پرسش :

اینکه چرا شب قدر، شب نزول قرآن کریم بین مسلمین مورد اختلاف است؟ چرا شیعه شب‌های 19، 21 و 23 و اهل سنت شب‌های 23 و 27 را شب قدر می‌دانند؟


پاسخ :
سنت در نزد اهل تسنن به قول، فعل و تقریر پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ اطلاق شده  و در نظر شیعه علاوه بر آن، شامل امامان معصوم ـ علیهم السّلام ـ نیز می‌شود. سؤال مذکور از سه بخش تشکیل یافته که هر کدام به صورت جداگانه مورد بحث واقع می‌شود.
 
1. علت اختلاف در مورد شب قدر بین مسلمین
بعد از رحلت نبی اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ نقل و کتابت احادیث و روایات از طرف خلیفه اول ممنوع گردید. و این منع حدیث تا زمان خلافت عمر بن عبدالعزیز (99 هجری) ادامه داشت. این مسئله باعث ضربه ی جبران ناپذیری به احادیث خصوصاً احادیث اهل تسنن گردید. به موجب این امر سلسلة اسناد روایات اهل تسنن از بین رفت و از ارزش حدیث کاسته شد و از طرفی احادیث ساختگی زیادی نیز به همین خاطر وارد جوامع حدیثی اهل تسنن گردید. ولی خوشبختانه جوامع حدیثی شیعه به خاطر عدم پیروی از این منع و وجود امامان معصوم -علیهم السلام - جانشینان به حق رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ که علوم خود را از ایشان می گرفتند از این ضایعات مصون ماند. این امر موجب اختلافات زیادی در جزئیات و بسیاری از مسائل گردید. ولی از آنجا که شیعه احادیث خود را از اهل بیت می گیرند و همواره در مشکلات، سخنان این بزرگواران چاره ساز بوده فلذا مشکل چندانی ندارند.

اما در قرآن در تعیین شب قدر چیزی نیامده و آنچه از قرآن در این رابطه به طور قطع می‌توان فهمید این است که شب قدر قطعاً در ماه مبارک رمضان واقع شده و اما اینکه کدام یک از شب های آن است، قرآن دلالتی بر آن ندارد.[1]
 
2. شب‌های 19 و 21 و ارتباط آن با امیرمومنان
احادیث زیادی در مورد تعیین شب قدر وارد شده و در بعضی از این احادیث، شب‌های 19 و 21 و 23 به عنوان شب قدر معرفی و بیان شده که یکی از اینها شب قدر است.[2] در برخی دیگر، 21 و 23 به عنوان شب قدر معرفی شده است.[3] بعضی از روایات به صراحت شب 23 را به عنوان شب قدر معرفی و آن را افضل از شب های 19 و 21 دانسته اند.[4]

در بعضی از احادیث، از امام پرسیده اند: کدامین از دو شب 21 و 23 قدر است؟

امام تعیین نکرده اند و فرموده اند: «چه می شود بر تو اگر در هر دو شب خیر انجام دهی»[5]

بنابراین روشن شد که شب های 19 و 21 به عنوان احتمال شب قدر بودن در لسان روایات ذکر شده، نه به خاطر حضرت علی ـ علیه السّلام ـ هر چند فضل این دو شب به خاطر قرار گرفتن شهادت حضرت در آن دو قطعاً بیشتر شده است.
 
3. شب قدر بیست و سه یا بیست و هفت
طبق گفتار شماره دو این نوشتار، شب هایی که احتمال قدر در آنها داده می شد و یکی از آنها قطعاً شب قدر است،‌ عبارتند از: شب 19، 21 و 23 که شب 23 افضل از دو شب دیگر بوده و بلکه طبق تصریح بعضی از احادیث، شب قدر همین شب است و می دانیم که در تمام طول سال شبی به فضلیت شب قدر نمی رسد. بنابراین شب 23 از شب 27 و از تمام شب‌ها افضل خواهد بود. اما اینکه اهل سنت با وجود این همه دلایلی که شیعه می‌آورد چرا شب 27 را هم گاهی شب قدر می دانند ؟ جواب همان است که در اول گفته شد ، یعنی منع نوشتن روایت از یک سو و جعل احادیث خلفای جور از سوی دیگر و از دست دادن اعتبار احادیث نقل شده، همه دست بدست هم داده و در مسایلی اختلاف پیدا شد.
 

شب قدر در مناطق مختلف

این تصور که شب قدر در ساعت معینی در سراسر کره زمین آغاز و در ساعت معینی هم پایان پذیر است اشتباه است، بلکه همان طور که می دانید زمین کروی است و همیشه یک نیم کره آن در تاریکی و نیم کره دیگر آن در روشنایی قرار دارد پس اصلاً امکان ندارد که در سراسر سال یک شب، شب قدر خاص باشد بنابر این منظور از این که شب قدر در سراسر سال یک شب است این است که برای اهالی هر نقطه ای بر حسب سال قمری خودشان و بر اساس افق خاص آن محل، یک شب قدر وجود دارد.[6]

شب قدر، چنانچه قرآن مى فرماید: «شب بسیار با فضیلتى است که هر سال فقط یک شب است.» در این شب آینده ى انسان و حوادث و وقایعى که قرار است تا سال آینده برایش اتفاق افتد، ثبت مى شود. فرشتگان در آن شب نازل مى شوند و رحمت الهى را براى مؤمنان به ارمغان مى آورند، اما با توجه به این که شب و روز با گردش زمین به وجود مى آید و ابتداى هر ماه با نمایان شدن هلال آن ماه، مشخص مى شود، نمى توان یک شب و یک زمان خاص را، شب قدر دانست؛ زیرا; در همان زمانى که در یک منطقه شب قدر است. (مثلاً از ساعت 6 بعدازظهر تا 5 صبح فردا) طرف دیگر کره ى زمین روز است و معنا ندارد که بگوییم شب قدر آنها روز است. وقت شب قدر مانند وقت نمازهاى یومیه است که هر منطقه اى وقت خاص خود را دارد و در یک زمان در همه جا مشترک نیست.

همین طور در کشورهایى که افق آنها با یکدیگر متفاوت است، ممکن است در بعضى با دیده شدن هلال ماه، اول ماه رمضان ثابت شود ولى در بعضى دیگر شب آینده اول ماه باشد که در نتیجه شب قدرشان هم متفاوت مى شود. پس باید در مورد شب قدر این طور تصور کنیم که براى هر منطقه که از نظر افق نزدیک هم هستند یک شب قدر وجود دارد به طور مثال در ایران شب قدر شب بیست و سوم ماه رمضان از ساعت 30/5 بعدازظهر تا 30/4 صبح است و در عراق همان شب از ساعت 15/6 بعدازظهر تا 15/5 صبح و در پاکستان از ساعت 5 بعدازظهر تا چهار صبح و در عربستان و کشورهاى آفریقایى شب قبل، شب قدر است به دلیل آن که آنها ماه رمضان را یک روز زودتر آغاز کرده اند. پس اگر به طور مثال شب بیست و سوم ماه رمضان شب قدر باشد، میزان در شب قدر آن است که بیست و سه شب از ماه رمضان بگذرد (که قهراً چون ابتداى ماه در کشورها متفاوت است، شب قدر هم متفاوت خواهد بود.) به شرطى که ابتداى ماه از روى دلایل شرعى برایشان معلوم باشد.
 

شب قدر ویافته های علمی سازمانهای جهانی چون ناسا وانطباق آن با روایات

در اینکه شب قدر ویژگی ها و خصوصیات منحصر به فردی از سایر شب های دیگر دارد جای شک و شبهه ای نمى‌باشد. و همان طور که از لحاظ معنوی این شب از سایر شبها به نص قرآن کریم[7] برتری دارد، از لحاظ برخی از ویژگی های ظاهری نیز تفاوتهایی وجود دارد که با مراجعه به منابع دینی به آنها پی مى‌بریم. به عنوان نمونه به برخی از موارد اشاره مى‌گردد:
 
1. شب قدر شبی است که نسیم در آن شب مطبوع و دلاویز بوده و هوا نیز معتدل مى‌باشد.
 محمد بن مسلم مى‌گوید: از ابو جعفر باقر (علیه السلام) و یا ابو عبداللَّه صادق (علیه السلام) پرسیدم: شب قدر، با چه علامتى شناخته مى‏شود، آن سرور گفت: نشانه شب قدر آن است که نسیم آن شب مطبوع و دلاویز مى‏شود: اگر فصل سرما باشد، سوز سرما به گرمى مى‏گراید و اگر فصل گرما باشد، سوز گرما به سردى و خنکى مى‏گراید، به حدّى که مطبوع مى‏شود. یک نفر پرسید که در شب قدر، چه مسائلى تقدیر مى‏شود؟ آن سرور گفت: در شب قدر، فرشتگان و کاتبان اعمال تا آخرین آسمان فرود مى‏آیند و مقدّرات سال آینده را ثبت مى‏کنند و مصائبى که بر مردم نازل مى‏شود، آمار مى‏کنند. با وجود این اجراى همه این مقدّرات، متوقف بر خواست خداوند است: آن چه را بخواهد مقدّم مى‏دارد و آنچه را بخواهد مؤخر مى‏دارد. برخى از نوشته‏ها را محو مى‏کند و نوشته‏هاى دیگرى مى‏افزاید: منبع همه نوشته‏ها نزد او است.[8]

امام باقر (علیه السلام) مى‌فرماید: علامت شب قدر این است که بادی مى‌وزد اگر هوا سرد باشد، گرم مى‌شود و اگر گرم باشد سرد مى‌گردد. [9]
 
2. خورشید در صبح آن شب بدون شعاع طلوع مى‌کند.
پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: همانا شب قدر شبی است دلنشین، آرام و بی آلایش که نه سرد است و نه گرم. خورشید در صبح این شب همانند ماه شب چهارده بدون شعاع طلوع مى‌کند. [10]
 
3. در آن شب هیچ ستاره ای سقوط نمى‌کند.
آلوسی از علماء اهل سنت در کتاب روح المعانی چنین مى‌آورد: «همانا شب قدر شبی است تابان، صاف و آرام که نه گرم است و نه سرد که همانا در آن شب، ماهی است تابناک، و در آن شب هیچ ستاره ای تا به صبح سقوط نمى‌کند»[11]

از این احادیث و احادیث دیگری که شاید در منابع دیگر باشد و ما بدان آگاهی پیدا نکردیم چنین به دست مى‌آید که اصل اینکه شب قدر با شبهای دیگر تفاوتهایی دارد مسلم است، اما ادعاهایی که از سوی برخی از دانشمندان غربی در خصوص شب قدر مطرح گردیده است صحت و سقم آنها برای ما اثبات نگردیده است و در صورت اثبات نیز تا آنجایی که با نصوص دینی مغایرت نداشته باشد مى‌تواند مورد قبول باشد.

اما آیا این تغییر آب و هوا برای همه قابل درک است یا نه. اعتدال هوا از حیث معنوی است یا نه و این که با این معیار مى‌توان شب قدر را تعیین کرد یا نه. شب قدر محصور بین سه شب است یا در شب‌های دیگر مخفی است؟ اینها مسائلی است که دقیقا بر ما معلوم نیست.

از همین جا پاسخ بخش اخیر هم معلوم مى‌شود که همه یافته های ظنی علوم را نمى‌توان تطبیق بر روایات کرد. خصوصا وقتی که مفاد برخی روایات هم کاملا واضح نیست؛ لذا عالمان دینی اگر از دنیای علم جدید مطلع باشند و این روایات را هم دیده باشد به مصالحی شاید در منابر طرح نکنند. اصولا یک سیاست صحیح در مباحث دینی این است که نباید یافته ها و تئوری های علمی را با متون مقدس دینی گره زد.

پی‌نوشت‌ها:
[1]. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، مترجم: محمد باقر موسوی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ج 20، ص 561.
[2]. کلینی، محمد، الکافی، تهران، ‌دارالکتب الاسلامیه، 1365ش، چاپ چهارم، ‌ج 4،‌ص 158، حدیث 8.
[3]. الکافی، پیشین، ج 3، ص 40 و ج 4، ص 154.
[4]. سید بن طاووس، اقبال الاعمال، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1365ش، چاپ دوم، ص 190.
[5]. ‌طوسی، محمد، تهذیب الاحکام، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1365ش، چاپ چهارم، ج 3،‌ ص 58.
[6]. ر.ک: پاسخ به پرسش های مذهبی، مکارم شیرازی. ـ سبحانی، جعفر، مدرسه امام علی بن ابیطالب ـ علیه السلام ـ ، چ اول، 1377، ص 502 - 500.
[7]. لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ(سوره قدر/3)
[8]. مُحَمَّدُ بْنُ یَعْقُوبَ عَنْ عِدَّةٍ مِنْ أَصْحَابِنَا عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنِ الْحُسَیْنِ بْنِ سَعِیدٍ عَنْ فَضَالَةَ بْنِ أَیُّوبَ عَنِ الْعَلَاءِ بْنِ رَزِینٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ أَحَدِهِمَا ع قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ عَلَامَةِ لَیْلَةِ الْقَدْرِ فَقَالَ عَلَامَتُهَا أَنْ یَطِیبَ رِیحُهَا وَ إِنْ کَانَتْ فِی بَرْدٍ دَفِئَتْ وَ إِنْ کَانَتْ فِی حَرٍّ بَرَدَتْ فَطَابَتْ قَالَ وَ سُئِلَ عَنْ لَیْلَةِ الْقَدْرِ- فَقَالَ تَنَزَّلُ فِیهَا الْمَلَائِکَةُ وَ الْکَتَبَةُ إِلَى السَّمَاءِ الدُّنْیَا فَیَکْتُبُونَ مَا یَکُونُ فِی أَمْرِ السَّنَةِ وَ مَا یُصِیبُ الْعِبَادَ وَ أَمْرٌ عِنْدَهُ مَوْقُوفٌ وَ فِیهِ الْمَشِیَّةُ فَیُقَدِّمُ مَا یَشَاءُ وَ یُؤَخِّرُ مِنْهُ مَا یَشَاءُ وَ یَمْحُو وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتَابِ، ر.ک: ثقة الاسلام کلینى، الکافی، تهران، دار الکتب الإسلامیة 1365 هجرى شمسى، ج  4 ،ص  157؛ حر عاملى، محمد بن حسن، تفصیل وسائل الشیعة إلى تحصیل مسائل الشریعة، 30جلد، مؤسسة آل البیت علیهم السلام - قم، چاپ: اول، 1409 ق، ج‏10، ص 350.
[9]. عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ ع أَنَّهُ قَالَ: عَلَامَةُ لَیْلَةِ الْقَدْرِ أَنْ تَهُبَّ رِیحٌ وَ إِنْ کَانَتْ فِی بَرْدٍ دَفِئَتْ وَ إِنْ کَانَتْ فِی حَرٍّ بَرَدَت‏، ر.ک: نورى، حسین بن محمد تقى، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، 28جلد، مؤسسة آل البیت علیهم السلام - قم، چاپ: اول، 1408ق، ج‏7 ، ص468.
[10]. رُوِیَ عَنْهُ ص: أَنَّهَا لَیْلَةٌ مُلْحَةٌ سَاکِنَةٌ سَمْحَةٌ لَا بَارِدَةٌ وَ لَا حَارَّةٌ تَطْلُعُ الشَّمْسُ صَبِیحَةَ لَیْلَتِهَا لَیْسَ لَهَا شُعَاعٌ کَالْقَمَرِ لَیْلَةَ الْبَدْر، ر.ک: نورى، حسین بن محمد تقى، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، 28جلد، مؤسسة آل البیت علیهم السلام - قم، چاپ: اول، 1408ق. ج‏7،؛ ص468.
[11]. و فی بعض الأخبار ذکر علامات لها ففی حدیث الإمام أحمد و البیهقی و غیرهما عن عبادة بن الصامت من أماراتها أنها لیلة بلجة صافیة ساکنة لا حارة و لا باردة کأن فیها قمرا ساطعا، لا یرمى فیها بنجم حتى الصباح، ر.ک: آلوسى، سید محمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، تحقیق: على عبدالبارى عطیة، ناشر: دارالکتب العلمیه‏، چاپ اول، بیروت، 1415 ق‏. ج‏15، ص 414.

منبع: اندیشه قم