پرسش :

آیا اصل شفاعت مورد پذیرش قرآن مى باشد؟


پاسخ :
به اجماع همه علماى اسلام، در روز قیامت شفاعت براى پیامبر اعظم(صلى الله علیه وآله) و هر کس که خداوند اذن شفاعت دهد ثابت است و کسى منکر این نیست، مگر آنکه معاند است، یا از قرآن و معارف اسلامى بى خبر است. لیکن آیات شفاعت، برخى نفى کننده است، بعضى اثبات کننده. گاهى با غفلت از مقصود آیات، به دسته اول تمسّک مى شود تا شفاعت را نفى کنند. اینک بررسى و تفسیر این آیات:
 
دسته اول: نفى کننده شفاعت
آیه اول: در قرآن کریم تنها یک آیه است که ظاهر آن شفاعت را به نحو مطلق نفى مى کند:
«یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمّا رَزَقْناکُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ یَأْتِیَ یَوْمٌ لا بَیْعٌ فِیهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ وَ الْکافِرُونَ هُمُ الظّالِمُونَ»(1)
«اى اهل ایمان، از آنچه به شما روزى دادیم انفاق کنید، پیش از آنکه روزى برسد که در آن روز، نه داد وستدى است، نه دوستى و نه شفاعت، و کافران همان ستمگرانند.»

ولى دقت در ذیل آیه «وَ الْکافِرُونَ هُمُ الظّالِمُونَ» ثابت مى کند که آنچه نفى شده است، شفاعت در حق کافران است، افزون بر اینکه خداوند در آیه بعد، شفاعت با اذن او را ثابت مى کند:
«مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاّ بِإِذْنِهِ»(2)(کیست که جز با اذن او نزد او شفاعت کند؟).

آیه دوم: خداوند مى فرماید:
«یا بَنِی إِسْرائِیلَ اذْکُرُوا نِعْمَتِیَ الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیْکُمْ وَ أَنِّی فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعالَمِینَوَ اتَّقُوا یَوْماً لا تَجْزِی نَفْسٌ عَنْ نَفْس شَیْئاً وَ لا یُقْبَلُ مِنْها شَفاعَةٌ وَ لا یُؤْخَذُ مِنْها عَدْلٌ وَ لا هُمْ یُنْصَرُونَ»(3) (اى بنى اسرائیل! یاد کنید نعمت مرا که بر شما عطا کردم و شما را بر جهانیان برترى دادم و از روزى پروا کنید که کسى مجازات دیگرى را نمى پذیرد و نه از او شفاعت پذیرفته مى شود و نه غرامت از او گرفته خواهد شد و نه آنان یارى مى شوند).

وحدت سیاق، حکم مى کند که هدف، نفى شفاعت باطل باشد که یهود در آن دوره مى پنداشتند، یعنى اعتقاد به شفاعت، بدون هیچ شرطى در شفاعت کننده و شفاعت شونده. این کجا و شفاعت تعیین شده کجا؟

آیه سوم: عرب جاهلى چون معتقد به شفاعت بت ها نزد خدا بودند، آن ها را مى پرستیدند. در این زمینه آیات فراوانى است که به یکى بسنده مى کنیم:
«أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللهِ شُفَعاءَ قُلْ أَ وَ لَوْ کانُوا لا یَمْلِکُونَ شَیْئاً وَ لا یَعْقِلُونَ»(4) (آیا جز خدا شفیعانى گرفته اند؟ بگو: آیا هر چند آنها مالک چیزى نباشند و شعورى نداشته باشند. باز هم از آنان شفاعت مى طلبید؟)
 
دسته دوم: اثبات کننده شفاعت
آیه اول: خداوند مى فرماید:
«قُلْ لِلّهِ الشَّفاعَةُ جَمِیعاً لَهُ مُلْکُ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضِ ثُمَّ إِلَیْهِ تُرْجَعُونَ»(5)
(بگو همه شفاعت از آن خداست، فرمانروایى آسمان ها و زمین از آن اوست، سپس به سوى او بازگردانده مى شوید.)

روشن است که خدا نزد کسى براى کسى شفاعت نمى کند، چون او برتر از هر چیز است، و هر چیز در پیشگاه او خاضع است. پس معناى اینکه همه شفاعت از آن اوست این است که خداى سبحان مالک مقام شفاعت است و هیچ کس جز با اجازه او شفاعت نمى کند. پس این آیه، هم نفى عقیده مشرکین است که براى غیر خدا شفاعت قائل بودند، هم نفى اعتقاد یهود و نصارى است که به شفاعت مطلق و بى قید و شرط در مورد شفاعت کننده و شفاعت شونده معتقدند. شفاعت از آن خداست و برآن سلطه دارد و جز خدا مالک آن نیست و این منافات ندارد با اینکه بندگانى باشند که چون مورد رضایت الهى اند، اذن شفاعت داشته باشند. این معنى در دسته بعد مى آید.

آیه دیگر: آیاتى هست که به روشنى دلالت بر شفاعت کسانى با اذن الهى دارد. امّا اینکه آنان کیانند؟ قرآن از آنان چیزى نمى گوید. اینک آیات:
1. «مَنْ ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاّ بِإِذْنِهِ»؛(6) (کیست که نزد خدا شفاعت کند، مگر به اذن او.)
2. «ما مِنْ شَفِیع إِلاّ مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ»؛(7) (هیچ شفیعى نیست، مگر پس از اجازه او.)
3. «لا یَمْلِکُونَ الشَّفاعَةَ إِلاّ مَنِ اتَّخَذَ عِنْدَ الرَّحْمنِ عَهْداً»؛(8) (مالک شفاعت نیستند، مگر کسى که نزد خداوند، عهد و پیمانى گرفته باشد.)

پس فرق میان شفاعت مردود و شفاعت مأذون روشن شد. شفاعتِ مطلق، یعنى شفاعت بدون اذن خدا یا شفاعت بت ها، مردود است و شفاعت دیگران که خدا به آنان اذن داده و نزد پروردگار عهدى گرفته اند، شفاعت مقبول است.

پی‌نوشت‌ها:
(1). سوره بقره، آیه 254.
(2). همان، آیه 255.
(3). سوره بقره، آیه 47 ـ 48.
(4). سوره زمر، آیه 44.
(5). سوره زمر، آیه 44.
(6). سوره بقره، آیه 255.
(7). سوره یونس، آیه 3.
(8). سوره مریم، آیه 87.

منبع: سیماى عقاید شیعه، آیت الله جعفر سبحانی دام ظله، مترجم: جواد محدثی، نشر مشعر، چاپ: دارالحدیث، بهار 1386، ص 92.