تکرار آیه نفى عبادت بتها در سوره کافرون
پرسش :
تکرار نفى عبادت بتها از ناحیه پیامبر(صلى الله علیه و آله) در سوره کافرون براى چیست؟
پاسخ :
مفسران در این که تکرار نفى عبادت بت ها از ناحیه پیامبر(صلى الله علیه وآله) و نفى عبادت خدا از ناحیه مشرکان، براى چیست؟ گفتگو بسیار کرده اند:
جمعى معتقدند: این تکرار براى تأکید، مأیوس کردن کامل مشرکان و جدا نمودن مسیر آنها از مسیر اسلام است و اثبات عدم امکان سازش میان توحید و شرک مى باشد.
به تعبیر دیگر، چون آنها در دعوت پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) به سوى شرک، اصرار مى ورزیدند و تکرار مى کردند، قرآن نیز ردّ آنها را تکرار مى کند.
در حدیثى آمده است: «ابو شاکر دیصانى» [از زنادقه عصر امام صادق(علیه السلام)] از یکى از یاران امام صادق(علیه السلام) به نام «ابو جعفر احول» (محمّد بن على نعمانى کوفى معروف به مؤمن طاق) از دلیل تکرار این آیات سؤال کرد و گفت: آیا شخص حکیم ممکن است این چنین تکرارى در کلامش باشد؟
«ابو جعفر احول» چون در اینجا پاسخى نداشت وارد «مدینه» شد، خدمت امام صادق(علیه السلام) رسید و در این باره سؤال کرد، امام(علیه السلام) فرمود: سبب نزول این آیات و تکرار آن این بود که، «قریش» به رسول خدا پیشنهاد کردند، یک سال تو خدایان ما را بپرست، سال دیگر ما خداى تو را مى پرستیم و همچنین سال بعد تو خدایان ما را بپرست و سال دیگر (سال چهارم) ما خداى تو را مى پرستیم، آیات فوق نازل شد و تمام این پیشنهادها را نفى کرد.
هنگامى که «ابو جعفر احول» این پاسخ را براى «ابو شاکر» بیان کرد، او گفت «هذا ما حَمَلَهُ الإِبِلُ مِنَ الْحِجازِ»؛ (این بارى است که شتران از حجاز آورده اند). (1) [اشاره به این که سخن تو نیست و گفتار امام صادق(علیه السلام) است].
بعضى دیگر گفته اند: این تکرار، به خاطر این است که، یکى ناظر به حال مى باشد و دیگرى ناظر به آینده یعنى نه در حال و نه در آینده، هرگز معبود شما را پرستش نمى کنم!
ولى ظاهراً شاهدى براى این تفسیر وجود ندارد.
تفسیر سومى نیز براى این تکرار گفته اند: «اولى» اختلاف در معبودها را بیان مى کند و «دومى» اختلاف در عبادت را یعنى نه هرگز معبودهاى شما را مى پرستم و نه چگونگى عبادت من همچون شما است؛ زیرا عبادت من خالصانه و خالى از هر گونه شرک است.
به علاوه، عبادت شما از بت ها، از روى تقلید کورکورانه نیاکان است و عبادت من نسبت به خدا، از روى تحقیق و شکر است. (2)
ولى، ظاهر این است: این تکرار براى تأکید است و در حدیث امام صادق(علیه السلام) نیز به آن اشاره شده بود.
تفسیر چهارمى نیز در اینجا وجود دارد و آن این که: در آیه دوم مى فرماید: «آنچه را که شما اکنون مى پرستید من پرستش نمى کنم» و در آیه چهارم مى فرماید: «من در گذشته نیز معبودهاى شما را نمى پرستیدم تا چه رسد به امروز».
این تفاوت با توجه به این که در آیه دوم، «تَعبُدُون» به صورت فعل مضارع و «عَبَدْتُم» در آیه چهارم به صورت فعل ماضى است، بعید به نظر نمى رسد. (3)
هر چند این تفسیر، فقط تکرار آیه دوم و چهارم را حل مى کند، اما تکرار آیه سوم و پنجم همچنان به قوت خود باقى است. (4)
پینوشتها:
(1). تفسیر«على بن ابراهیم»، جلد 2، صفحه 445.
(2). بنابراین تفسیر،«ما» در آیه دوم و سوم«موصوله» است، و در آیه چهارم و پنجم «مصدریه» است(این وجه را«ابوالفتوح رازى» به عنوان یکى از تفسیرهاى آیه در جلد 12، صفحه 192 آورده، و مرحوم«طبرسى» نیز ذیل آیات مورد بحث به آن اشاره کرده است).
(3). بنابراین«عابد» که اسم فاعل است نیز در این آیه باید معنى ماضى بدهد.
(4). ضمناً باید توجه داشت:«ما موصوله» هر چند غالباً براى غیر ذوى العقول می آید، بسیار دیده شده که در ذوى العقول نیز به کار مىرود، آیات قرآن نیز شاهد بر این مدعى است.
منبع: تفسیر نمونه، آیت الله العظمی مکارم شیرازی، دارالکتب الإسلامیه، چاپ سی و ششم، ج 27، ص417.
مفسران در این که تکرار نفى عبادت بت ها از ناحیه پیامبر(صلى الله علیه وآله) و نفى عبادت خدا از ناحیه مشرکان، براى چیست؟ گفتگو بسیار کرده اند:
جمعى معتقدند: این تکرار براى تأکید، مأیوس کردن کامل مشرکان و جدا نمودن مسیر آنها از مسیر اسلام است و اثبات عدم امکان سازش میان توحید و شرک مى باشد.
به تعبیر دیگر، چون آنها در دعوت پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) به سوى شرک، اصرار مى ورزیدند و تکرار مى کردند، قرآن نیز ردّ آنها را تکرار مى کند.
در حدیثى آمده است: «ابو شاکر دیصانى» [از زنادقه عصر امام صادق(علیه السلام)] از یکى از یاران امام صادق(علیه السلام) به نام «ابو جعفر احول» (محمّد بن على نعمانى کوفى معروف به مؤمن طاق) از دلیل تکرار این آیات سؤال کرد و گفت: آیا شخص حکیم ممکن است این چنین تکرارى در کلامش باشد؟
«ابو جعفر احول» چون در اینجا پاسخى نداشت وارد «مدینه» شد، خدمت امام صادق(علیه السلام) رسید و در این باره سؤال کرد، امام(علیه السلام) فرمود: سبب نزول این آیات و تکرار آن این بود که، «قریش» به رسول خدا پیشنهاد کردند، یک سال تو خدایان ما را بپرست، سال دیگر ما خداى تو را مى پرستیم و همچنین سال بعد تو خدایان ما را بپرست و سال دیگر (سال چهارم) ما خداى تو را مى پرستیم، آیات فوق نازل شد و تمام این پیشنهادها را نفى کرد.
هنگامى که «ابو جعفر احول» این پاسخ را براى «ابو شاکر» بیان کرد، او گفت «هذا ما حَمَلَهُ الإِبِلُ مِنَ الْحِجازِ»؛ (این بارى است که شتران از حجاز آورده اند). (1) [اشاره به این که سخن تو نیست و گفتار امام صادق(علیه السلام) است].
بعضى دیگر گفته اند: این تکرار، به خاطر این است که، یکى ناظر به حال مى باشد و دیگرى ناظر به آینده یعنى نه در حال و نه در آینده، هرگز معبود شما را پرستش نمى کنم!
ولى ظاهراً شاهدى براى این تفسیر وجود ندارد.
تفسیر سومى نیز براى این تکرار گفته اند: «اولى» اختلاف در معبودها را بیان مى کند و «دومى» اختلاف در عبادت را یعنى نه هرگز معبودهاى شما را مى پرستم و نه چگونگى عبادت من همچون شما است؛ زیرا عبادت من خالصانه و خالى از هر گونه شرک است.
به علاوه، عبادت شما از بت ها، از روى تقلید کورکورانه نیاکان است و عبادت من نسبت به خدا، از روى تحقیق و شکر است. (2)
ولى، ظاهر این است: این تکرار براى تأکید است و در حدیث امام صادق(علیه السلام) نیز به آن اشاره شده بود.
تفسیر چهارمى نیز در اینجا وجود دارد و آن این که: در آیه دوم مى فرماید: «آنچه را که شما اکنون مى پرستید من پرستش نمى کنم» و در آیه چهارم مى فرماید: «من در گذشته نیز معبودهاى شما را نمى پرستیدم تا چه رسد به امروز».
این تفاوت با توجه به این که در آیه دوم، «تَعبُدُون» به صورت فعل مضارع و «عَبَدْتُم» در آیه چهارم به صورت فعل ماضى است، بعید به نظر نمى رسد. (3)
هر چند این تفسیر، فقط تکرار آیه دوم و چهارم را حل مى کند، اما تکرار آیه سوم و پنجم همچنان به قوت خود باقى است. (4)
پینوشتها:
(1). تفسیر«على بن ابراهیم»، جلد 2، صفحه 445.
(2). بنابراین تفسیر،«ما» در آیه دوم و سوم«موصوله» است، و در آیه چهارم و پنجم «مصدریه» است(این وجه را«ابوالفتوح رازى» به عنوان یکى از تفسیرهاى آیه در جلد 12، صفحه 192 آورده، و مرحوم«طبرسى» نیز ذیل آیات مورد بحث به آن اشاره کرده است).
(3). بنابراین«عابد» که اسم فاعل است نیز در این آیه باید معنى ماضى بدهد.
(4). ضمناً باید توجه داشت:«ما موصوله» هر چند غالباً براى غیر ذوى العقول می آید، بسیار دیده شده که در ذوى العقول نیز به کار مىرود، آیات قرآن نیز شاهد بر این مدعى است.
منبع: تفسیر نمونه، آیت الله العظمی مکارم شیرازی، دارالکتب الإسلامیه، چاپ سی و ششم، ج 27، ص417.
پرسش و پاسخ مرتبط
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}