگاه خدا، جهت پرداخت بدهی هایش و ... اینها همه از قبیل داعى بر داعى است و هیچ کس نمىتواند تمام این زیارات را باطل بداند؛ زیرا خود شارع مقدّس و ائمّه(علیهم السلام) اینها را به ما تعلیم دادهاند. خودشان نماز حاجت و نماز باران را براى رسیدن به خواستههاى مادّى به ما آموختهاند.

بنابراین، اخذ اجرت، که در طول قصد قربت است، تضادّى با آن ندارد.

آری مستأجر براى تقرّب به خداوند، و به نیابت از منوب عنه نماز مىخواند، ولى انگیزه او بر این عبادت خدا، اخذ اجرت است. این ایرادى ندارد.

سوال: در مثالهایى که در بالا ذکر شد، هم اصل مثال عبادت است، و هم انگیزه آن؛ مثلاً نماز باران هم خود عبادت است و هم انگیزه آن؛ چون طلب باران نوعى دعاست، و دعا نوعى عبادت است، امّا در عبادات استیجارى این گونه نیست؛ زیرا اخذ اجرت از مردم عبادت محسوب نمىشود، پس قیاس عبادات استیجارى به «نماز حاجت» و «استسقا» و مانند آن، قیاس صحیحى به نظر نمىرسد.

پاسخ: باید پرسید داعى و انگیزه این دعا در پیشگاه خدا چیست؟ آیا این دعا مثلاً چیزى جز رشد زراعت و نجات گوسفندان از هلاکت و سود بیشتر از درختان میوه و امثال آن است؟ پس داعى بر این داعى نیز امر مادّى است. بنابراین هر دو یکسانند، و هیچ کدام اشکالى ندارد.

پی‌‌‌نوشت‌ها:
(1). ثواب الأعمال و عقاب الأعمال‏، ابن بابویه، محمد بن على‏، دار الشریف الرضی، قم‏، 1406 قمری‏، چاپ: دوم‏، ص 41.
(2). مثل این که انگیزه شخصى در پیاده طى کردن مسیر منزل تا محلّ کار، امور مختلفى است، که در عرض یکدیگرند: الف. صرفه‌جویى در مخارج، ب. دیدار برخى از دوستانى که در مسیر راه هستند، ج. خرید کالاهاى مورد نیاز که در مسیر راه است.
(3). روضة المتقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، مجلسى، محمد تقى‏، محقق / مصحح: موسوى کرمانى، حسین، اشتهاردى، على‏، مؤسسه فرهنگى اسلامى کوشانبور، قم‏، 1406 قمری‏، چاپ: دوم‏، ج ‏2، ص 678، باب (ثواب صلاة اللیل).

منبع: حیله هاى شرعى و چاره جویى هاى صحیح‏، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: علیان نژادى، ابوالقاسم، مدرسة الامام على بن ابى طالب(علیه السلام)، قم‏، 1428 قمری، چاپ: دوم‏، ص 61.