پرسش :

‏ آيا قيّم بودن شوهر موجب مردسالارى نمى‌گردد؟


شرح پرسش :
پاسخ :
‎ ‎معناى قيّم بودن شوهر نسبت به زن يك امر حقوقى تخلّف يا اختلاف ناپذير نيست، زيرا در ‏صورتى كه زن استقلال اقتصادى داشته باشد و صلاحيت اداره و تدبير و نگهبانى و نگهدارى حيثيت ‏خويش را واجد باشد، مى‏تواند در متن عقد نكاح مثلاً محدوده آن قيموميّت را با توافق طرفين تعيين ‏نموده كه به هيچ وجه به استقلال و كيان وجودى او آسيبى نرسد، البته تمكين غريزى غير از ‏قيموميّت خانگى است، زيرا آن يك حقِ ديگرى است كه مى‏تواند با تعهّد متقابل و تراضىِ طرفين ‏قلمرو آن مشخص شود، و تحديد بعضى از انحاء يا مراتب يا مراحل آن نه با كتاب و سنّت معصومين ‏مخالف است و نه با مقتضاى عقد نكاح مباين، چون تقييد اطلاقِ مقتضاىِ برخى از عقود با توافق ‏طرفينِ عقد، محذورى را به همراه ندارد.‏
‎ ‎از رهگذر فوق لازم است توجه شود كه عنوان سالار به معناى فرمانروا و حكمران و فوق قانون و ‏غير مسؤول، براى هيچ كسى نسبت به ديگرى روا نيست خواه در حريم خانه به عنوان مردسالارى ‏و خواه در متن جامعه به عنوان رئيس‏سالارى يا فقيه‏سالارى يا عناوين ديگر، زيرا مهم‏ترين شرط ‏صلاحيت سرپرست خانواده يا جامعه همانا دو عنصر محورى علم و عدل است، يعنى: در جريان ‏تشخيص اصول مديريت، آگاه و مطّلع و در اجراى اصول و موادّ مديريت، عادل و معتدل باشد، زيرا ‏بازگشت چنين مسؤوليت‏ها در نظام اسلام به علم و عدالت‏سالارى است كه همه فرهيختگان ‏بشرى خواهان چنين حكمرانى و فرمانروايى هستند كه هرگز جهل به جاى علم ننشيند و جور به ‏جاى عدل حكم نراند. نمونه آن را مى‏توان از سيرت و سنّت حضرت على عليه السلام استفاده كرد، ‏چنانچه حضرت امام محمد باقر عليه السلام نقل مى‏كند كه اميرالمؤمنين عليه السلام در روز گرمى ‏از محل كار به خانه خود برمى‏گشت، زنى را ايستاده ديد كه مى‏گويد: شوهرم به من ستم نمود و ‏مرا ترساند و بر من تعدّى كرد و سوگند ياد نموده كه مرا بزند، حضرت على عليه السلام فرمود: صبر ‏كن كه روز خنك شود آنگاه با تو مى‏آيم، زن گفت: خشم شوهرم بر من شديدتر مى‏شود، حضرت ‏على عليه السلام فرمود: خانه‏ات كجاست؟ آنگاه به طرف خانه آن زن حركت كرد و به اهل خانه ‏سلام نمود، جوانى بيرون آمد، حضرت على عليه السلام به او فرمود: اى بنده خدا از خدا بپرهيز... ‏آن جوان گفت: به تو چه، من او را مى‏سوزانم. اميرالمؤمنين عليه السلام فرمود: من تو را امر به ‏معروف و نهى از منكر مى‏كنم، تو با منكر با من روبرو مى‏شوى و معروف را انكار مى‏كنى؟ مردم از ‏راه رسيدند و حضرت على عليه السلام را شناختند و به او مى‏گفتند: سلام عليكم يا اميرالمؤمنين، ‏آن جوان حضرت را شناخت و به دست و پاى حضرت على عليه السلام افتاد و عذرخواهى كرد.‏
‎ ‎آنگاه اميرالمؤمنين عليه السلام به آن زن فرمود: داخل خانه‏ات برو و شوهرت را به چنين كارى ‏وادار نكن.(1)‏

‏(1) جامع احاديث الشيعه، ج20، ص255 با ترجمه آزاد‎.‎

‏( آیةالله جوادی آملی ،زن در آئينه جلال و جمال، صفحات 344 ـ 345.)‏