پرسش :

چگونه تحول‌خواهی امام خمینی(ره) منجر به شکل‌گیری جمهوری اسلامی شد؟


پاسخ :
«اگر انسان‌هایی که مأمور به ایجاد تحول در تاریخ هستند خود از معیارهای عصر خویش تبعیت کنند، دیگر هیچ تحولی در تاریخ اتفاق نخواهد افتاد.» این را شهید سیدمرتضی آوینی گفته بود. انقلاب خمینی(ره) او و خیلی‌های دیگر مثل او را زیر و زبر کرده بود. سرسلسله این زیر و زبر شدن تاریخی نیز به مردی می‌‌رسید که از معیارهای نادرست عصر خودش تبعیت نمی‌کرد. مردی در ادامه مسیر پیامبران؛ به تعبیر رهبر معظم انقلاب مردی با شخصیّت عظیم، رهبر بی‌جایگزین، دل عطوف، اراده پولادین، عزم سرشار از صلابت، ایمان عمیق و روشن و یک خردمند حکیم و دور‌اندیش که در هیچ چهارچوبی جز ولایت خدا نمی‌گنجید: روح‌الله موسوی خمینی(ره).
 

اتصال به وحی، اعتماد به مردم

برای امام(ره) مثل روز روشن بود که پدیده‌ای مثل انقلاب، تحول دائمی رو به تعالی است. ایشان نهضتی را آغاز و راهبری کرده بودند که غایت نهایی‌اش رو به سوی جامعه کامل توحیدی بود. جامعه توحیدی انقلاب دم به دم و تعالی لحظه به لحظه است. این خصوصیت، نظام و ساختار خود را می‌طلبد. ایشان از همان دوران پهلوی به این نتیجه رسیده بودند که ساختارهای موجود در نظام پهلوی ظرفیت این تحول و انقلاب لحظه به لحظه را ندارد. این روحیه تحول‌خواهی چیزی نبود که بعد از انقلاب شروع شده باشد. در بطن شخصیت امام وجود داشت و از سال‌ها قبل از پیروزی انقلاب در روحیه ایشان به چشم می‌خورد: «امام فقه را وارد عرصه نظام‌سازی کردند؛ فقه از این مسائل دور بود. البتّه مسئله ولایت فقیه، هزار سال [بود که] در بین فقها وجود داشت و مطرح می‌شد، امّا چون این امید وجود نداشت که این ولایت فقیه تحقّق پیدا بکند، هرگز به جزئیّات آن، به مسائلِ آن پرداخته نمی‌شد.»1

حرکت و تحول امام محدود به یک بعد نظری صرف نبود. ایشان این نظر را از فضای نظری وارد فضای حقیقی کردند: «کار بزرگ امام بزرگوار ما این بود که این فکر را، این نظریّه را نظریّه جمهوری اسلامی را خلق کرد آن را وارد میدان نظریّه‌های سیاسی گوناگون کرد... خب امام وارد کرد این نظریّه را... بعد به او تحقّق بخشید عینیّت بخشید؛ صرف ایجاد یک نظریّه نبود بلکه آن را تحقّق داد نظام جمهوری اسلامی را به وجود آورد این کار بزرگ امام این است.»2

راز موفقیت و تحول‌خواهی امام(ره)، گره‌خوردن روح و شخصیت و فکر و عقل ایشان به تفکر اسلامی و الهی از یک سو و اعتماد به مردم از سوی دیگر بود. اعتقادی که تاکتیکی نبود بلکه برگرفته از مبانی اسلامی و الهی بود: «امام بزرگوار به مردم خیلی اعتقاد داشت به توانایی‌های مردم، به عزم مردم، به وفاداری مردم و خاطره‌ها داریم ما... ایمان عجیب ایشان و هر دو بخش این نظریّه یعنی نظریّه جمهوری اسلامی هم بخش اسلامی‌اش هم بخش جمهوری‌اش را امام مربوط به اسلام میدانست.... امام با یک حرکت جهشی، این ملّت را، این مردم را به میدان آورد... ملّت خودش را باور کرد، ظرفیّت عظیم توانایی و اراده ملّت را امام به کار گرفت و آن را با رهبری و هدایت خود توانست به مرحله‌ای برساند که کارهای بزرگی را انجام بدهند، سلطنت چند هزار ساله را ساقط کنند، مردم را به وسط میدان بیاورند و کاری کنند با دین مردم، با معرفت مردم، با فهم مردم، که مردم بایستند و مقاومت کنند و روز‌به‌روز قوی‌تر بشوند.»3

موج تحول انقلابی مردم ایران به تغییر ساختار حکومتی و زیر و زبر کردن پهلوی و برقراری نظام جمهوری اسلامی انجامید. برای خیلی‌ها کار تمام شده بود اما، روح‌الله خمینی(ره) کسی نبود که متوقف بر این مرحله بماند. هدف او انقلابِ دائمِ آن به آن در راه تعالی بود. همین هم بود که در ادامه به نهادسازی روی آورد. از دیدگاه تحول‌گرای امام(ره)، تحول و انقلاب دائمی نباید متوقف می‌شد. ساختار اگر کشش آن را ندارد باید ساختارسازی کرد. همین هم شد که روحیه‌تحول‌گرای امام (ره) در ادامه به نهادسازی‌های انقلابی و جدید رسید.
 

جوانان نقطه کانونی تحول

انقلاب اسلامی رخداد منحصر به فرد و جدیدی بود. این رخداد، انسان خود را می‌طلبید. نیازمند انسان جدیدی بود که از بعد دیگری به جهان هستی بنگرد، فلک را سقف بشکافد و طرحی نو در اندازد. انسان‌هایی با انگیزه و پرتلاش که اسیر ساختارها و جریان‌های متلاطم زندگی نشده‌اند. بی‌جهت هم نیست که سخن امام در میان جوانان پژواک عمیق‌تر و سریع‌تری داشت و آنها حرف امام را زودتر و بهتر فهمیدند. به همین دلیل هم جوانان پیشران اصلی انقلاب امام خمینی(ره) بودند: «ایشان به فکر و عملِ جوانان اعتماد کردند؛ این به معنای واقعی کلمه یک تحوّل بود. یعنی مثلاً فرض کنید سپاه پاسداران که تشکیل شد، ایشان جوانهای بیست و چند ساله را در رأس سپاه پاسداران پذیرفتند که اینها جوانهایی [بودند] که حدّاکثر مثلاً سی سال سنّشان بود.»4

این موضوع یک موضوع تاکتیکی و محدود به مسائل نظامی و ناشی از تحمیل شرایط جنگ تحمیلی نبود. در سایر حوزه‌ها هم مشهود است و نمونه‌ بارز آن انتخاب آیت‌ الله خامنه‌ای به عنوان امام جمعه تهران است. البته نباید از نظر دور داشت که مقصود امام از جوانگرایی صرفا یک سن شناسنامه‌ای نبود. تامل بر اینکه در همان زمان که آیت‌ الله خامنه‌ایِ جوان به عنوان امام جمعه دائم تهران منصوب شدند، در شهرهایی مانند کرمانشاه یا شیراز افرادی به امامت جمعه انتخاب شدند که در دهه‌های هفتم و هشتم و حتی نهم عمرشان به سر می‌بردند، معنادار جلوه می‌کند. شهید آیت‌ الله اشرفی اصفهانی یا شهید آیت‌ الله دستغیب مثال‌های خوبی برای این موضوع محسوب می‌شوند.

نمونه دیگر این انتصاب‌ها، انتخاب شهید فلاحی به عنوان کفیل رئیس ستاد مشترک ارتش است که در آستانه ۶۰ سالگی قرار داشت. این انتخاب‌ها در حالی صورت گرفت که مسئولیت‌های اصلی در سپاه پاسداران و کمیته‌های انقلاب اسلامی به جوانان زیر ۳۰ سال رسیده بود.

مقام معظم رهبری در توضیح این مسأله اشاره دقیقی دارند: «بعضی‌ها تا سنین بالا هم به یک معنا جوانند؛ حالا همین شهید عزیزی که شما از او اسم بردید -شهید سلیمانی، و بنده شب و روز به یاد او هستم- شصت و چند سال سنّش بود... اگر ۱۰ سال دیگر هم زنده میماند و بنده زنده میماندم و بنا بود که من مشخّص بکنم، او را در همین جا نگه میداشتم... بنابراین بعضی اوقات افرادی که در سنین جوانی هم نیستند، کارهای جوانانه خوبی را میتوانند انجام بدهند.»5

مقصود از روحیه جوان‌گرایی بیش از آنکه یک سن باشد یک روحیه بانشاط و باانگیزه برای انجام کارهای بزرگ است درست مثل خود امام(ره).
 

پیشران اصلی انقلاب اسلامی

در هر دوره از تاریخ انقلاب اسلامی هر گاه تفکر تحول‌گرایانه امام(ره) متکی بر دو اصل جمهوریت و اسلامیت، مجال بروز و ظهور بیشتری یافته، پیشران رشد و پیشرفت انقلاب اسلامی هم پر‌ضربان‌تر و سریع‌تر حرکت کرده است: «این دو کلمه را امام، این دو کلمه جمهوری و اسلامی را، امام این دو کلمه را گره‌گشای مشکلات کشور میدانست. گره‌گشای همه مشکلات کشور همین میدانست که ما اسلام را رعایت کنیم و مردم در صحنه حضور داشته باشند... هر جا ما مردم را وارد میدان کردیم، هر جا ما اسلام را معیار و میزان اصلی کار خودمان قرار دادیم پیش رفتیم. هر جا که یکی از این دو تا لنگ شد پیش نرفتیم.»6

امام نه اندازه و سقف آرمان‌ها را به اندازه ساختارها پایین آوردند و نه تسلیم واقعیت موجود شدند. ایشان در آرمانگرایی به شدت انقلابی و در واقع‌گرایی به شدت عقلانی بودند اما همه اینها در راستای تحول بود و حرکت به سمت تعالی. هدف حرکت را تفکر توحیدی مشخص می‌کند و نیروی حرکت را مردم و این دو هیچگاه با یکدیگر در تضاد نیستند: «امام بزرگوار ما الگوست؛ از همه انقلابی‌تر بود... از همه انقلابی‌تر امام بود، از همه عاقل‌تر هم امام بود... از همه پخته‌تر و سنجیده‌تر کار میکرد و حرف میزد.»7

سیره و نگاه ایشان نسخه بالندگی و استمرار آینده جمهوری اسلامی و گام دوم انقلاب است چه در عرصه سیاست و تشکیل دولت و به مصاف مشکلات رفتن و چه در عرصه اجتماعی و فرهنگ عمومی و اصلاح و ارتقای آن. چرا که ایشان «به معنای واقعی کلمه امامِ تحوّل بود»8

پی‌نوشت‌ها:

1. بیانات مقام معظم رهبری در تاریخ ۱۳۹۹/۳/۱۴

2. همان، ۱۴۰۰/۳/۱۴

3. همان.

4. همان، ۱۳۹۹/۳/۱۴

5. همان، ۱۳۹۹/۲/۲۸

6. همان، ۱۴۰۰/۳/۱۴                   
7. همان، ۱۴۰۰/۳/۶
8. همان، ۱۳۹۹/۳/۱۴

منبع: khamenei.ir