پرسش :

دختری ۲۳ ساله هستم که عاشق مردی ۳۶ ساله شده‌ام. همه می‌گویند اشتباه است. همیشه به من می‌گفت ازدواج! الان هم خیلی وابسته‌اش شده‌ام و متاسفانه دختر بودنم را از دست داده‌ام. خیلی گریه می‌کنم. خانواده مذهبی دارم و اطلاعی هم ندارند. طرفم چند بار خیانت کرده و می‌گوید تو شکاکی ولی بسازی از زندگیم نمی‌روی. خیلی داغونم، میدانم اگر زنش شوم بدبخت می‌شوم چون هرزه است. اولین دوست پسرم بود چندسالی است باهم هستیم. تا بحال دو بار رابطه را بهم زدیم اما من طاقت نیاوردم وبرگشتم. متاسفانه الان درسم تازه تمام شده و تنها سرگرمی‌ام باشگاه است. یک خواهر بزرگتری دارم که عقد کرده و از جریان دوستی‌ام باخبر بوده، اما از رابطه بین ما اطلاعی ندارد. راستش هم خیلی عاشقشم هم بخاطر اینکه بکارتم را از دست دادم نمی دانم چیکارکنم.


پاسخ :
ازدواج و تشکیل خانواده یکی از موضوعات و اتفاقات مهمی است که باید با کنترل احساسات و هیجانات و بررسی دقیق و منطقی از شرایط و اوضاع خانوادگی، فرهنگی و شخصیتی خود و طرف مقابل این مهم رقم بخورد. هرگونه وابستگی و انتخاب همسر خارج از مسیر استاندارد باعث پشیمانی خواهد شد.

در یک وضعیت عادی دختر به دلیل عزت و نفس و خود ارزشمندی و پیشگیری از بدبینی ها،تنفر ها، سرد شدن ها، پشیمان شدن ها و سرد شدن ها به هیچ وجه وارد رابطه مستقیم نمی شود و با وقار و سنگینی و قاطعیت به اصرار طرف مقابل مبنی بر دوست شدن و ارتباط قبل از ازدواج به هیچ وجه پاسخ نمی دهد. متاسفانه شما قبل از اطمینان نسبت به اینکه آیا واقعا به درد هم می خورید و دوم اینکه آیا این وصلت در نهایت انجام می شود خود را وارد باتلاق وابستگی کرده اید.

قطعا شما در این فضای آلوده تمام بدی طرف مقابل را خوبی می دانید و یا نقاط منفی ایشان را مانند عدم تعهد و پایبندی ایشان و.... را توجیه و بی اهمیت برداشت و تفسیر می کنید خدمت شما عرض کنم که متأسفانه شما خود را بسیار ارزان فروخته اید و به عنوان مادر آینده شاید اگر از فرزندانتان این گونه رفتارها را ببینید نتوانید آن ها را از این روابط منع کنید از طرفی وابستگی شما باعث نابودی شما و سرنوشت شومی برای خودتان خواهد شد چون معمولا افرادی که قبل از ازدواج رابطه احساسی داشته اند دچار زندگی ناپایدار و بی ثبات خواهند شد الان شما این ارتباط را تا حد از دست دادن دختریتان پیش برده اید قطعا همان طور که در حال حاضر که هنوز تشکیل زندگی نداده اید ایشان دچار بی احساسی و افت شدید هیجان و انگیزه شده است قطعا در زندگی مشترک این احساسات به مراتب کاهش پیدا خواهد کرد پس برای اینکه از این وضعیت خلاص شوید به یک مرکز مشاوره رفته و برای کاهش وابستگی و کاهش افسردگی و ترسیم یک هدف منطقی و معقول از مشاور کمک بگیرید.

منبع: www.soalcity.ir