توجیه غلو کنندگان مقام ائمه(ع) نسبت به واقعه کربلا
پرسش :
غالیان که برای ائمه (علیهم السلام) الوهیت قائل بودند چگونه واقعه کربلا را توجیه میکردند؟
پاسخ :
لازم است بدانیم اصولاً غالیان درباره امام حسین(علیه السّلام) چگونه میاندیشیدند و جنبه سیاسی این نهضت را که در ظاهر شکست بود، چگونه تحلیل میکردند. نکته عجیبی که در این باره رخ داد و البته با اندیشه غلات کاملاً سازگار بود آنکه امام حسین(علیه السّلام) در این حادثه موقعیتی شبیه به عیسی بن مریم(علیه السّلام) یافت. سؤال آنها این بود که چگونه ممکن است از گیر چنین شکستی برای «ولی خدا» بدر آییم؟ بهتر آن است که وضعیت او را با وضعیت عیسی مسیح(علیه السّلام) در روز به دار آویخته شدن او شبیه بدانیم. یهودیان بجای مسیح شخص دیگری را به صلیب کشیدند. در کربلا نیز کوفیان حنظلة بن اسعد شامی را بجای امام حسین(علیه السّلام) به قتل رساندند!
در این باره بهتر است روایت مورد نظر را بیاوریم: علامه مجلسی ترجمه حدیث را به این گونه آورده است: «ابن بابویه به سند معتبر روایت کرده است که ابو صلت هروی به خدمت حضرت امام رضا(علیه السّلام) عرض کرد که، گروهی در کوفه هستند که دعوی میکنند که حسین بن علی(علیهما السّلام) کشته نشد و حق تعالی شباهت او را بر حنظلة بن اسعد شامی افکند و آن حضرت را به آسمان بالا برد، چنانکه عیسی را به آسمان بالا برد و این آیه را حجت میسازند: «وَ لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرِینَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً».(1)
حضرت فرمود: «دروغ میگویند، بر ایشان باد غضب و لعنت خدا و کافر شدهاند ایشان به تکذیب کردن پیغمبر خدا(صلّی اللّه علیه و آله) که خبر داد که آن حضرت کشته خواهد شد. به خدا سوگند که کشته شد حسین و کشته شد کسی که بهتر بود از حسین، یعنی امیر المؤمنین و امام حسن(علیهما السّلام) و هیچ یک از اهل بیت رسالت نیست مگر آنکه کشته میشویم و مرا به زهر شهید خواهند کرد به مکر و حیله و این خبر رسیده است به من از رسول خدا(صلّی اللّه علیه و آله) و خبر داده است آن حضرت را جبرئیل از جانب خداوند عالمیان و مراد حق تعالی در آن آیه، آن است که کافر را حجتی بر مؤمن نیست و چگونه این معنا تواند مراد بود؟ و حال آنکه حق تعالی در قرآن خبر داده است که کافران، بسیاری از پیغمبران را به ناحق کشتهاند و لیکن با وجود کشتن ایشان حجّت پیغمبران بر ایشان غالب بود و حقیّت ایشان ظاهر بود».(2)
در خبر دیگری نیز آمده است که: فرمانی به خط حضرت صاحب الامر بیرون آمد که قول آنان که دعوی آن دارند که امام حسین(علیه السّلام) کشته نشده کفر است و تکذیب رسول و ائمه است و ضلالت و گمراهی است.(3) تشبیه امام حسین(علیه السّلام) را به عیسی بن مریم(علیه السّلام) در حدیث دیگری نیز آمده و از قول امام صادق(علیه السّلام) افزوده شده است: «خدا لعنت کند غالیان را که در حق اهل بیت غلو میکنند و از حد به در میروند».(4)
در منابع غالیان شیعی نیز این قبیل توجیهها درباره شهادت امام حسین(علیه السّلام) وجود دارد. در کتاب «الهفت الشریف من فضائل مولانا جعفر الصادق(علیه السّلام)» بحثی تحت عنوان «فی معرفة قتل الحسین علی الباطن فی زمن بنی امیة» آمده که شامل هذیان گویی غالیان از این مسأله است.(5)
پینوشتها:
(1). سوره نساء، آیه 141.
(2). عیون أخبار الرضا(علیه السلام)، ابن بابویه، محمد بن على، نشر اعلمی، تهران، بی تا، ج 2، ص 203؛ بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، محقق/ مصحح: جمعى از محققان، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، 1403 قمری، چاپ دوم، ج 44، ص 271.
(3). بحار الانوار، همان، ج 44، ص 271.
(4). علل الشرائع، ابن بابویه، محمد بن على، مطبعة الحیدریه، نجف، 1385 قمری، ص 227 - 225، بحار الانوار، همان، ج 44، ص 271 - 269.
(5). الهفت الشریف، المفضل بن عمرو الجعیفى تحقیق: مصطفی غالب، بیروت، دار الاندلس، بی تا، ص 96.
منبع: حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (علیهم السلام)، رسول جعفریان، موسسه انصاریان، قم، 1381 ش.
لازم است بدانیم اصولاً غالیان درباره امام حسین(علیه السّلام) چگونه میاندیشیدند و جنبه سیاسی این نهضت را که در ظاهر شکست بود، چگونه تحلیل میکردند. نکته عجیبی که در این باره رخ داد و البته با اندیشه غلات کاملاً سازگار بود آنکه امام حسین(علیه السّلام) در این حادثه موقعیتی شبیه به عیسی بن مریم(علیه السّلام) یافت. سؤال آنها این بود که چگونه ممکن است از گیر چنین شکستی برای «ولی خدا» بدر آییم؟ بهتر آن است که وضعیت او را با وضعیت عیسی مسیح(علیه السّلام) در روز به دار آویخته شدن او شبیه بدانیم. یهودیان بجای مسیح شخص دیگری را به صلیب کشیدند. در کربلا نیز کوفیان حنظلة بن اسعد شامی را بجای امام حسین(علیه السّلام) به قتل رساندند!
در این باره بهتر است روایت مورد نظر را بیاوریم: علامه مجلسی ترجمه حدیث را به این گونه آورده است: «ابن بابویه به سند معتبر روایت کرده است که ابو صلت هروی به خدمت حضرت امام رضا(علیه السّلام) عرض کرد که، گروهی در کوفه هستند که دعوی میکنند که حسین بن علی(علیهما السّلام) کشته نشد و حق تعالی شباهت او را بر حنظلة بن اسعد شامی افکند و آن حضرت را به آسمان بالا برد، چنانکه عیسی را به آسمان بالا برد و این آیه را حجت میسازند: «وَ لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرِینَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً».(1)
حضرت فرمود: «دروغ میگویند، بر ایشان باد غضب و لعنت خدا و کافر شدهاند ایشان به تکذیب کردن پیغمبر خدا(صلّی اللّه علیه و آله) که خبر داد که آن حضرت کشته خواهد شد. به خدا سوگند که کشته شد حسین و کشته شد کسی که بهتر بود از حسین، یعنی امیر المؤمنین و امام حسن(علیهما السّلام) و هیچ یک از اهل بیت رسالت نیست مگر آنکه کشته میشویم و مرا به زهر شهید خواهند کرد به مکر و حیله و این خبر رسیده است به من از رسول خدا(صلّی اللّه علیه و آله) و خبر داده است آن حضرت را جبرئیل از جانب خداوند عالمیان و مراد حق تعالی در آن آیه، آن است که کافر را حجتی بر مؤمن نیست و چگونه این معنا تواند مراد بود؟ و حال آنکه حق تعالی در قرآن خبر داده است که کافران، بسیاری از پیغمبران را به ناحق کشتهاند و لیکن با وجود کشتن ایشان حجّت پیغمبران بر ایشان غالب بود و حقیّت ایشان ظاهر بود».(2)
در خبر دیگری نیز آمده است که: فرمانی به خط حضرت صاحب الامر بیرون آمد که قول آنان که دعوی آن دارند که امام حسین(علیه السّلام) کشته نشده کفر است و تکذیب رسول و ائمه است و ضلالت و گمراهی است.(3) تشبیه امام حسین(علیه السّلام) را به عیسی بن مریم(علیه السّلام) در حدیث دیگری نیز آمده و از قول امام صادق(علیه السّلام) افزوده شده است: «خدا لعنت کند غالیان را که در حق اهل بیت غلو میکنند و از حد به در میروند».(4)
در منابع غالیان شیعی نیز این قبیل توجیهها درباره شهادت امام حسین(علیه السّلام) وجود دارد. در کتاب «الهفت الشریف من فضائل مولانا جعفر الصادق(علیه السّلام)» بحثی تحت عنوان «فی معرفة قتل الحسین علی الباطن فی زمن بنی امیة» آمده که شامل هذیان گویی غالیان از این مسأله است.(5)
پینوشتها:
(1). سوره نساء، آیه 141.
(2). عیون أخبار الرضا(علیه السلام)، ابن بابویه، محمد بن على، نشر اعلمی، تهران، بی تا، ج 2، ص 203؛ بحار الأنوار، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى، محقق/ مصحح: جمعى از محققان، دار إحیاء التراث العربی، بیروت، 1403 قمری، چاپ دوم، ج 44، ص 271.
(3). بحار الانوار، همان، ج 44، ص 271.
(4). علل الشرائع، ابن بابویه، محمد بن على، مطبعة الحیدریه، نجف، 1385 قمری، ص 227 - 225، بحار الانوار، همان، ج 44، ص 271 - 269.
(5). الهفت الشریف، المفضل بن عمرو الجعیفى تحقیق: مصطفی غالب، بیروت، دار الاندلس، بی تا، ص 96.
منبع: حیات فکری و سیاسی امامان شیعه (علیهم السلام)، رسول جعفریان، موسسه انصاریان، قم، 1381 ش.
پرسش و پاسخ مرتبط
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}