پرسش :
با پيشرفت علوم و توسعه تكنولوژي كه انسان به تمامي ابعاد جهان آگاه ميشود آيا باز هم محتاج به احكام الهي هست يا ميتواند بر عقل خود تكيه كند؟
شرح پرسش :
پاسخ :
انسان هر چه بر مظاهر طبيعت مسلط بشود و آشنا بشود احتياجش به علوم ما وراء طبيعي بيشتر است چرا؟ براي اينكه علم، جاي فلسفه و الهيات نمينشيند عقل و دين ميگويد، برهان عقلي و نقلي ميگويند هر موجودي كه هستي او عين ذات آن نيست اين نيازمند است نيازمند به خودش نيست و نيازمند به مثل خودش هم نيست پس نيازمند به موجودي است كه هستي او عين ذات اوست و با پيشرفت علم هرگز اين مسئله از بين نخواهد رفت وقتي علم پيشرفت كرد انسان نظمهاي عميقي را ميبيند آن نظم هايي كه تا كنون براي او مجهول بود الآن براي او معلوم ميشود هر چه نظم اسرار زمين، آسمان و انسان، گياه و جانور و مانند آن روشن تر بشود به آيات الهي بيشتر پي ميبرد آن ناظمي كه اينها را آفريد، آن مدبّري كه اينها را تدبير ميكند وجود او روشنتر خواهد شد ما در همين امور عادي و جزئي مثلاً همين آب خوردن كه انسان آب مينوشد و سيراب ميشود كه اين جزء بديهي ترين كارهاي روزانه انسان است همين اين دليل بر وجود خداست چرا؟ براي اينكه خود انسان و آبي كه خلق شده و سيراب كردن همة اينها موجود ممكن است و همه اينها فقيرند و همه اينها نيازمند به يك مبدئي هستند كه هستي او عين ذاتش باشد لذا ابراهيم خليل سلام الله عليه از ساده ترين كار براي توحيد استفاده كرد فرمود آن كسي است كه «و الّذي هو يطعمني و يسقين * و إذا مرضت فهو يشفين»(1) معلوم ميشود كه دين در جايي نيست كه مثلاً علم هنوز راه پيدا نكرده تا ما بگوييم هر چه منطقه علم وسيعتر شد و آنجا را علم فتح كرد دين عقب نشيني بكند بلكه علم ياور دين است چون مقدمات را فراهم ميكند و نظم را مشخص ميكند و عقل ديني ميگويد به اينكه هر كجا نظم هست ناظمي هم هست بنابراين با پيشرفت علوم و توسعة تكنولوژي نه تنها دين رخت نميبندد بلكه اهميت دين و تأثير دين بيشتر روشن ميشود.
(1) سوره شعراء، آيه 79 و 80.
(مصاحبه آیةالله جوادی آملی با روزنامه دي مسلم چاپ پاكستان، 15/11/1375)
انسان هر چه بر مظاهر طبيعت مسلط بشود و آشنا بشود احتياجش به علوم ما وراء طبيعي بيشتر است چرا؟ براي اينكه علم، جاي فلسفه و الهيات نمينشيند عقل و دين ميگويد، برهان عقلي و نقلي ميگويند هر موجودي كه هستي او عين ذات آن نيست اين نيازمند است نيازمند به خودش نيست و نيازمند به مثل خودش هم نيست پس نيازمند به موجودي است كه هستي او عين ذات اوست و با پيشرفت علم هرگز اين مسئله از بين نخواهد رفت وقتي علم پيشرفت كرد انسان نظمهاي عميقي را ميبيند آن نظم هايي كه تا كنون براي او مجهول بود الآن براي او معلوم ميشود هر چه نظم اسرار زمين، آسمان و انسان، گياه و جانور و مانند آن روشن تر بشود به آيات الهي بيشتر پي ميبرد آن ناظمي كه اينها را آفريد، آن مدبّري كه اينها را تدبير ميكند وجود او روشنتر خواهد شد ما در همين امور عادي و جزئي مثلاً همين آب خوردن كه انسان آب مينوشد و سيراب ميشود كه اين جزء بديهي ترين كارهاي روزانه انسان است همين اين دليل بر وجود خداست چرا؟ براي اينكه خود انسان و آبي كه خلق شده و سيراب كردن همة اينها موجود ممكن است و همه اينها فقيرند و همه اينها نيازمند به يك مبدئي هستند كه هستي او عين ذاتش باشد لذا ابراهيم خليل سلام الله عليه از ساده ترين كار براي توحيد استفاده كرد فرمود آن كسي است كه «و الّذي هو يطعمني و يسقين * و إذا مرضت فهو يشفين»(1) معلوم ميشود كه دين در جايي نيست كه مثلاً علم هنوز راه پيدا نكرده تا ما بگوييم هر چه منطقه علم وسيعتر شد و آنجا را علم فتح كرد دين عقب نشيني بكند بلكه علم ياور دين است چون مقدمات را فراهم ميكند و نظم را مشخص ميكند و عقل ديني ميگويد به اينكه هر كجا نظم هست ناظمي هم هست بنابراين با پيشرفت علوم و توسعة تكنولوژي نه تنها دين رخت نميبندد بلكه اهميت دين و تأثير دين بيشتر روشن ميشود.
(1) سوره شعراء، آيه 79 و 80.
(مصاحبه آیةالله جوادی آملی با روزنامه دي مسلم چاپ پاكستان، 15/11/1375)
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}