پرسش :

در سوره مطففین خداوند چگونه کم فروشان را معرفى کرده است‌؟ و عذابى که براى آنان مشخص کرده چقدر است‌؟ و این افراد شامل چه کسانى هستند؟


پاسخ :
در ابتداى سورۀ مطففین خداوند، قبل از هر چیز، کم فروشان را به شدت تهدید مى‌کند و مى‌فرماید:«ویلٌ‌ لِلمُطَفِّفین؛ واى بر کم‌فروشان.» این در حقیقت اعلان جنگى است از ناحیه خداوند به این افراد ظالم و ستم‌گر و کثیف، که حق مردم را به طرز ناجوانمردانه‌اى پایمال مى‌کنند.1

«ویل» در این جا به معنى «شرّ» یا «غم و اندوه» یا «هلاکت» یا «عذاب دردناک» و یا «وادى سخت و سوزانى در دوزخ» است و معمولاً این واژه، هنگام نفرین و بیان زشتى چیزى به کار مى‌رود و با این که تعبیرى کوتاه است، اما مفاهیم زیادى را تداعى مى‌کند.

کم‌فروشى، یکى از مفاسد اقتصادى و یک پدیده زشت اجتماعى است و تبعات آن جامعه اسلامى را نیز در برگرفته و باعث عدم رونق اقتصادى و تضعیف بازار مسلمانان مى‌گردد، چرا که آن گاه که تجارت و کسب، به تقلب، کم فروشى و خلاف کارى آلوده شد، گسسته شدن پیوندهاى اقتصادى و اجتماعى جامعه مسلمانان را در پى خواهد داشت، لذا در همین زمینه قرآن کریم آنجا که قوم شعیب گرفتار این پدیده شوم، شده بودند، به آنان تذکر داده و آنان را از ادامه این عمل زشت نهى نموده و در آخر به آنان اخطار مى‌کند که پایان و سرانجام چنین اعمالى گرفتارى در عذاب الهى را در پى داشته و منجر به فساد در زمین مى‌گردد.

در سوره هود آیات 84 و 85 چنین مى‌خوانیم:«و الىٰ‌ مَدیَنَ‌ اخاهُم شُعَیبًا قالَ‌ یا قَومِ‌ اعبُدُوا اللّٰهَ‌ ما لَکُم مِن الٰهٍ‌ غَیرُهُ‌ ولا تَنقُصُوا المِکیالَ‌ والمیزانَ‌ انّى اراکُم بِخَیرٍ و انّى اخافُ‌ عَلَیکُم عَذابَ‌ یَومٍ‌ مُحیط‍‌ و یا قَومِ‌ اوفُوا المِکیالَ‌ والمیزانَ‌ بِالقِسطِ‍‌ ولا تَبخَسوا النّاسَ‌ اشیاءَهُم ولا تَعثَوا فِى الاَرضِ‌ مُفسِدین؛ و به سوى مدین، برادرشان شعیب را فرستادیم گفت: اى قوم من، خدا را پرستش کنید که جز او، معبود دیگرى براى شما نیست! پیمانه و وزن را کم نکنید و دست به کم فروشى نزنید من هم اکنون شما را در نعمت مى‌بینم اما از عذاب روز فراگیر، بر شما بیمناکم؛ و اى قوم من پیمانه و وزن را با عدالت، تمام دهید و بر اشیا و اجناس مردم، عیب نگذارید و از حق آنان نکاهید و در زمین به فساد نکوشید.»

در این آیات خداوند یکى از مفاسد اقتصادى که از روح شرک و بت پرستى سرچشمه مى‌گیرد، و در آن زمان در میان اهل «مدین» سخت رایج بود، اشاره کرده، مى‌فرماید «هنگام خرید و فروش، پیمانه و وزن را کم نکنید» که کم کردن آن‌ها به معناى کم فروشى و نپرداختن حقوق مردم است.

رواج این دو کار در میان آنان نشانه‌اى بود از نبودن نظم و حساب و میزان و سنجش در کارهاى شان و نمونه‌اى بود از غارتگرى و استثمار و ظلم و ستم در جامعه ثروتمندان آنان.
در ادامه سورۀ مطففین، قرآن به شرح کار مطففین و کم فروشان پرداخته، آنان را این‌گونه معرفى مى‌کند: کم فروشان کسانى هستند که وقتى مى‌خواهند براى خود کیل کنند حق خود را به‌طور کامل مى‌گیرند «اَلَّذینَ‌ اذَا اکتالوا عَلَى النّاسِ‌ یَستَوفون» اما هنگامى که مى‌خواهند براى دیگران کیل کنند، کم مى‌گذارند و «و اذا کالوهُم او وزَنوهُم یُخسِرون» و به سبب همین عمل زشتشان قرآن آنان را در صورتى که توبه نکنند مستحق «ویل» و عذاب دردناک و فراگیر روز قیامت مى‌داند.

این نکته نیز قابل توجه است که آیه‌هاى یادشده، گرچه تنها از کم فروشى در کیل و وزن سخن مى‌گوید، ولى بى شک مفهوم آیه وسیع است و هر گونه کم فروشى را هر چند در معدودات (چیزهایى را که با عدد مى‌فروشند) نیز شامل مى‌شود، بلکه بعید نیست که با الغاى خصوصیت، کم گذاردن در خدمات را نیز فرا گیرد، مثلاً اگر کارگر و کارمندى چیزى از وقت خود بدزدد در ردیف «مطففین» و کم فروشانى است که آیات این سوره سخت آنان را نکوهش کرده است.

برخى مى‌خواهند براى آیه توسعه بیش‌ترى قائل شوند و هر گونه، تجاوز از حدود الهى و کم و کسر گذاشتن در روابط‍‌ اجتماعى و اخلاقى را مشمول آن بدانند، گرچه استفاده این معنى از الفاظ‍‌ آیه روشن نیست، ولى بى تناسب هم نمى‌باشد، لذا از «عبداللّه بن مسعود» صحابى معروف نقل شده که گفت «نماز نیز قابل پیمانه است، کسى که کیل آن را به‌طور کامل ادا کند، خداوند پاداش او را کامل مى‌دهد و هر کس از آن کم بگذارد، درباره او همان جارى شود که خداوند درباره مطففین (کم فروشان) فرموده است و به همین معنا در این جمله از آیه 85 سوره هود «و لا تَبخَسوا النّاسَ‌ اشیاءَهُم» اشاره نموده است که در این آیه اگر دقت شود دعوتى است به رعایت حقوق فردى و اجتماعى براى همه اقوام و ملت‌ها. «بخس حق» در هر محیط‍‌ و هر عصر و زمان به شکلى ظهور مى‌کند و حتى گاهى در شکل کمک بلاعوض و تعاون و دادن وام (همان گونه که روش استثمارگران در عصر و زمان ما است).2

پی‌نوشت‌ها:
(1). بیش از ده آیه در این‌باره هست. ر. ک: الشئون الاقتصادیة فى نصوص الکتاب و السنتة، جعفر هادى، ص 300-301
(2). ر. ک: الفرقان فى تفسیر القرآن، محمد صادقى، ج 30، ص 205-210؛ اخلاق در قرآن، محمدتقى مصباح یزدى، ج 3، ص 293-295
​​​​​​​
​​​​​​​منبع: پرسمان قرآنی فلسفه احکام، سید علی هاشمی نشلجی، نشر جمال، 1390.