پرسش :

هیچ موجودی غیر از خدا حقّ بخشیدن گناهکاران را ندارد؛ آیا عقیده به شفاعت به معنی شریک کردن موجوی دیگر در بخشش الهی نیست؟!


پاسخ :
مخالفان عقیده شفاعت می گویند: اعتقاد به شفاعت، عقیده ای شرک آلود است و کسی غیر از خدا حقّ بخشیدن بنده گناهکار را ندارد؛ اگر برای دیگران نیز چنین حقّ و قدرتی را قائل شویم، به خدا شرک ورزیده ایم؛ چون دیگران را هم در بخشیدن، شریک و هم عرض خدا قرار داده ایم. قرآن نیز چنین حقی را برای دیگران به رسمیّت نمی شناسد؛ چنانکه در آیه 135 آل عمران به آن تصریح شده است: «وَ الَّذینَ إِذا فَعَلُوا فاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَکَرُوا اللَّهَ فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ وَ مَنْ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلاَّ اللَّهُ وَ لَمْ یُصِرُّوا عَلى‏ ما فَعَلُوا وَ هُمْ یَعْلَمُونَ»؛ (و آنها که وقتى مرتکب عمل زشتى شوند، یا به خود ستم کنند، به یاد خدا مى ‏افتند؛ و براى گناهان خود، طلب آمرزش مى‏ کنند[و کیست جز خدا که گناهان را ببخشد؟] و بر گناه، اصرار نمى‏ ورزند، با اینکه مى‏ دانند).

در پاسخ از این شبهه توجه امور ذیل لازم است:
اولا: ماهیت شفاعت، وساطت در بخشش است: شفیع کسی را نمی بخشد بلکه از خدا تقاضا می کند که بنده ای دیگر را ببخشد. معتقدان شفاعت هم نمی گویند که شفیعان آنها را ببخشند بلکه از شفیعان تقاضا می کنند که نزد خداوند واسطه بخشش باشند؛ به عبارت دیگر برای شفاعت طلبان استغفار کنند. استغفار هم یک دستور قرآنی است؛ چنانکه خداوند در آیه 64 سوره نساء می فرماید: «وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلَّا لِیُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُوا أَنفُسَهُمْ جَاءُوکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَّحِیمًا»؛ (ما هیچ پیامبرى را نفرستادیم مگر به این منظور که به فرمان خدا از وى اطاعت شود، و اگر این مخالفان هنگامى که به خود ستم مى‏ کردند [و فرمانهاى خدا را زیر پا مى‏ گذاردند] به نزد تو مى‏ آمدند و از خدا طلب آمرزش مى‏ کردند و پیامبر هم براى آنها استغفار مى‏ کرد خدا را توبه‏ پذیر و مهربان مى‏ یافتند).

از این آیه پاسخ کسانى که توسل جستن به پیامبر و یا امام را یک نوع شرک مى ‏پندارند روشن مى‏ شود، زیرا این آیه صریحا مى‏ گوید که آمدن به سراغ پیامبر(صلی الله علیه و آله) و او را بر در درگاه خدا شفیع قرار دادن، و وساطت و استغفار او براى گنهکاران مؤثر است، و موجب پذیرش توبه، و رحمت الهى است. اگر وساطت و دعا و استغفار و شفاعت خواستن از پیامبر(صلی الله علیه و آله) شرک بود چگونه ممکن بود که قرآن چنین دستورى را به گنهکاران بدهد! منتها افراد خطاکار باید نخست خود توبه کنند و از راه خطا برگردند، سپس براى قبول توبه خود از استغفار پیامبر(صلی الله علیه و آله) نیز استفاده کنند. بدیهى است پیامبر(صلی الله علیه و آله) آمرزنده گناه نیست، او تنها مى‏ تواند از خدا طلب آمرزش کند و این آیه پاسخ دندان شکنى است به آنها که این گونه وساطت را انکار مى‏ کنند.(1)

ثانیا: منشاء شفاعت خداست نه شفیع: مالکیّت و اذن شفاعت با خداست و شفاعت لطف، رحمت و فیضی الهی است که از مسیر اولیاء خدا به بنده گنهکار می رسد؛ بنابراین شفیعان در طول مسیری هستند که فیض الهی به انسان می رسد نه در عرض آن تا شرک لازم آید! خداوند در آیه 87 سوره مبارکه مریم می فرماید: «لا یَمْلِکُونَ الشَّفاعَةَ إِلاَّ مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً»؛ (آنان هرگز مالک شفاعت نیستند؛ مگر کسى که نزد خداوند رحمان، عهد و پیمانى دارد). و در آیه 109 سوره مبارکه طه می فرماید: «یوْمَئِذٍ لا تَنْفَعُ الشَّفَاعَةُ إِلَّا مَنْ أَذِنَ لَهُ الرَّحْمَنُ وَرَضِی لَهُ قَوْلاً»؛ (در آن روز، شفاعت هیچ کس سودى نمى ‏بخشد، جز کسى که خداوند رحمان به او اجازه داده، و به گفتار او راضى است).

نتیجه: وقتی ماهیت شفاعت وساطت در بخشش است و شفیع کسی را نمی بخشد، وقتی مالکیت و اذن شفاعت از آن خداست، وقتی شفاعت طلب چشم به بخشش خدا دارد و شفیع را فقط به عنوان واسطه و مجرای بخشش می شناسد و عمل شفاعت جویی را با الهام از دستورات الهی انجام می دهد، شرک از کجا لازم می آید؟!

پی نوشت:
(1). تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ناصر، با همکاری جمعی از فضلا، دار الکتب الاسلامیه‏، تهران‏، 1374 هـ. ش‏، چاپ سی و دوم، ج 3، ص 450-452.

منبع» آیین رحمت