اهداف بعثت پیامبر اکرم (ص) در بیان امام علی (ع)
پرسش :
امام علی (علیه السلام) چه اهدافی را برای بعثت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بیان می کند؟
پاسخ :
امام علی (علیه السلام) در بخشی از خطبه 185 «نهج البلاغه» به برنامه هاى مختلف و اهداف بعثت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) پرداخته، چنین مى فرماید: (او را براى بیان حجت هاى لازم و پیروزى آشکار [حق بر باطل] و روشن ساختن راه حقّ فرستاد)؛ «أَرْسَلَهُ بِوُجُوبِ الْحُجَجِ، وَ ظُهُورِ الْفَلَجِ(1)، وَ إِیضَاحِ الْمَنْهَجِ».
به این ترتیب در جمله هاى سه گانه بالا اهداف بعثت را که اتمام حجت و پیروزى حق بر باطل و روشن ساختن راه سعادت است بیان فرموده است.
آنگاه به برنامه هاى عملى پیامبر (صلی الله علیه و آله) پرداخته، چنین مى فرماید: (او رسالت خود را آشکارا ابلاغ کرد، و انسان ها را بر مسیر حقّ قرار داد؛ در حالى که راه پیشرفت را به آنها نشان داده بود، پرچم هاى هدایت را برافراشت و نشانه هاى روشن را برپا ساخت، ریسمان هاى [خیمه] اسلام را محکم نمود و دستگیره هاى ایمان را استوار ساخت)؛ «فَبَلَّغَ الرِّسَالَةَ صَادِعاً(2) بِهَا، وَ حَمَلَ عَلَى الْمَحَجَّةِ دالّاً عَلَیْهَا، وَ أَقَامَ أَعْلَامَ الْاِهْتِدَاءِ وَ مَنَارَ الضِّیَاءِ، وَ جَعَلَ أَمْرَاسَ(3) الْاِسْلَامِ مَتِینَةً، وَ عُرَا(4) الْاِیمَانِ وَثِیقَةً».
در آغاز، سخن از پرداختن به ابلاغ رسالت الهى به طور کلى به میان آمده است، همان گونه که در قرآن مجید مى فرماید: «فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکِینَ»(5)؛ (آنچه را مأموریت دارى آشکار ساز و از مشرکان روى گردان).
سپس از جزئیات این برنامه سخن مى گوید که پیامبر (صلى الله علیه و آله) مردم را از بیراهه به جاده اصلى دعوت کرد و دلایل و نشانه ها را براى پیمودن این راه به آنها گوشزد نمود و چراغ هاى نورانى بر سر هر راه نهاد تا به هنگام تاریکى نیز از ادامه مسیر باز نایستند و سرانجام با بیانات کافى و تدبیرهاى سازنده رشته هاى اسلام را محکم ساخت و دستگیره هاى ایمان را استحکام بخشید. کمتر کلامى را مى توان پیدا کرد که در عین کوتاهى و فشردگى این همه مطلب را درباره اهداف و برنامه هاى پیغمبر اسلام (صلى الله علیه و آله) بیان کند.
جمله «جَعَلَ أَمْرَاسَ الْاِسْلَامِ مَتِینَةً»، گویا اسلام را به خیمه اى تشبیه مى کند که ریسمان هاى محکمى از هر سو آن را به زمین هاى اطراف متّصل کرده است تا تندبادها نتواند آن را از جا بر کَند این ریسمان ها امورى مانند جمعه و جماعات و حجّ و زکات و جهاد و امر به معروف و نهى از منکر است که همیشه حوزه اسلام را حفظ کرده و از آن دفاع مى نماید، هر جا این تعلیمات اسلامى پیاده شود اسلام بیمه مى شود و هرگاه ضعیف گردد دشمنان بر مسلمین چیره خواهند شد.
جمله «وَ عُرَى الْاِیمَانِ وَثِیقَةً»، ایمان را تشبیه به طنابى کرده که دستگیره هاى مختلفى در آن است و براى نجات از قعر چاه، یا نجات در پرتگاه ها باید به این دستگیره ها چسبید. بدیهى است اگر این دستگیره ها سست و ضعیف باشد نه تنها انسان نجات نمى یابد؛ بلکه گرفتار سقوط خطرناکى مى شود. این دستگیره ها همان فروع و تعلیمات اسلام در برنامه هاى مختلف عبادى و اجتماعى است که در احادیث نیز به آن اشاره شده است. از جمله در روایات نقل شده که پیامبر اکرم(صلى الله علیه و آله) روزى از اصحابشان پرسیدند: «أَىُّ عُرَى الْإِیمَانِ أَوْثَقُ؟»؛ (کدام یک از دستگیره هاى ایمان محکم تر است؟) جمعى گفتند: خدا و پیامبرش آگاهترند؟ و بعضى از نماز یا زکات و ... نام بردند. رسول خدا (صلى الله علیه و آله) فرمود: آنچه گفتید داراى فضیلت است؛ ولى پاسخ اصلى نیست، «وَ لکِنْ أوْثَقُ عُرَى الْإِیمَانِ الْحُبُّ فِى اللهِ وَ البُغْضُ فِى اللهِ وَ تَولَّی اَوْلِیاءَ اللهِ وَ التَّبَرِّی مِنْ اَعْدَاءِ اللهِ»(6)؛ (محکم ترین دستگیره هاى ایمان، دوست داشتن براى خدا و دشمن داشتن براى خداست، و محبّت اولیاى الهى و بیزارى از دشمنان الهى است).
البتّه مفاهیم اخلاقى همچون توکّل، تفویض، تسلیم، رضا، صبر، یقین و... که در روایات به آن اشاره شده نیز مى تواند به عنوان دستگیره هاى ایمان معرفى شود و هیچ کدام با یکدیگر منافاتى ندارند.
پینوشتها:
(1). «فلج» به معناى پیروزى است؛ خواه پیروزى در استدلال باشد یا در عمل.
(2). «صادع» از ریشه «صدع» بر وزن «صبر» در اصل به معناى شکافتن است و از آنجا که به هنگام شکافتن زمین گیاهان ظاهر مى شوند، معناى ظهور نیز در آن نهفته است.
(3). «امراس» جمع «مَرَس» بر وزن «مرض» و «مرس» نیز جمع «مرسه» به معناى طناب است.
(4). «عرى» جمع «عروه» به معناى دستگیره و دستاویز است.
(5). سوره حجر، آیه 94.
(6). الکافی، کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر و آخوندى، محمد، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1407 قمری، چاپ: چهارم، ج 2، ص 126، (باب الحب فی الله و البغض فی الله).
منبع: پیام امام امیر المؤمنین(علیه السلام)، آیت الله العظمى ناصر مکارم شیرازى، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1386 شمسی، چاپ: اول، ج 7، ص 151.
امام علی (علیه السلام) در بخشی از خطبه 185 «نهج البلاغه» به برنامه هاى مختلف و اهداف بعثت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) پرداخته، چنین مى فرماید: (او را براى بیان حجت هاى لازم و پیروزى آشکار [حق بر باطل] و روشن ساختن راه حقّ فرستاد)؛ «أَرْسَلَهُ بِوُجُوبِ الْحُجَجِ، وَ ظُهُورِ الْفَلَجِ(1)، وَ إِیضَاحِ الْمَنْهَجِ».
به این ترتیب در جمله هاى سه گانه بالا اهداف بعثت را که اتمام حجت و پیروزى حق بر باطل و روشن ساختن راه سعادت است بیان فرموده است.
آنگاه به برنامه هاى عملى پیامبر (صلی الله علیه و آله) پرداخته، چنین مى فرماید: (او رسالت خود را آشکارا ابلاغ کرد، و انسان ها را بر مسیر حقّ قرار داد؛ در حالى که راه پیشرفت را به آنها نشان داده بود، پرچم هاى هدایت را برافراشت و نشانه هاى روشن را برپا ساخت، ریسمان هاى [خیمه] اسلام را محکم نمود و دستگیره هاى ایمان را استوار ساخت)؛ «فَبَلَّغَ الرِّسَالَةَ صَادِعاً(2) بِهَا، وَ حَمَلَ عَلَى الْمَحَجَّةِ دالّاً عَلَیْهَا، وَ أَقَامَ أَعْلَامَ الْاِهْتِدَاءِ وَ مَنَارَ الضِّیَاءِ، وَ جَعَلَ أَمْرَاسَ(3) الْاِسْلَامِ مَتِینَةً، وَ عُرَا(4) الْاِیمَانِ وَثِیقَةً».
در آغاز، سخن از پرداختن به ابلاغ رسالت الهى به طور کلى به میان آمده است، همان گونه که در قرآن مجید مى فرماید: «فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکِینَ»(5)؛ (آنچه را مأموریت دارى آشکار ساز و از مشرکان روى گردان).
سپس از جزئیات این برنامه سخن مى گوید که پیامبر (صلى الله علیه و آله) مردم را از بیراهه به جاده اصلى دعوت کرد و دلایل و نشانه ها را براى پیمودن این راه به آنها گوشزد نمود و چراغ هاى نورانى بر سر هر راه نهاد تا به هنگام تاریکى نیز از ادامه مسیر باز نایستند و سرانجام با بیانات کافى و تدبیرهاى سازنده رشته هاى اسلام را محکم ساخت و دستگیره هاى ایمان را استحکام بخشید. کمتر کلامى را مى توان پیدا کرد که در عین کوتاهى و فشردگى این همه مطلب را درباره اهداف و برنامه هاى پیغمبر اسلام (صلى الله علیه و آله) بیان کند.
جمله «جَعَلَ أَمْرَاسَ الْاِسْلَامِ مَتِینَةً»، گویا اسلام را به خیمه اى تشبیه مى کند که ریسمان هاى محکمى از هر سو آن را به زمین هاى اطراف متّصل کرده است تا تندبادها نتواند آن را از جا بر کَند این ریسمان ها امورى مانند جمعه و جماعات و حجّ و زکات و جهاد و امر به معروف و نهى از منکر است که همیشه حوزه اسلام را حفظ کرده و از آن دفاع مى نماید، هر جا این تعلیمات اسلامى پیاده شود اسلام بیمه مى شود و هرگاه ضعیف گردد دشمنان بر مسلمین چیره خواهند شد.
جمله «وَ عُرَى الْاِیمَانِ وَثِیقَةً»، ایمان را تشبیه به طنابى کرده که دستگیره هاى مختلفى در آن است و براى نجات از قعر چاه، یا نجات در پرتگاه ها باید به این دستگیره ها چسبید. بدیهى است اگر این دستگیره ها سست و ضعیف باشد نه تنها انسان نجات نمى یابد؛ بلکه گرفتار سقوط خطرناکى مى شود. این دستگیره ها همان فروع و تعلیمات اسلام در برنامه هاى مختلف عبادى و اجتماعى است که در احادیث نیز به آن اشاره شده است. از جمله در روایات نقل شده که پیامبر اکرم(صلى الله علیه و آله) روزى از اصحابشان پرسیدند: «أَىُّ عُرَى الْإِیمَانِ أَوْثَقُ؟»؛ (کدام یک از دستگیره هاى ایمان محکم تر است؟) جمعى گفتند: خدا و پیامبرش آگاهترند؟ و بعضى از نماز یا زکات و ... نام بردند. رسول خدا (صلى الله علیه و آله) فرمود: آنچه گفتید داراى فضیلت است؛ ولى پاسخ اصلى نیست، «وَ لکِنْ أوْثَقُ عُرَى الْإِیمَانِ الْحُبُّ فِى اللهِ وَ البُغْضُ فِى اللهِ وَ تَولَّی اَوْلِیاءَ اللهِ وَ التَّبَرِّی مِنْ اَعْدَاءِ اللهِ»(6)؛ (محکم ترین دستگیره هاى ایمان، دوست داشتن براى خدا و دشمن داشتن براى خداست، و محبّت اولیاى الهى و بیزارى از دشمنان الهى است).
البتّه مفاهیم اخلاقى همچون توکّل، تفویض، تسلیم، رضا، صبر، یقین و... که در روایات به آن اشاره شده نیز مى تواند به عنوان دستگیره هاى ایمان معرفى شود و هیچ کدام با یکدیگر منافاتى ندارند.
پینوشتها:
(1). «فلج» به معناى پیروزى است؛ خواه پیروزى در استدلال باشد یا در عمل.
(2). «صادع» از ریشه «صدع» بر وزن «صبر» در اصل به معناى شکافتن است و از آنجا که به هنگام شکافتن زمین گیاهان ظاهر مى شوند، معناى ظهور نیز در آن نهفته است.
(3). «امراس» جمع «مَرَس» بر وزن «مرض» و «مرس» نیز جمع «مرسه» به معناى طناب است.
(4). «عرى» جمع «عروه» به معناى دستگیره و دستاویز است.
(5). سوره حجر، آیه 94.
(6). الکافی، کلینى، محمد بن یعقوب بن اسحاق، محقق / مصحح: غفارى، على اکبر و آخوندى، محمد، دار الکتب الإسلامیة، تهران، 1407 قمری، چاپ: چهارم، ج 2، ص 126، (باب الحب فی الله و البغض فی الله).
منبع: پیام امام امیر المؤمنین(علیه السلام)، آیت الله العظمى ناصر مکارم شیرازى، تهیه و تنظیم: جمعى از فضلاء، دار الکتب الاسلامیة، تهران، 1386 شمسی، چاپ: اول، ج 7، ص 151.
پرسش و پاسخ مرتبط
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}