پرسش :

علت ديدگاه خاص فرهنگ غرب در مورد بانوان چيست؟


شرح پرسش :
پاسخ :
سرّ اين كه جهان غرب در خصوص اين امر نيز فرهنگ منحطّ غلطى دارد - و متأسفانه برخى افراد كه از ‏فرهنگ غنى و قوى اسلام بى‏اطلاعند، گوش به تبليغات سوء آنان مى‏دهند - اين است كه انسان‏شناسى ‏آنها همانند جهان‏بينى آنهاست. و به عبارت ديگر انسان‏شناسى آنها فرع بر جهان‏بينى آنان است، جهان‏بينى ‏آنها در حد‎:‎
‎ » ‎ما هى الّا حياتنا الدّنيا نموت ونحيى وما يهلكنا الّا الدهر»(1).‏
‎ ‎است، و چون جهان را در نشئه طبيعت خلاصه مى‏كنند، و از ماوراى طبيعت سهمى ندارند، انسان را نيز ‏در قلمرو طبيعت خلاصه مى‏كنند و صرفاً تن شناسند نه انسان‏شناس.‏
‎ ‎ديدگاه آنان در انسان‏شناسى، اين است كه تمام حقيقت انسان را بدن و تن آدمى تشكيل مى‏دهد و ‏چون مى‏بينند بدن انسان به دو شكل است، يا به صورت زن يا به صورت مرد، لذا گمان مى‏كنند كه زن و مرد ‏باهم تفاوت دارند، همانطورى كه بدنهايشان متفاوت است‎.‎
‎ ‎كسى كه به انسان‏شناسى از ديدگاه جهان‏شناسىِ مادى مى‏نگرد، هرگز در جهان سير عمودى ندارد و ‏نمى‏داند كه مبدأ و منتهاى سير زندگى انسان چيست بلكه همواره سير افقى دارد، همان گونه كه ‏اخترشناسى، درياشناسى، گياه‏شناسى، جانورشناسى، زمين‏شناسى، معدن‏شناسى و... اينها، مادى ‏است، انسان‏شناسىِ اينان نيز مادى است. او براى انسان مقامى برتر از آنچه كه در نشئه طبيعت است، ‏قائل نيست، و مسائلى از قبيل فرشته، ملك و وحى براى او مفهوم ندارد.‏
‎ ‎انسان موحد جهان را از ديد خدا مى‏نگرد، لذا همان گونه كه نقص و شرّ را نسبى مى‏داند، ترجيح و ‏تقديم را هم نسبى مى‏شمارد. چنانچه اگر يك موحد، شرّى را در عالم ببيند، هرگز آن را به حساب هندسه ‏مهندس عالم نمى‏گذارد، بلكه آن را به فقدان و عدم برمى‏گرداند - چرا كه معتقد است مبدأ پيدايش نظام جز ‏خير محض‎ ‎نيست - ، قهراً نظام را هم به نحو احسن مشاهده مى‏كند و اگر تفاوتها و تفاضلهايى بين انسانها ‏مشاهده مى‏نمايد آن را هم از ديد مهندسى مى‏نگرد، يعنى با اصول ارزيابى مى‏كند كه طبق آن اصول معلوم ‏مى‏شود بين زن و مرد امتيازى نيست‎.‎
‎ ‎نه زندگى همه‏اش عطر است و نه همه زندگى آهن و چدن است، هم كارهاى محكم لازم است و هم ‏كارهاى ظريف. اين كه آيا گل بهتر است يا آهن به راحتى قابل پاسخ‏گويى نيست، زيرا گل فضائلى دارد، و ‏آهن نيز ارزشهاى فراوانى دارد. كارهاى محكم را آهن، و امور ظريف هنرى، دقيق و عاطفى را گل به عهده ‏دارد و اساساً وجود و ثمر آهن بدون گل، و همچنين، وجود گل نيز بدون آهن شدنى نيست.‏
‎ ‎اگر اصول ارزشى اسلام و نظر قرآن كريم روشن شود و محور بحث نيز معين گردد قهراً بسيارى از ‏سؤالات و شبهات حذف مى‏شود، ولى آنها كه اسلام را با مبانىِ آن نشناخته‏اند اين مسائل اجرايى براى آنها ‏خيلى مهم جلوه مى‏كند و به عنوان يك عقده يا نقد علمى يا اعتراض و معارضه مطرح مى‏كنند كه چرا، زن ‏نمى‏تواند فلان كار اجرايى را بپذيرد‎.‎

‏( آیةالله جوادی آملی ،زن در آئينه جلال و جمال، صفحات 397 ـ 399.)‏

‏(1)سوره‎ ‎جاثيه، آيه 24.‏