پرسش :

سرّ تفاوت بين زن و مرد چيست؟‏


شرح پرسش :
پاسخ :
آنچه كه در قرآن كريم راجع به تفاوت موجودات بيان شده اين است كه: اولاً، بايد زندگى به احسن وجه اداره ‏شود و ثانياً، تا تسخير متقابل بين موجودات محقق نشود و هماهنگى بين آحاد و طبقات متفاوت ايجاد نگردد، ‏نظام به احسن وجه اداره نمى‏شود در سوره زخرف فرمود‎:‎
‎ » ‎أهم يقسّمون رحمت ربّك نحن قسّمنا بينهم معيشتهم فى الحياة الدّنيا ورفعنا بعضهم فوق بعض ‏درجات ليتّخذ بعضهم بعضاً سخريّاً ورحمت ربّك خيرٌ ممّا يجمعون»(1).‏
‎ ‎فرمود: ما مردم را با استعدادهاى مختلف و شرايط گوناگون آفريديم و اگر همه در يك سطح از استعداد و ‏يك سطح از قدرت بودند نظام هستى متلاشى مى‏شد، چون كارها گوناگون است و كارهاى گوناگون را بايد ‏استعدادهاى گوناگون به عهده بگيرد، لذا بايد تفاوت باشد. اگر در اين تفاوت كسى كه مثلاً در درجه پنجم ‏است بيايد در درجه دهم و كسى كه در درجه دهم است بيايد در درجه پنجم قرار بگيرد، باز اين سؤال محفوظ ‏است كه تفاوت چرا؟ قهراً نمى‏شود اصل تفاوت را انكار كرد. اگر مهره‏ها هم تبديل شود سؤال عوض نخواهد ‏شد، چون تا زمانى كه شؤون متفاوت وجود دارد قهراً استعدادهاى گوناگون لازم است كه لازمه وجود افراد ‏متفاوت است.‏
‎ ‎همانطورى كه اختلاف طبقات، استعدادها، گرايش‏ها و جذب‏ها و دفع‏ها، هيچ كدام معيار فضيلت ‏نيستند، بلكه همه و همه به عنوان ابزار كار، لازم است تا تسخير متقابل و دوجانبه محقق بشود «ليتّخذ ‏بعضهم بعضاً سُخريّاً» اختلاف زن و مرد هم اين چنين است يعنى اگر كسى استعداد برترى دارد اين استعداد ‏برتر، نشانه فضيلت معنوى و تقرّب الى‏اللَّه نيست. اگر بتواند از اين استعداد برتر فايده بهتر ببرد و خالصانه‏تر ‏كار كند به مرتبه بالاترى از تقوا مى‏رسد، و از اين جهت به كمال محض نزديك‏تر خواهد بود ولى اگر از اين ‏استعداد برتر طَرْفى نبست و به خداى سبحان تقرّب نجست چه بسا اين استعدادِ زائد براى او وبال باشد. ‏پس استعدادها گرچه يك فضيلت ظاهرى است امّا نشانه تقرّب الى‏اللَّه نيست.‏
‎ ‎بنابراين، تفاوت‏ها براى آن است كه گروهى، گروه ديگر را به صورت متقابل و دوجانبه تسخير كنند و هيچ ‏كسى حق ندارد افراد ديگرى را تحت تسخير خود درآورد اما خودش مسخَّر نشود، كسى نمى‏تواند به دليل ‏داشتن قدرت و امكانات استعدادى يا غير استعدادى از ديگران، تسخير يك جانبه طلب كند بلكه بايد تسخير ‏متقابل و خدمت متقابل باشد تا نظام به احسن وجه اداره بشود. و اگر تسخير، متقابل نباشد همان استهزاء ‏كردن و منافع ديگرى را به سود خود رايگان بردن است كه قرآن آن را نهى كرده و آن را به عنوان ستم، تحريم ‏و محكوم كرده است.‏
‎ ‎بنابراين نظام آفرينش، استعدادهاى متقابل و متخالف مى‏طلبد و اين تفاوت هم براى تسخير دوجانبه و ‏متقابل آن تقرّب الى‏اللَّه است‎.‎

‏( آیةالله جوادی آملی ،زن در آئينه جلال و جمال، صفحات 389 ـ 391.)‏

‏(1)سوره‎ ‎زخرف، آيه 32.‏