پرسش :

مى‌گويند: دين را بايد عرفى كرد، براى اينكه دين در بخشى از نيازهاى كشور از انديشهٔ ‏بشرى كمك گرفت و از خود برنامه‌اى نداشت و در بخشى ديگر نتوانست يا نخواست و يا نشد نظر خود را ‏پياده كند و باز از انديشهٔ بشرى سود جست؛ در نتيجه، ناچار به تبعيت تفكر سكولاريزم هستيم و يا اينكه ‏روند، سكولاريزمى است و همين حق است.‏


شرح پرسش :
پاسخ :
اين نگرش يكى از پيامدهاى تحريف عقل برهانى است. عقل مبرهن چراغى است كه خالق ‏حكيم در نهاد بشر گذاشت و همانند صحيحهٔ زراره، حجت خداوند است. پس هر چيزى كه به دور از هوا و ‏هوس بود و نورانيت داشت، الهى خواهد بود؛ لذا هر چه كه عقل بشر با رعايت نصاب لازم در برهان به آن ‏برسد و راه نشان دهد، هدايت الهى خواهد بود.‏
توضيح اينكه: نظريه شرع و دين از سه راه حاصل مى‌شود، يك بخش از راه عقل و بخشى از راه قرآن و ‏بخش سوم از راه سنت معصومين، اعم از گفتار و رفتار آنان. مجتهد بايداز محصولات اين سه منبعِ ناظر به ‏هم؛ نتيجه‌گيرى كند؛ آن‌گاه چيزى را به دين نسبت دهد. وقتى روند اين‌گونه باشد، عرفِ مردم مسلمان دينى ‏خواهد شد نه آنكه دين عرفى گردد. به اين نكته هم بايد توجه داشت كه در بحث‌هاى علمى ملاك برهان ‏است اما در مسائل اجرايى كه تزاحم راه پيدا مى‌كند، چون صبغهٔ حقوق اجتماعى دارد و جزء امرالنّاس ‏است ملاك آن آراء صاحبان حقوق است و طبق برهان عقلى اگر اتفاق همگان حاصل نشد، رأى اكثر متبوع ‏است.‏

مأخذ: (فصلنامه حكومت اسلامى، شماره 21، ص 59، 60)‏