پرسش :

آيا ابن جنيد اسكافي عمل برقياس مي‌كرده؟ اگر بله، چطور شيعه قلمداد مي‌شود؟ نمونه‌اي از كتابهاي او را معرفي كنيد؟


شرح پرسش :
پاسخ :
يكي از مسلمات اديان توحيدي كه همان اديان آسماني هستند؛ مشترك بودن همه آنها در سه اصل كلي است: 1. اعتقاد به خداي يگانه؛ 2. اعتقاد به زندگي ابدي براي هر فردي در عالم آخرت و دريافت پاداش و كيفراعمالي كه در اين جهان انجام داده است؛ 3. اعتقاد به بعثت پيامبران از طرف خداوند، براي هدايت انسانها به سوي كمال نهايي و سعادت دنيا و آخرت.
عقايد اصلي، لوازم و تفاصيلي دارد كه مجموعاً سيستم عقيدتي دين را تشكيل مي‌دهد. اختلاف در اين گونه اعتقادات، موجب پيدايش اديان و فرقه‌ها و نحله‌هاي مذهبي مختلف شده است. به عنوان مثال اختلاف در كيفيت تعيين جانشين پيامبر كه بايد از طرف خدا يا از طرف مردم تعيين شود، عامل اصلي اختلاف بين شيعه و سني در اسلام شده است، پس معيار شيعه و سني بودن، عمل كردن و عمل نکردن به قياس نيست بلكه اعتقاد به امامت علي ـ عليه السلام ـ و تعيين حضرت از طرف خداوند منان و معرفي پيامبر(ص) به عنوان رهبر آينده جامعه اسلامي مي‌باشد.[1] محمد بن احمد بن الجنيد ابوعلي الكاتب الاسكافي از بزرگان شيعه و از فضلاي اماميه مي‌باشد و از نظر علمي بر ديگران برتري دارد و در علوم فقهي و ادبي بر اقران مقدم است و كتابهاي زيادي دارد و در فن نويسندگي فردي چيره دست و از نظر دقت، بسيار دقيق و در فقه و كلام و حديث و ادبيات عرب، شاخص و در اين فنون كتابهايي نوشته و تأليفات او متجاوز از 50 كتاب مي‌باشد و از اساتيد شيخ مفيد و نجاشي و شيخ طوسي به حساب مي‌آيد و اولين كسي است كه باب اجتهاد را مفتوح ساخته و احكام شرعي را بر آن مبتني نموده است. آوازه او از بغداد و نيشابور فراتر رفته و از نقاط مختلف مثل مصر با او مكاتبه مي‌شده است. ابن بابويه قمي از مخالفان معاصر او بوده و رساله‌اي در رد او نوشته است و فرموده ابن جنيد از ضعفاي شيعه مي‌باشد و ابن جنيد مدتي در نيشابور ساكن شده و بارها ابن بابويه به آن مناطق مسافرت نموده و در تضعيف ابن جنيد مؤثر بوده است و هم چنين شيخ مفيد و سيد مرتضي از مخالفين سرسخت او بوده‌اند و شيخ طوسي فرموده: در مسائل اجماعي مخالفت ابن جنيد مخل به اجماع نيست و باعث نمي‌شود مسئله از اجماعي بودن خارج شود.
امّا عمل كردن ابن جنيد به قياس مسلم است. و اگر رجاليون به آن اشاره نموده‌اند؛ فرموده‌اند قياس چهار قسم است:
1. قياس منصوص العلة، كه علت حرمت را خود شارع بيان نموده است.
2. قياس اولويت، قياس كردن اقواي غيرمنصوص به اضعف منصوص.
3. قياس المناط القطعي، در موردي كه مجتهد به طور قطع مناط و علت حكم را بداند.
4. قياس المناط الظني،
در سه قسم اول اسكافي قياس را حجت مي‌داند و در قسم چهارم حجت نمي‌داند. همان طوري که بيان شد ابن جنيد كتابهاي زيادي را تأليف نموده كه متجاوز از پنجاه كتاب مي‌باشد. چند كتاب به عنوان نمونه ذكر مي‌شود:
ـ تهذيب الشيعة لاحكام الشريعة، 20 جلد است.
ـ المختصر الاحمدي لفقه المحمدي.
ـ الاريقاع في تحريم الفقاع.
ـ كتاب سبيل الفلاح لاهل النجاح.
ـ نور اليقين و بصيرة العارفين.
ـ تبصرة العارف و نقد الزائف.
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. ريحانة الادب في تراجم المعروفين بالكنية و اللقب، محمد علي تبريزي، ج 1، ص 70، چ دوم، 1335.
2. دائرة المعارف بزرگ اسلامي، زير نظر كاظم بجنوردي، تهران، 1369، جلد 3، در حالات ابن جنيد، ص 258.


[1] . بحرالعلوم، سيد محمد مهدي، رجال السيد بحر العلوم المعروف بالزوايد الرجالية، تهران، 1363، ج3، ص205.