پرسش :

در روايات ائمه عليهم‌السلام از (ضرب القرآن بالقرآن) نهي شده ، مراد از اين تعبير چيست؟


شرح پرسش :
پاسخ :
برخي از اخباريان پنداشته‌اند اهل‌بيت عصمت و طهارت (عليهم‌السلام) ديگران را از تفسير قرآن به قرآن منع كرده‌اند و مراد اهل‌بيت در رواياتي كه از "ضرب القرآن بالقرآن" نكوهش كرده، همان تفسير قرآن به قرآن است. شيخ انصاري (رحمه‌الله)(١) و ساير اصوليان در مبحث "حجيّت ظواهر قرآن" از اين شبهه بدين گونه پاسخ داده‌اند: مراد از "ضرب قرآن به قرآن"، "بر هم زدن" و "به هم ريختن" قرآن است؛ يعني رجوع به عام و مطلق، قبل از فحص درباره مقيِّد و مخصِّص آنها و رجوع به متشابه بدون ارجاع آن به محكم و عدم رعايت ناسخ در استفاده از آياتِ منسوخ. قرآن كريم يك واحد منسجم و هماهنگ است. بنابراين، تمسك به يك آيه بدون رجوع به ساير آياتِ شارح و مفسّر، مستلزم خارج ساختن آيه مزبور از جايگاه خاص آن است و بر اين اساس، تفسير قرآن به قرآن مايه حفظ انسجام و هماهنگي قرآن است و تفسير بدون استمداد از ساير آيات قرآني از قبيل "جعلوا القران عضين"(٢)، يعني پاره پاره و عِضَه عِضَه كردن پيكر واحد و منسجم قرآن خواهد بود.

١ ـ فرائد‌الأصول، ج 1، ص 93.
٢ ـ سوره حجر، آيه 91.

مأخذ: ( تفسیر تسنيم، ج ١، ص ٩٩)