امامت از دیدگاه امام رضا (علیه السلام)
پرسش :
امام رضا (علیه السلام) در توصیف مقام و منزلت امامت چه بیانى دارند؟
پاسخ :
در حدیثى امام رضا(علیه السلام) به عبدالعزیز بن مسلم مى فرماید: «مگر مردم مقام و منزلت امامت را در میان امت مى دانند تا روا باشد که به اختیار و انتخاب ایشان واگذار شود؟ همانا امامت، قدرش والاتر، و شأنش بزرگ تر، و منزلتش عالى تر، و مکانش رفیع تر، و عمقش ژرف تر از آن است که مردم با عقل خود به آن برسند، یا با آراى خود آن را دریابند، و یا به انتخاب خویش امامى را منصوب کنند.
همانا امامت، مقامى است که خداى ـ عزّ وجلّ ـ بعد از رتبه نبوّت و خلّت، در مرتبه سوم به ابراهیم اختصاص داد و به آن فضیلت مشرّفش ساخت، و نامش را بلند و استوار نمود و فرمود: «همانا من تو را امام مردم قرار دادم.» ابراهیم خلیل(علیه السلام) از نهایت شادى به خداوند عرض کرد: «از فرزندان من هم؟» فرمود: «پیمان و فرمان من به ستمگران نمى رسد.»(1)
پس کیست که بتواند امام را بشناسد و یا انتخاب امام براى او ممکن باشد؟
هیهات! هیهات! در اینجا خردها گم گشته، خویشتن دارى ها بیراهه رفته، عقل ها سرگردان، دیده ها بى نور، بزرگان کوچک، حکیمان متحیّر، خردمندان کوتاه فکر، خطیبان درمانده، شاعران وامانده، ادیبان ناتوان، و سخن دانان درمانده اند که بتوانند یکى از شؤون و فضایل امام را توصیف کنند. و آنان همگى به عجز و ناتوانى خود معترفند. چگونه مى توان تمام اوصاف و حقیقت امام را بیان کرد، یا مطلبى از امر او را فهمید، و جایگزینى که کار او را انجام دهد پیداکرد؟!
ممکن نیست، چگونه و از کجا؟ در صورتى که او از دست یاران و وصف کنندگان اوج گرفته، و مقام ستاره در آسمان را دارد، او کجا و انتخاب بشر کجا؟ او کجا و خرد بشر کجا؟ او کجا و مانندى براى او کجا؟....»(2)
پینوشتها:
(1). سوره بقره، آیه 124.
(2). اصول کافى، ج 1، ص 198 ـ 203.
منبع: امام شناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، انتشارات مسجد مقدس جمکران، چاپ دوم، ج 1، ص 64.
در حدیثى امام رضا(علیه السلام) به عبدالعزیز بن مسلم مى فرماید: «مگر مردم مقام و منزلت امامت را در میان امت مى دانند تا روا باشد که به اختیار و انتخاب ایشان واگذار شود؟ همانا امامت، قدرش والاتر، و شأنش بزرگ تر، و منزلتش عالى تر، و مکانش رفیع تر، و عمقش ژرف تر از آن است که مردم با عقل خود به آن برسند، یا با آراى خود آن را دریابند، و یا به انتخاب خویش امامى را منصوب کنند.
همانا امامت، مقامى است که خداى ـ عزّ وجلّ ـ بعد از رتبه نبوّت و خلّت، در مرتبه سوم به ابراهیم اختصاص داد و به آن فضیلت مشرّفش ساخت، و نامش را بلند و استوار نمود و فرمود: «همانا من تو را امام مردم قرار دادم.» ابراهیم خلیل(علیه السلام) از نهایت شادى به خداوند عرض کرد: «از فرزندان من هم؟» فرمود: «پیمان و فرمان من به ستمگران نمى رسد.»(1)
پس کیست که بتواند امام را بشناسد و یا انتخاب امام براى او ممکن باشد؟
هیهات! هیهات! در اینجا خردها گم گشته، خویشتن دارى ها بیراهه رفته، عقل ها سرگردان، دیده ها بى نور، بزرگان کوچک، حکیمان متحیّر، خردمندان کوتاه فکر، خطیبان درمانده، شاعران وامانده، ادیبان ناتوان، و سخن دانان درمانده اند که بتوانند یکى از شؤون و فضایل امام را توصیف کنند. و آنان همگى به عجز و ناتوانى خود معترفند. چگونه مى توان تمام اوصاف و حقیقت امام را بیان کرد، یا مطلبى از امر او را فهمید، و جایگزینى که کار او را انجام دهد پیداکرد؟!
ممکن نیست، چگونه و از کجا؟ در صورتى که او از دست یاران و وصف کنندگان اوج گرفته، و مقام ستاره در آسمان را دارد، او کجا و انتخاب بشر کجا؟ او کجا و خرد بشر کجا؟ او کجا و مانندى براى او کجا؟....»(2)
پینوشتها:
(1). سوره بقره، آیه 124.
(2). اصول کافى، ج 1، ص 198 ـ 203.
منبع: امام شناسی و پاسخ به شبهات، علی اصغر رضوانی، انتشارات مسجد مقدس جمکران، چاپ دوم، ج 1، ص 64.
پرسش و پاسخ مرتبط
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}