تبیین ارکان اسلام توسط امام علی علیه السلام
پرسش :
امام علی(علیه السلام) در خطبه 198 نهج البلاغه، ارکان اصلی «اسلام» را چگونه تبیین فرموده است؟
پاسخ :
امام علی(علیه السلام) در بخشی از خطبه 198 «نهج البلاغه» مى فرماید: (سپس [آگاه باشید] این اسلام آئینى است که خداوند آن را براى خود برگزیده و با عنایت خاص خویش آماده ساخته [و به آن فوق العاده اهمّیّت داده است]، بهترین خلق خود [محمّد(صلى الله علیه وآله)] را براى تبلیغ آن برگزید و پایه هاى آن را بر محبّت خویش قرار داد)؛ «ثُمَّ إِنَّ هذَا الْإِسْلَامَ دِینُ اللهِ الَّذِی اصْطَفَاهُ لِنَفْسِهِ، وَ اصْطَنَعَهُ(1) عَلَى عَیْنِهِ، وَ أَصْفَاهُ خِیَرَةَ خَلْقِهِ، وَ أَقَامَ دَعَائِمَهُ عَلَى مَحَبَّتِهِ».
در این پنج وصف نخستین، در حقیقت ارکان اصلى این دین مقدّس تبیین شده که تشریع آن به دست خداوند و با نهایت دقّت صورت گرفته، و ابلاغ کننده آن بهترین خلق خدا؛ یعنی پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) است و پایه هاى اصلى آن بر اساس محبّت خدا قرار گرفته است.
جمله «اصْطَفَاهُ لِنَفْسِهِ»؛ اشاره به این است که راه رسیدن به قرب خداوند، تنها آیین اسلام است: «وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلَامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ»(2)؛ (و هر کس جز اسلام [و تسلیم در برابر فرمان حق] آیینى براى خود انتخاب کند از او پذیرفته نخواهد شد). جمله «وَ اصْطَنَعَهُ عَلَى عَیْنِهِ»؛ در مورد امورى گفته مى شود که شخص به هنگام انجام گرفتن آن حاضر و ناظر باشد و به عبارت دیگر در برابر چشمان او انجام گیرد و در مورد خداوند، کنایه از نهایت عنایت و مراقبت الهى نسبت به آن است. قرآن مجید درباره حضرت موسى(علیه السلام) مى فرماید: «وَ لِتُصْنَعَ عَلَى عَیْنِى»(3)؛ (تا تحت مراقبت من پرورش یابى).
جمله «أَقَامَ دَعَائِمَهُ عَلَى مَحَبَّتِهِ»؛ (با توجّه به اینکه ضمیر محبّته به خدا باز مى گردد اشاره به این است که اساس اسلام را محبّت تشکیل مى دهد و این یکى از افتخارات ماست که آیینمان بر پایه محبّت است و لذا در روایت آمده است: «هَلِ الدِّینُ إِلَّا الْحُبُّ إنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ:(قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللهُ)(4)»(5)؛ (آیا دین چیزى غیر از محبّت است؟ خداوند عزّوجلّ مى گوید: بگو [اى پیامبر(صلى الله علیه وآله)] اگر خدا را دوست مى دارید از من پیروى کنید تا خداوند شما را دوست بدارد).
به این ترتیب پایه دین محبّت بندگان نسبت به خدا از یک سو و محبّت خدا به بندگان از سوى دیگر است.
پی نوشت:
(1). «اصطنع» از ریشه «اصطناع» از باب افتعال است که به معناى ساخته و پرداخته کردن و برگزیدن و پرورش دادن چیزى است.
(2). سوره آل عمران، آیه 85.
(3). سوره طه، آیه 39.
(4). سوره آل عمران، آیه 31.
(5). الخصال، ابن بابویه، محمد بن على، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر، جامعه مدرسین، قم، 1362 شمسی، چاپ: اول، ج 1، ص 21، (الدین هو الحُبّ).
منبع: پیام امام امیر المؤمنین(علیه السلام)، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1386 شمسی، چاپ: اول، ج 7، ص 687.
امام علی(علیه السلام) در بخشی از خطبه 198 «نهج البلاغه» مى فرماید: (سپس [آگاه باشید] این اسلام آئینى است که خداوند آن را براى خود برگزیده و با عنایت خاص خویش آماده ساخته [و به آن فوق العاده اهمّیّت داده است]، بهترین خلق خود [محمّد(صلى الله علیه وآله)] را براى تبلیغ آن برگزید و پایه هاى آن را بر محبّت خویش قرار داد)؛ «ثُمَّ إِنَّ هذَا الْإِسْلَامَ دِینُ اللهِ الَّذِی اصْطَفَاهُ لِنَفْسِهِ، وَ اصْطَنَعَهُ(1) عَلَى عَیْنِهِ، وَ أَصْفَاهُ خِیَرَةَ خَلْقِهِ، وَ أَقَامَ دَعَائِمَهُ عَلَى مَحَبَّتِهِ».
در این پنج وصف نخستین، در حقیقت ارکان اصلى این دین مقدّس تبیین شده که تشریع آن به دست خداوند و با نهایت دقّت صورت گرفته، و ابلاغ کننده آن بهترین خلق خدا؛ یعنی پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) است و پایه هاى اصلى آن بر اساس محبّت خدا قرار گرفته است.
جمله «اصْطَفَاهُ لِنَفْسِهِ»؛ اشاره به این است که راه رسیدن به قرب خداوند، تنها آیین اسلام است: «وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلَامِ دِیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ»(2)؛ (و هر کس جز اسلام [و تسلیم در برابر فرمان حق] آیینى براى خود انتخاب کند از او پذیرفته نخواهد شد). جمله «وَ اصْطَنَعَهُ عَلَى عَیْنِهِ»؛ در مورد امورى گفته مى شود که شخص به هنگام انجام گرفتن آن حاضر و ناظر باشد و به عبارت دیگر در برابر چشمان او انجام گیرد و در مورد خداوند، کنایه از نهایت عنایت و مراقبت الهى نسبت به آن است. قرآن مجید درباره حضرت موسى(علیه السلام) مى فرماید: «وَ لِتُصْنَعَ عَلَى عَیْنِى»(3)؛ (تا تحت مراقبت من پرورش یابى).
جمله «أَقَامَ دَعَائِمَهُ عَلَى مَحَبَّتِهِ»؛ (با توجّه به اینکه ضمیر محبّته به خدا باز مى گردد اشاره به این است که اساس اسلام را محبّت تشکیل مى دهد و این یکى از افتخارات ماست که آیینمان بر پایه محبّت است و لذا در روایت آمده است: «هَلِ الدِّینُ إِلَّا الْحُبُّ إنَّ اللهَ عَزَّ وَ جَلَّ یَقُولُ:(قُلْ إِنْ کُنْتُمْ تُحِبُّونَ اللهَ فَاتَّبِعُونِی یُحْبِبْکُمُ اللهُ)(4)»(5)؛ (آیا دین چیزى غیر از محبّت است؟ خداوند عزّوجلّ مى گوید: بگو [اى پیامبر(صلى الله علیه وآله)] اگر خدا را دوست مى دارید از من پیروى کنید تا خداوند شما را دوست بدارد).
به این ترتیب پایه دین محبّت بندگان نسبت به خدا از یک سو و محبّت خدا به بندگان از سوى دیگر است.
پی نوشت:
(1). «اصطنع» از ریشه «اصطناع» از باب افتعال است که به معناى ساخته و پرداخته کردن و برگزیدن و پرورش دادن چیزى است.
(2). سوره آل عمران، آیه 85.
(3). سوره طه، آیه 39.
(4). سوره آل عمران، آیه 31.
(5). الخصال، ابن بابویه، محمد بن على، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر، جامعه مدرسین، قم، 1362 شمسی، چاپ: اول، ج 1، ص 21، (الدین هو الحُبّ).
منبع: پیام امام امیر المؤمنین(علیه السلام)، مکارم شیرازى، ناصر، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1386 شمسی، چاپ: اول، ج 7، ص 687.
پرسش و پاسخ مرتبط
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}