پرسش :

بهترین معیار و ملاک شناخت حق از باطل چیست؟


پاسخ :
پاسخ این سؤال را مى توان با توجه به آیه 1 سوره «فرقان» به دست آورد، در این آیه مى خوانیم: (پر برکت و زوال ناپذیر است خدائى که «فرقان» را بر بنده اش نازل کرد، تا جهانیان را انذار کند)؛ «تَبارَکَ الَّذِی نَزَّلَ الْفُرْقانَ عَلى عَبْدِهِ لِیَکُونَ لِلْعالَمِینَ نَذِیراً».
جالب این که: مبارک بودن ذات پروردگار، به وسیله نزول فرقان، یعنى قرآنى که جدا کننده حق از باطل است معرفى شده، و این نشان مى دهد که: برترین خیر و برکت آن است که :انسان وسیله اى براى شناخت ـ شناخت حق از باطل ـ در دست داشته باشد!

این نکته نیز قابل توجه است که: «فرقان» گاه، به معنى «قرآن»، گاه به معنى معجزاتى که روشنگر حق از باطل است، و گاه در مورد «تورات» به کار رفته است، ولى در اینجا با قرائنى که در آیه و آیات بعد است، منظور قرآن است.

در بعضى از روایات، هنگامى که از امام صادق(علیه السلام) مى پرسند: آیا میان «قرآن» و «فرقان» فرقى است؟ مى فرماید: «قرآن اشاره به مجموع این کتاب آسمانى است، و فرقان اشاره به آیات محکمات است».

این سخن، منافات با فرقان بودن همه آیات قرآن ندارد، و منظور این است که: آیات محکمات قرآن مصداق روشن تر و بارزترى براى فرقان و جداسازى حق از باطل محسوب مى شود.

موهبت «فرقان و شناخت» تا آن حدّ اهمیت دارد که: قرآن مجید آن را به عنوان پاداش بزرگ پرهیزکاران ذکر کرده است: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقاناً»؛ (اى کسانى که ایمان آورده اید! اگر تقوا پیشه کنید، خداوند فرقان در اختیار شما مى گذارد). (1)

آرى، بدون تقوا، شناخت حق از باطل ممکن نیست; چرا که حب و بغض ها و گناهان، حجاب ضخیمى بر چهره حق مى افکند و درک و دید آدمى را کور مى کند.
به هر حال، قرآن مجید برترین فرقان است!.

وسیله شناخت حق از باطل، در تمام نظام حیات بشر است.

وسیله شناخت حق از باطل در مسیر زندگى فردى و اجتماعى است، و معیار و محکى است در زمینه افکار و عقائد، و قوانین و احکام و آداب و اخلاق.

این نکته نیز قابل توجه است که مى گوید: «فرقان را بر بنده اش نازل کرد» آرى، مقام عبودیت و بندگى خالص است که شایستگى نزول فرقان و پذیرا شدن معیارهاى شناخت حق از باطل را به وجود مى آورد.

پی نوشت:
(1). انفال، آیه 29.

منبع: تفسیر نمونه، آیت الله العظمی مکارم شیرازی، دار الکتب الإسلامیه، چاپ بیست و پنجم، ج 15، ص18.