پرسش :

قرآن چه قرائنی را برای اثبات نبوّت پیامبران الهی ذکر کرده است؟


پاسخ :
آیات قرآن مجید در زمینه قرائنی که نبوّت انبیاء الهی را ثابت می کنند، تعبیرات جالبى دارد، از جمله:

1ـ در آیه 157 سوره اعراف مى خوانیم: «اَلَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِىَّ الاُْمِّىَّ الَّذِى یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِى التَّورئةَ وَ الاِْنْجیلِ یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُحِلُّ لَهُمُ الطَیِّبَاتِ وَ یُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبَائِثَ وَ یَضَعُ عَنْهُمْ اِصْرَهُمْ وَ الاَْغْلاَلَ الَّتِى کَانَتْ عَلَیْهِمْ...»؛ (همان کسانى که از فرستاده [خدا]، پیامبرِ" اُمّى" [و درس نخوانده] پیروى مى کنند؛ پیامبرى که صفاتش را، در تورات و انجیلى که به صورت مکتوب نزدشان است، مى یابند؛ که آنها را به معروف دستور مى دهد، و از منکر باز مى دارد؛ اشیاى پاکیزه را براى آنها حلال مى شمرد، و ناپاکى ها را تحریم مى کند؛ و بارهاى سنگین، و زنجیرهایى را که بر آنها بود، [از دوش و گردنشان] برمى دارد...).

این آیه از یک سو اشاره به گواهى پیامبران پیشین مى کند؛ و از سوى دیگر به عظمت محتواى دعوت آن پیامبر اشاره دارد؛ و از سوى سوّم، پاره اى از صفات او را به عنوان شاهدى بر حقّانیتش ذکر مى کند.

2- در آیه 128 سوره توبه به پنج صفت از اوصاف پیامبر(صلى الله علیه وآله) که مى تواند گواهى بر صدق دعوت او باشد اشاره کرده، مى فرماید: «لَقَدْ جَاءَکُمْ رَسُولٌ مِّنْ أَنفُسِکُمْ عَزِیزٌ عَلَیْهِ مَا عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَّءُوفٌ رَحِیمٌ»؛ (به یقین، پیامبرى از میان شما به سویتان آمد که رنجهاى شما بر او سخت است؛ و اصرار بر هدایت شما دارد؛ و نسبت به مؤمنان، رئوف و مهربان است).

3- در آیه 6 سوره کهف، به دلسوزى فوق العاده پیامبر(صلى الله علیه وآله) نسبت به هدایت مؤمنان که شاهد گویایى بر ایمان خودش نسبت به این مکتب الهى است اشاره کرده مى فرماید: «فَلَعَلَّکَ باخِعٌ نَّفْسَکَ عَلى آثَارِهِمْ اِنْ لَّمْ یُؤْمِنُوا بِهذَا الْحَدِیثِ اَسَفاً»؛ (گویى مى خواهى، خود را به خاطر اعمال آنها از غم و اندوه هلاک کنى اگر به این گفتار ایمان نیاورند!)(1)

4- در آیه 48 سوره عنکبوت روى درس نخواندن پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) تکیه کرده و آن را یکى از عوامل زدودن شک و تردید نسبت به نبوّت او مى شمارد، مى فرماید: «وَمَا کُنْتَ تَتْلُو مِنْ قَبْلِهِ مِنْ کِتَاب وَلاَ تَخُطُّهُ بِیَمِینِکَ إِذاً لاَّرْتَابَ الْمُبْطِلُونَ»؛ (تو هرگز پیش از این هیچ کتابى نمى خواندى، و با دست خود چیزى نمى نوشتى، مبادا کسانى که در صدد [تکذیب و] ابطال سخنان تو هستند، شک و تردید کنند).

5- کراراً در آیات قرآن در توصیف پیامبران الهى و پیغمبر اسلام (صلى الله علیه وآله) مى خوانیم که آنها هرگز اجر و مزدى نمى خواستند و نسبت به پاداش هاى مادى بى اعتنا بودند; و تا آخر عمر نسبت به این امر وفادار ماندند؛ در حالى که یک مدّعى دروغین حتماً به خاطر امور مادى دست به چنین کارى مى زند.

از جمله در آیه 21 سوره یس مى خوانیم: «اِتَّبِعُوا مَنْ لَّا یَسْئَلُکُمْ اَجْراً وَ هُمْ مُّهْتَدُونَ»؛ (از کسانى پیروى کنید که از شما اجر و پاداشى نمى خواهند و خود هدایت یافته اند).

6- در مورد ایمان آورندگان به پیامبران الهى کراراً در آیات قرآن مى خوانیم که اقشار تهى دست مستضعف، و مظلومان و رنج دیدگان مخلص در صف اول قرار داشتند؛ تا آن جا که این معنا از سوى ثروتمندان خودخواه و مستکبر غالباً مورد ایراد قرار مى گرفت.

از جمله در آیات 28 و 29 سوره کهف مى خوانیم: هنگامى که گروهى از ثروتمندان خودخواه به پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) در این زمینه ایراد کردند قرآن با صراحت به پیامبر دستور داد: هرگز این قشر مستضعف مؤمن را رها مکن: «وَاصْبِرْ نَفْسَکَ مَعَ الَّذِینَ یَدْعُونَ رَبَّهُمْ بِالْغَدَاةِ وَالْعَشِىِّ یُرِیدُونَ وَجْهَهُ وَلاَ تَعْدُ عَیْنَاکَ عَنْهُمْ تُرِیدُ زِینَةَ الْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَلاَ تُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنَا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنَا وَاتَّبَعَ هَوَاهُ وَکَانَ أَمْرُهُ فُرُطاً ـ وَقُلِ الْحَقُّ مِنْ رَّبِّکُمْ فَمَنْ شَاءَ فَلْیُؤْمِنْ وَمَنْ شَاءَ فَلْیَکْفُرْ...»؛ (با کسانى باش که پروردگار خود را صبح و شام مى خوانند، و تنها رضاى او را مى طلبند؛ و هرگز بخاطر زیورهاى دنیا، چشمان خود را از آنها برمگیر. و از کسانى که قلبشان را از یادمان غافل ساختیم و از هواى نفس پیروى کردند، و کارشان افراطى است، اطاعت مکن. ـ بگو:" حق از سوى پروردگارتان براى شما آمده است! هرکس مى خواهد ایمان بیاورد [و این حقیقت را پذیرا شود]، و هر کس مى خواهد کافر گردد"....).

بدیهى است مدّعیان دروغین و دنیاپرست سعى دارند با صاحبان زر و زور همراه گردند و از آنها منتفع شوند. حتّى در پاره اى از آیات مى خوانیم که این قشر مستکبر، مؤمنان تهى دست را به عنوان افراد پست اجتماع که هیچ جایگاهى نمى توانند در جامعه داشته باشند معرفى کرده و از آنها به عنوان «اراذل» (جمع رذل یعنى پست) یاد مى کردند.(2)

و هرگاه آیات قرآن را بطور وسیع مورد بررسی قرار دهیم در بسیارى از آیات اشارات بیشتری بر این قرائن و شواهد مى یابیم.

پی نوشت:
(1). در سوره شعراء، آیه 3 نیز شبیه همین معنا آمده است.
(2). سوره شعراء 111، سوره هود 27.

منبع: پیام قرآن‏، آیت الله العظمى ناصر مکارم شیرازى، دار الکتب الاسلامیه‏، تهران‏، 1386 ه.ش‏ ، ج 7، ص 306.