پرسش :

نطفه از تركيب دو جزء جنسى بنام «اسپرماتوزوييد» و «اوول» به وجود مى آيد و اين تركيب براى آن است كه سّلول جنسى ماده به تنهايى قادر به اعمال حياتى (رشد، نمو ، تغذيه و تقسيم) نيست.بااین اصل علمى مسلّم، چگونه حضرت مريم بدون تماس با مردی فرزندش را آبستن گرديد؟!


شرح پرسش :
پاسخ :
پيش از آن كه به موضوع باردار شدن حضرت مريم رسيدگى كنيم، توجّه شما را به كلّى نبودن اين اصل معطوف مى داريم; زيرا واحد حيات (سلّول) معمولا در پرتو لقاح دو جزء جنسى به وجود مى آيد و غالباً بدون تركيب دو جزء نر و ماده قادر به انجام وظايف حياتى نيست; ولى تجربه نشان داده است كه محرّك هاى ديگرى غير از «اسپرماتوزوييد» توانايى آن را دارند كه اختلال فيزيولوژيكى تخمك را بر طرف ساخته و آن را وادار به تقسيم نمايند و وجود جانداران «بكرزا» مؤيّد اين نظر مى باشد.
دانشمندان مى گويند تخمك بعضى از جانداران قدرت آن را دارد كه بدون انجام عمل لقاح نمو خود را شروع كرده و به پايان برساند; اين كيفيّت را بكرزايى «پارتنوژنز» و جاندارانى كه به اين طريق تكثير پيدا مى كنند، جانداران بكرزا مى گويند.
در نوعى از حشرات مانند «شته» بكرزايى مشاهده مى شود، شته ماده تخمك هايى بوجود مى آورد كه خود مولّد «شته»هاى جديد مى باشد و اين شته ها نيز به نوبه خود تخمك هايى را توليد مى كنند; و تجربه نشان داده است اگر شرايط مساعد ادامه پيدا كند و يا اين گونه حشرات را در محيط مناسبى پرورش دهند تا چند سال از راه «بكرزايى» تكثير پيدا مى كنند; در همين حشرات (شته ها) اگر شرايط زندگى نامساعد شود، حشراتى از «بكرزايى» به وجود مى آيند كه دو نوع تخمك كوچك و بزرگ در دستگاه تناسلى آنها توليد مى گردد، از تخمك هاى بزرگ، صددرصد حشره ماده (شته ماده) به وجود مى آيد.
در عدّه اى جانداران ديگر مانند ستاره دريايى و كرم ابريشم ديده شده كه گاهى تخمك ها بدون انجام عمل لقاح نموّ خود را شروع مى كنند.
در ملكه زنبور عسل كه فقط در تمام مدّت عمر يك مرتبه با زنبور نر نزديكى مى كند نيز مشاهده مى شود كه تخمك هايى كه با سلّول جنس نر تركيب شده اند، به زنبور عسل كارگر ماده تبديل مى گردند، ولى تخمك هايى كه به عللى با سلّول هاى جنس نر تركيب نمى شوند، بدون انجام عمل لقاح از دستگاه تناسلى ملكه خارج شده و عموماً نمو كرده، به زنبورهاى نر تبديل مى گردند.
گروهى علّت نموّ اين تخمك ها را عوامل و محرّك هاى ديگر غير از «اسپرماتوزوييد» مى دانند كه توانايى بر طرف ساختن اختلال فيزيولوژيكى تخمك را دارند.
علاوه بر اين بايد توجّه كنيم كه جانداران ذرّه بينى مانند ميكروب ها، باكترى ها و ويروس ها بدون عمل لقاح تكثير مثل مى كنند. «هيدر» از راه جوانه زدن تكثير نموده و «آميب» از راه تقسيم سلّول اوّلى تكثير مثل مى نمايد.
برخى از دانشمندان موضوع بكرزايى را درباره بعضى از زنان كه بدون تماسّ با مردى باردار شده بودند، تصديق نموده و اعلام كردند كه غدّه هاى زهدانى برخى از زنان نشان مى دهد كه بدون عمل لقاح قادر به وظايف توليد و تكثير مى باشند.
تا اين جا روشن شد كه بكرزايى و توليد مثل بدون عمل لقاح امرى است ممكن و در پاره اى از اين موارد صورت تحقّق به خود گرفته است.
روى اين اساس، امكان باردار شدن حضرت مريم بدون تماس و انجام گرفتن عمل لقاح، خود به خود روشن گرديد. قرآن كريم درباره نسختين مراحل باردارى او چنين مى فرمايد: «فرشته اى در برابر مريم به صورت بشرى مجسّم گرديد و به او گفت: من از ناحيه خدا مأمورم كه فرزند پاكيزه اى به تو ببخشم. مريم از اين بشارت سخت تعجّب كرده و گفت: من با كسى تماس نگرفته و هرگز به اعمال نامشروع آلوده نشده ام! فرشته در پاسخ وى گفت: اين كار براى خدا آسان است».(1)
بنابر اين هيچ بعيد نيست كه عوامل ناشناخته اى روى سلّول جنسى حضرت مريم اثر گذاشته كه بسان محرّك هاى ديگر (در تمام بكرزايى ها) موجب نموّ و رشد سلّول جنسى او شده باشد.
نظرى به ولادت حضرت مسيح(عليه السلام) بيفكنيم; هدف اين بوده كه خداوند بشرى به وجود آورد كه مظهر قدرت او باشد و زندگى او از نظر تولّد اعجازآميز گردد و از اين طريق حجّت را بر ملّت لجوج بنى اسرائيل كه زير بار دعوت پيامبرانى كه پس از موسى بن عمران آمده بودند نمى رفتند، تمام كند.(2)
خدايى كه نخستين مادّه حيات و اوّلين سلّول زنده را به وجود آورده و خدايى كه نخستين بشر را بدون تحقّق عمل لقاح آفريده است، روى مقصدى كه در بالا اشاره شد مى تواند بدون عمل لقاح، انسانى كامل و پيامبرى بزرگ به وجود آورد كه تولّد اعجازآميزش دليل روشنى در مقابل مخالفان لجوج او باشد.
به عبارت ديگر: پرورش سلّول ماده در رحم مادر، معمولا از طريق لقاح انجام مى گيرد نه دائماً، و اين علّت عادى است كه ما با آن مأنوس شده ايم ولى هرگز دليلى بر اين نداريم كه از طريق ديگر، امكان پذير نباشد.
بلكه ممكن است در اين راه عللى باشد كه بتواند سلّول ماده را پرورش بدهد و آن را به وظايف حيات وادار سازد و اگر اين قبيل علّت ها بر ما كه معلومات ناقصى از اسرار زندگى داريم پوشيده باشد، براى خداى بزرگ و دانا و توانا پوشيده و پنهان نيست.

________________________________________
1. سوره مريم، آيه 17 تا 21.
2. شايد جمله: «وَلِنَجْعَلَهُ آيةً لِلنّاسِ» (آيه 21) اشاره به همين مطلب باشد; يعنى، مى خواهيم وجود عيسى بن مريم را آيت و معجزه اى قرار دهيم.