فلسفه وجود «مُحَلِّل» در طلاق سوم
پرسش :
فلسفه وجود «مُحَلِّل» در طلاق سوم چیست؟
پاسخ :
از امور مسلّم در فقه اسلام این است که بعد از طلاق سوّم، زن و مرد باید براى همیشه از هم جدا شوند، مگر در صورتى که زن همسر دیگرى انتخاب کند و پس از آمیزش جنسى از او طلاق گیرد در این صورت اگر بخواهد با شوهر اول آشتى کند مانعى ندارد، در اینجا این سؤال مطرح مى شود که فلسفه این دستور اسلامى چیست؟
طلاق در شرائط خاصّى همانند ازدواج یک امر حیاتى و ضرورى به شمار مى رود و لذا آنرا اسلام جایز شمرده است؛ ولى چون از هم پاشیدن خانواده ها نیز ضربه هاى جبران ناپذیرى به فرد و اجتماع وارد مى سازد تا آنجا که اسلام از عوامل گوناگونى براى جلوگیرى از طلاق استفاده کرده است. موضوع ازدواج مجدد یا «مُحَلِّل» یکى از آن عوامل است؛ زیرا ازدواج رسمى زن بعد از سه طلاق با مرد دیگر، سد بزرگى براى ادامه طلاق و طلاق کشى خواهد بود، کسى که مى خواهد دست به طلاق سوم بزند با توجه به اینکه یقین دارد با این طلاق، همسرش براى همیشه از آنِ دیگرى خواهد بود، این عمل وجدان او را جریحه دار ساخته و تا مجبور نشود معمولاً دست به چنین کارى نخواهد زد. در حقیقت موضوع مُحَلِّل و یا صحیح تر، ازدواج دائمى مجدد زن با همسر دیگر مانعى است که بر سر راه مردان بوالهوس و فریبکار گذارده شده است، تا زن را بازیچه هوس هاى سرکش خود نسازند و به طور نامحدود از قانون طلاق و رجوع استفاده نکنند:
شرائطى که در این ازدواج گذارده شده مانند: دائمى بودن آن، مى فهماند هدف این پیوند جدید این نبوده که راهى براى به هم رسیدن زن و شوهر اوّل بوده باشد و بنابراین نمى توان از این قانون سوء استفاده کرد و با انجام یک ازدواج موقّت مانع را از سر راه برداشت. روایتى که بعضى مفسران اسلام در این زمینه نقل کرده اند بسیار مطلب را روشن مى کند، طبق این روایت: افرادى که صورت انحرافى این مسئله را انجام مى دهند یعنى دست به زناشوئى مى زنند بقصد اینکه زن بتواند به شوهر اوّل برگردد از رحمت خدا دورند. «لَعَنَ اللهُ الْمُحَلِّلَ وَ الْمُحَلَّلُ لَهُ»(1)؛ (خداوند لعنت مى کند مُحَلِّل و آن کسى که مُحَلِّل براى او اقدام کند).
بنابراین باید گفت هدف این بوده که با این ازدواج، مرد و زن را بعد از سه مرتبه طلاق و طلاق کشى از یکدیگر جدا کرده تا هر یک زندگى دلخواه براى خود تشکیل دهند و ازدواج که خود امریست بسیار مقدّس احیاناً دستخوش تمایلات شیطانى همسر اوّل قرار نگیرد. البته از آنجا که اسلام پیوسته بخواسته هاى عاقلانه احترام گذارده و از هر روزنه اصلاحى نیز استفاده مى کند، مى گوید «اگر این پیوند نیز بهم خورد و دو همسر سابق مجدداً علاقه به یکدیگر پیدا کردند و بطور جدّى تصمیم بر انجام وظائف خانوادگى گرفتند مانعى از رجوع نخواهند داشت و این ازدواجِ جدید، حکم تحریم را برمى دارد لذا نام «مُحَلِّل» به آن داده اند و از اینجا روشن مى گردد که مُحَلِّل بعنوان یک مسئله و حکم در اسلام مطرح نیست؛ بلکه سخن از ازدواج مجدد است علاوه بر آیه از اخبار نیز این معنى بخوبى استفاده مى شود.
با یک مطالعه، این نکته نیز بدست مى آید که بحث از ازدواج واقعى و جدّى است، و امّا اگر کسى از اوّل قصد ازدواج دائم نداشته باشد و تنها صورت سازى کند تا عنوان مُحَلِّل صورت پذیرد، چنین نکاحى هیچ اثرى نخواهد داشت؛ زیرا در این صورت علاوه بر آنکه ازدواج دوّم باطل است مرد اوّل هم بر زن حلال نمى گردد و ممکن است حدیث سابق «لَعَنَ اللهُ الْمُحَلِّلَ وَ الْمُحَلَّلُ لَهُ» نیز اشاره به این نوع مُحَلِّل بوده باشد.(2)
پی نوشت:
(1). تفسیر القرآن الحکیم (تفسیر المنار)، محمد رشید بن علی رضا، الهیئة المصریة العامة للکتاب، بی جا، 1990 میلادی، ج 2، ص 313.
(2). تفسیر نمونه، مکارم شیرازى، ناصر، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1374 شمسی، چاپ: اول، ج 2، ص 174.
منبع: یکصد و هشتاد پرسش و پاسخ، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: حسینى، سید حسین، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1386 شمسی، چاپ: چهارم، ص 500.
از امور مسلّم در فقه اسلام این است که بعد از طلاق سوّم، زن و مرد باید براى همیشه از هم جدا شوند، مگر در صورتى که زن همسر دیگرى انتخاب کند و پس از آمیزش جنسى از او طلاق گیرد در این صورت اگر بخواهد با شوهر اول آشتى کند مانعى ندارد، در اینجا این سؤال مطرح مى شود که فلسفه این دستور اسلامى چیست؟
طلاق در شرائط خاصّى همانند ازدواج یک امر حیاتى و ضرورى به شمار مى رود و لذا آنرا اسلام جایز شمرده است؛ ولى چون از هم پاشیدن خانواده ها نیز ضربه هاى جبران ناپذیرى به فرد و اجتماع وارد مى سازد تا آنجا که اسلام از عوامل گوناگونى براى جلوگیرى از طلاق استفاده کرده است. موضوع ازدواج مجدد یا «مُحَلِّل» یکى از آن عوامل است؛ زیرا ازدواج رسمى زن بعد از سه طلاق با مرد دیگر، سد بزرگى براى ادامه طلاق و طلاق کشى خواهد بود، کسى که مى خواهد دست به طلاق سوم بزند با توجه به اینکه یقین دارد با این طلاق، همسرش براى همیشه از آنِ دیگرى خواهد بود، این عمل وجدان او را جریحه دار ساخته و تا مجبور نشود معمولاً دست به چنین کارى نخواهد زد. در حقیقت موضوع مُحَلِّل و یا صحیح تر، ازدواج دائمى مجدد زن با همسر دیگر مانعى است که بر سر راه مردان بوالهوس و فریبکار گذارده شده است، تا زن را بازیچه هوس هاى سرکش خود نسازند و به طور نامحدود از قانون طلاق و رجوع استفاده نکنند:
شرائطى که در این ازدواج گذارده شده مانند: دائمى بودن آن، مى فهماند هدف این پیوند جدید این نبوده که راهى براى به هم رسیدن زن و شوهر اوّل بوده باشد و بنابراین نمى توان از این قانون سوء استفاده کرد و با انجام یک ازدواج موقّت مانع را از سر راه برداشت. روایتى که بعضى مفسران اسلام در این زمینه نقل کرده اند بسیار مطلب را روشن مى کند، طبق این روایت: افرادى که صورت انحرافى این مسئله را انجام مى دهند یعنى دست به زناشوئى مى زنند بقصد اینکه زن بتواند به شوهر اوّل برگردد از رحمت خدا دورند. «لَعَنَ اللهُ الْمُحَلِّلَ وَ الْمُحَلَّلُ لَهُ»(1)؛ (خداوند لعنت مى کند مُحَلِّل و آن کسى که مُحَلِّل براى او اقدام کند).
بنابراین باید گفت هدف این بوده که با این ازدواج، مرد و زن را بعد از سه مرتبه طلاق و طلاق کشى از یکدیگر جدا کرده تا هر یک زندگى دلخواه براى خود تشکیل دهند و ازدواج که خود امریست بسیار مقدّس احیاناً دستخوش تمایلات شیطانى همسر اوّل قرار نگیرد. البته از آنجا که اسلام پیوسته بخواسته هاى عاقلانه احترام گذارده و از هر روزنه اصلاحى نیز استفاده مى کند، مى گوید «اگر این پیوند نیز بهم خورد و دو همسر سابق مجدداً علاقه به یکدیگر پیدا کردند و بطور جدّى تصمیم بر انجام وظائف خانوادگى گرفتند مانعى از رجوع نخواهند داشت و این ازدواجِ جدید، حکم تحریم را برمى دارد لذا نام «مُحَلِّل» به آن داده اند و از اینجا روشن مى گردد که مُحَلِّل بعنوان یک مسئله و حکم در اسلام مطرح نیست؛ بلکه سخن از ازدواج مجدد است علاوه بر آیه از اخبار نیز این معنى بخوبى استفاده مى شود.
با یک مطالعه، این نکته نیز بدست مى آید که بحث از ازدواج واقعى و جدّى است، و امّا اگر کسى از اوّل قصد ازدواج دائم نداشته باشد و تنها صورت سازى کند تا عنوان مُحَلِّل صورت پذیرد، چنین نکاحى هیچ اثرى نخواهد داشت؛ زیرا در این صورت علاوه بر آنکه ازدواج دوّم باطل است مرد اوّل هم بر زن حلال نمى گردد و ممکن است حدیث سابق «لَعَنَ اللهُ الْمُحَلِّلَ وَ الْمُحَلَّلُ لَهُ» نیز اشاره به این نوع مُحَلِّل بوده باشد.(2)
پی نوشت:
(1). تفسیر القرآن الحکیم (تفسیر المنار)، محمد رشید بن علی رضا، الهیئة المصریة العامة للکتاب، بی جا، 1990 میلادی، ج 2، ص 313.
(2). تفسیر نمونه، مکارم شیرازى، ناصر، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1374 شمسی، چاپ: اول، ج 2، ص 174.
منبع: یکصد و هشتاد پرسش و پاسخ، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: حسینى، سید حسین، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1386 شمسی، چاپ: چهارم، ص 500.
پرسش و پاسخ مرتبط
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}