پرسش :

بنيانگذار فرقة‌ قاديانيه چه كسي مي باشد؟


شرح پرسش :
پاسخ :
بنيانگذار فرقة‌ قاديانيه ميرزا غلام احمد قادياني مي باشد، خاندان غلام احمد از بازماندگان «امير برلاس» عموي امير تيمور گركاني بوده كه در قرن 16 ميلادي از خراسان به هندوستان مهاجرت نموده اند و در شهر قاديان واقع در ناحية‌ «گرداس پور پنجاب» ساكن شدند. «قاديان» بعد از تقسيم شبه قاره هند، از توابع هند قرار گرفته است.
غلام احمد در حدود 1255 هـ در قاديان متولد شد[1] و پس از تكميل تحصيلات ديني برخلاف ميل باطني پدرش كه شغل طبابت داشته، وارد خدمت در دولت انگليس مي شود و در سال 1860 تا 1865 ميلادي به مدت 5 سال در شهر سيالكوت مشغول خدمت بوده و با انگليسي ها رابطة‌ نزديك و صميمي داشته است. سپس از خدمت دولتي كناره گيري مي كند و در شهر قاديان گوشه گيري را انتخاب مي كند. و در سن چهل سالگي يعني سال 1880 كتاب مذهبي خود را كه «براهين احمديه» نام داشته منتشر مي كند.[2]
وي در سن پنجاه سالگي ادعا مي كند كه از جانب خدا به او وحي مي رسد و اجازه دارد بيعت بپذيرد. و در سال 1904 ميلادي خود را مسيح و مهدي موعود و «تاركريشنا» خواند. تا اينكه در سال 1908 در 69 سالگي از دنيا رفت.[3] غلام احمد در حدود 75 جلد كتاب نوشته كه همگي به چاپ رسيده است. سخنرانيها و مكاتبات وي بعدا بوسيلة پيروانش جمع آوري و چاپ شده است. غلام احمد مسلمانان را كافر مي دانسته و به پيروانش دستور داده بود كه با آنان همچون اهل كتاب رفتار نمايند، با زنان مسلمان ازدواج كنند ولي دختران خود را به مسلمانان ندهند.
بعد از مرگ غلام احمد، شوراي احمديه، «مولوي نور الدين» را بعنوان خليفه و جانشين غلام احمد اعلام كرد وي در سال 1914 در سن 73 سالگي از دنيا رفت. پس از وي اكثريت اعضاي قاديانيه، خواستار زعامت پسر 25 سالة غلام احمد يعني ميرزا بشير الدين محمد احمد بودند، وي مي گويد: من در آن هنگام 25 ساله بودم، سازمان اجرايي جماعت دست مخالفان بود. بخش اعظم جنبش كه در قاديان بودند، مسئوليت را بر دوش من گذاشتند و من نيز پذيرفتم، در آن زمان خداوند بر من وحي فرمود كه مرا ياري خواهد كرد و مخالفان را شكست خواهد داد.»[4] وي در سال 1965 از دنيا مي رود. بعد از وي ميرزا طاهر احمد رهبري قاديانيه را به عهده مي گيرد و تا كنون زنده و مسئوليت را عهده دار است.
ميرزا طاهر احمد رهبر فعلي قاديانيه فرزند بشير احمد است، كتابي دارد بنام «القتل باسم الدين» مباحث اين كتاب بيشتر رد نظرية ابوالاعلي مودودي دربارة ارتداد و تكفير و جهاد است. وي مجازات مرگ مرتد را يك اصل اسلامي نمي داند، وي تكفير را از اختراعات فقهاي اسلام دانسته كه از فكر خوارج به آنها رسيده است.[5]
نام ديگر قاديانيه، احمديه است كه در كتب انگليسي به اين نام شهرت دارند و خود را در عالم به اين نام معرفي كرده اند. اين فرقه هيئت هاي تبليغي قوي دارد و اكنون مركز آن در انگلستان است و بنابر اعلام خود شان حدود 10 ميليون نفر به اين فرقه وفا دارند كه حدود 4 ميليون آنها در پاكستان زندگي مي كنند، اما بيشتر فعاليت آنها در آفريقاست.[6]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. ملي گرايي هندو، جمشيدي بروجردي.
2. تحقيقاتي دربارة‌ هند، رايزني جمهوري اسلامي ايران در هند.


[1] . دائرة‌ المعارف فارسي، تهران، موسسة‌ انتشارات فرانكلين، 1356ه‍ ، ج2، ص1986.
[2] . دائرة‌ المعارف الاسلاميه، بي جا، بي تا، ج1، ص504.
[3] . مشكور، جواد، فرهنگ فرق اسلامي، مشهد، آستان قدس رضوي، 1368ه‍ ، ص39.
[4] . غلام احمد، تفسير القرآن، اسلام آباد، الشركة الاسلاميه، 1992م، ج1، ص592.
[5] . ميرزا طاهر احمد، القتل باسم الدين، اسلام آباد، الشركة الاسلاميه، 1990م، ص 77.
[6] . دائرة المعارف دين، مدخل احمدية، ج 1، ص 153.
( اندیشه قم )