پرسش :

من ۲۸ سالمه و مجرد. یک سال پیش به پسری ۳۳ ساله علاقه مند شدم که همکار هم هستیم اوم هم میدانست اما در مقابل احساس من بی تفاوت بود؛ تا اینکه چند روز پیش حرف زدم و در جوابم فقط گفت شرایط ازدواج رو ندارد. من بارها از خدا خواستمش، بارها با اطمینان اینکه دعایم مستجاب می‌شود دعا کردم، بارها از خدای مهربان کمک خواستم که کمک کند تا بتوانم ازدواج کنم اما جوابی که شنیدم شوکم کرد. هنوز باور نکردم ایشان به من علاقه ای ندارد؛ مشکل اینجاست که حسی درونم باعث می‌شود هنوز امیدوار باشم. خیلی احساس نزدیک بودن با او را دارم انگار سالهاست با هم زندگی میکنیم لطفا کمکم کنید؟


پاسخ :
یکی از اتفاقات مهمی که در زندگی هر انسانی اتفاق می افتد ازدواج و تشکیل زندگی متأهلی است که فرد باید با دقت لازم بدون وابستگی احساسی شریک زندگی خود را انتخاب کند. متأسفانه مسیری که شما برای انتخاب همسر انتخاب کرده اید مسیر احساسی و هیجانی است و باعث می شود انتخاب احساسی و غیر عاقلانه ای داشته باشید.

افرادی که نیاز به توجه و تأیید دیگران دارند و به اصطلاح شخصیت مهرطلبی دارند نیاز به تأیید و توجه دیگران دارند که متأسفانه عزت نفس و اعتماد به نفس خودشان را به شدت پایین می آورند و زندگی و نفس کشیدن خود را به ارتباط با دیگران و توجه دیگران، پیوند می زنند. در فرهنگ ما معمولا پسرها اگر قصد ازدواج و حتی رابطه دوستی با فردی داشته باشند به سرعت آن را به نحوی به گوش طرف مقابل می رسانند پس سعی کنید احترام خود و استقلال شخصیتی خود را حفظ کنید و نیازهای درونی و خواسته هایی که در روان شما باعث بروز چنین وابستگی هایی شده است و شما را مجبور به این رابطه و وابستگی کرده است را شناسایی کرده، مدیرت و کنترل نمایید.

نقاط مثبت و خوبی های خودتان را شناسایی کنید و مرور کنید، برای خودتان ارزش قایل شوید و سعی کنید تا این خودتان را تحقیر نکنید زیرا بر فرض ازدواج با ایشان اولا معلوم نیست شخصیت شما و ایشان همخوانی داشته باشد و ثانیا ممکن است اجبار به ازدواج و وابستگی یکطرفه شما باعث بحث و مجادلاتی در زندگی و سرزنش شما توسط طرف مقابل شود پس نسبت به آسیب ها ادامه این احساس وابستگی مطالبی را بنویسید و برای کاهش وابستگی از محرک های بیرونی که باعث تشدید این وابستگی می شود مانند محل کار و... پرهیز کنید

منبع: www.soalcity.ir