آیا در دین اسلام می توان بدعت و نوآوری انجام داد؟
پرسش :
آیا در دین اسلام می توان بدعت و نوآوری انجام داد و آیا استنباط و صدور احکام از طرف مراجع تقلید، همان نوآوری است؟
پاسخ :
پیش از پاسخ باید توجه داشت بدعت گرچه در لغت به معنای نوآوری است ولی در اصطلاح دارای یک بار منفی می باشد. بدعت اصطلاحی به این معنا است که چیزی جزء دین نباشد و ما آن را در دین وارد کنیم یا بخشی از دین را از مجموعه آن خارج نماییم بنابراین بدعت امری بسیار ناپسند است به این علت هیچ کس حق ندارد خارج از ضوابط شرعی و بدون تخصص و اجتهاد، مسئله ای را که برداشت شخصی خودش می باشد، به دین نسبت دهد.
امام امیرالمومنین (علیه السلام) در این باره می فرماید: «هیچ چیزی مثل بدعت اساس دین را منهدم نمی کند.» (میزان الحکمه ج 1، ص 380)
قرآن مجید می فرماید: «إِن َّ الَّذِین َ فَرَّقُواْ دِینَهُم ْ وَکَانُواْ شِیَعًا لَّسْت َ مِنْهُم ْ فِی شَی ْءٍ؛(انعام 159) کسانی که آیین خود را پراکنده ساختند و به دسته های گوناگون تقسیم شدند، تو هیچ گونه رابطه ای با آن ها نداری .»
پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) از اهل بدعت جدا بوده و از آن ها دوری می جسته است و آیه بالا مخصوص مشرکان نیست و اهل بدعت امت اسلام را نیز در بر می گیرد. (المیزان علامه طباطبایی ج 7، ص 290، جامعه مدرسین قم)
پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) در این باره می فرماید: «من از اصحاب بدعت بیزارم و همین آیه را تلاوت فرمود.» (میزان الحکمه ج 1، ص 381)
اما آیا می توان در دین نوآوری نمود؟ و آیا کار عالمان دینی و فقیهان و... نوآوری است در این باره لازم است به نکته هایی دقت شود:
الف) تغییر برخی احکام گاهی به علت تغییر موضوع ها است که برخی مردم تصوّر می کنند نوآوری رخ داده است برای مثال قبلاً خرید و فروش خون حرام بوده است چون این موضوع منفعت عقلایی نداشت اما در دوران ما، این موضوع خون دارای اثر و منفعت عقلایی شده به اصطلاح تغییر کرده است از این رو، عالمان دین می فرمایند: "خرید و فروش آن جایز است و همین طور مسئله شطرنج؛ این چیزها نوآوری نیست.
ب) برخی وقت ها تغییر نیازمندی ها و مقتضیات زمان علمای دین را وا می دارد که نگرش و نگاهی نو به معارف دینی داشته باشند و قوانین متغیّری که به علت نیازمندی ای نوین ا نسان ها مورد احتیاج است را از قوانین ثابت دینی استخراج نمایند. این کار، وظیفه عالمان دینی است و "اجتهاد" نام دارد. اجتهاد یعنی فهم دقیق نیازمندی های روز و تطبیق آن بر معارف ثابت دینی که این کار به یک معنا نوآوری ا ست و نه تنها عالمان دینی می توانند که از مهم ترین وظیفه های آن ها در دوران غیبت امام معصوم به شمار می رود. و از توان دیگران نیز خارج می باشد. و باید توجه داشت اجتهاد کار هر کسی نیست و به هر عالم نمایی نمی توان مجتهد گفت.
ج) آیا عالمان دینی می توانند بینش های نویی درباره معارف دینی داشته باشند و در عرصه بینش و فهم نوآوری داشته باشند؟ بله اجتهاد واقعی همین است و باید توجه داشت که منابع دینی چون طبیعت است که هر چه بینش ها وسیع تر و عمیق تر شود، راز و رمز جدیدی از آن کشف می شود و به این معنا، اجتهاد یک امر نسبی است که در هر عصری عالمان دین فهمی متناسب با شرایط همان دوران از دین دارند؛ البته قانون مند و طبق ضوابط. و جمود بر فهم گذشتگان ناپسند است به ویژه این که بیش تر احکام و دستورهایی که از راه یکی از این سه صورت به دست می آید، برای رفع تکالیف و حتی مشکلات فرد و جامعه است و نمی توان گفت این گونه قوانین حکم واقعی و ثابت الهی و دینی هستند.
این که در روایات بیان شده قرآن برای مردم یک زمان نیست همین نکته منظور است که مردم هر عصری فهمی ممتاز از دیگران دارند و این مایه رشد و بالندگی و حیات قرآن است.
تاریخ هم نشان داده که فهم و بینش و عمق معرفت دینی در مسیر تاریخ رشد کرده و به طور معمول آیندگان از گذشتگان بهتر بوده اند. (ر. ک مجموعه آثار، شهید مطهری ج 3، ص 195203، صدرا.)
بر این اساس بدعت در دین ممنوع ولی نوآوری و ابتکار و اجتهاد نه تنها جایز، بلکه مطلوب و وظیفه عالمان دینی است.
منبع: مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
پیش از پاسخ باید توجه داشت بدعت گرچه در لغت به معنای نوآوری است ولی در اصطلاح دارای یک بار منفی می باشد. بدعت اصطلاحی به این معنا است که چیزی جزء دین نباشد و ما آن را در دین وارد کنیم یا بخشی از دین را از مجموعه آن خارج نماییم بنابراین بدعت امری بسیار ناپسند است به این علت هیچ کس حق ندارد خارج از ضوابط شرعی و بدون تخصص و اجتهاد، مسئله ای را که برداشت شخصی خودش می باشد، به دین نسبت دهد.
امام امیرالمومنین (علیه السلام) در این باره می فرماید: «هیچ چیزی مثل بدعت اساس دین را منهدم نمی کند.» (میزان الحکمه ج 1، ص 380)
قرآن مجید می فرماید: «إِن َّ الَّذِین َ فَرَّقُواْ دِینَهُم ْ وَکَانُواْ شِیَعًا لَّسْت َ مِنْهُم ْ فِی شَی ْءٍ؛(انعام 159) کسانی که آیین خود را پراکنده ساختند و به دسته های گوناگون تقسیم شدند، تو هیچ گونه رابطه ای با آن ها نداری .»
پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) از اهل بدعت جدا بوده و از آن ها دوری می جسته است و آیه بالا مخصوص مشرکان نیست و اهل بدعت امت اسلام را نیز در بر می گیرد. (المیزان علامه طباطبایی ج 7، ص 290، جامعه مدرسین قم)
پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) در این باره می فرماید: «من از اصحاب بدعت بیزارم و همین آیه را تلاوت فرمود.» (میزان الحکمه ج 1، ص 381)
اما آیا می توان در دین نوآوری نمود؟ و آیا کار عالمان دینی و فقیهان و... نوآوری است در این باره لازم است به نکته هایی دقت شود:
الف) تغییر برخی احکام گاهی به علت تغییر موضوع ها است که برخی مردم تصوّر می کنند نوآوری رخ داده است برای مثال قبلاً خرید و فروش خون حرام بوده است چون این موضوع منفعت عقلایی نداشت اما در دوران ما، این موضوع خون دارای اثر و منفعت عقلایی شده به اصطلاح تغییر کرده است از این رو، عالمان دین می فرمایند: "خرید و فروش آن جایز است و همین طور مسئله شطرنج؛ این چیزها نوآوری نیست.
ب) برخی وقت ها تغییر نیازمندی ها و مقتضیات زمان علمای دین را وا می دارد که نگرش و نگاهی نو به معارف دینی داشته باشند و قوانین متغیّری که به علت نیازمندی ای نوین ا نسان ها مورد احتیاج است را از قوانین ثابت دینی استخراج نمایند. این کار، وظیفه عالمان دینی است و "اجتهاد" نام دارد. اجتهاد یعنی فهم دقیق نیازمندی های روز و تطبیق آن بر معارف ثابت دینی که این کار به یک معنا نوآوری ا ست و نه تنها عالمان دینی می توانند که از مهم ترین وظیفه های آن ها در دوران غیبت امام معصوم به شمار می رود. و از توان دیگران نیز خارج می باشد. و باید توجه داشت اجتهاد کار هر کسی نیست و به هر عالم نمایی نمی توان مجتهد گفت.
ج) آیا عالمان دینی می توانند بینش های نویی درباره معارف دینی داشته باشند و در عرصه بینش و فهم نوآوری داشته باشند؟ بله اجتهاد واقعی همین است و باید توجه داشت که منابع دینی چون طبیعت است که هر چه بینش ها وسیع تر و عمیق تر شود، راز و رمز جدیدی از آن کشف می شود و به این معنا، اجتهاد یک امر نسبی است که در هر عصری عالمان دین فهمی متناسب با شرایط همان دوران از دین دارند؛ البته قانون مند و طبق ضوابط. و جمود بر فهم گذشتگان ناپسند است به ویژه این که بیش تر احکام و دستورهایی که از راه یکی از این سه صورت به دست می آید، برای رفع تکالیف و حتی مشکلات فرد و جامعه است و نمی توان گفت این گونه قوانین حکم واقعی و ثابت الهی و دینی هستند.
این که در روایات بیان شده قرآن برای مردم یک زمان نیست همین نکته منظور است که مردم هر عصری فهمی ممتاز از دیگران دارند و این مایه رشد و بالندگی و حیات قرآن است.
تاریخ هم نشان داده که فهم و بینش و عمق معرفت دینی در مسیر تاریخ رشد کرده و به طور معمول آیندگان از گذشتگان بهتر بوده اند. (ر. ک مجموعه آثار، شهید مطهری ج 3، ص 195203، صدرا.)
بر این اساس بدعت در دین ممنوع ولی نوآوری و ابتکار و اجتهاد نه تنها جایز، بلکه مطلوب و وظیفه عالمان دینی است.
منبع: مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
پرسش و پاسخ مرتبط
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}