پرسش :

نحله‌هاي جديد را معرفي نموده و عقايد آنان را به اختصار بيان كنيد؟


شرح پرسش :
پاسخ :
ابتدا سعي مي‌شود با نام بردن از نحله‌هاي جديد فهرستي از آنها در دست باشد، سپس با توضيح كوتاهي پيرامون از هم پاشيدگي تمدّن و تفكّر عقيدتي غرب كه علّت به وجود آمدن اين نحله‌ها است به توضيح مختصري در زمينه عقايد انحرافي نحل جديد پرداخته مي‌شود.
نهضت‌‌هاي نوين بسياري در ميان مردمان جوامع مختلف در اقصي نقاط جهان در حال شكل‌گيري است. در آفريقا از تعامل ميان سفيدپوستان و سنت‌هاي كمتر نيرومند قديمي متجاوز از 10000 فرقه و دين جديد يافت مي‌شود كه از شيطان‌پرستان، يزيديان، مكاشفه والايي‌گرا، هاركريشنا، علم گرايان مسيحي، روح‌گرايان و و
ودوها، سانتريا و كليساي سيمون كيمبانگو در زئير تا كليساي پيشگوي زن، آليس نيشنا در زامبيا و تا صهيونيزم اشعيا و بسياري از اين اديان نوبنياد در كشور آفريقاي جنوبي و جنبش ايگليسياني كريستو در فيليپين كه در سال 1914 تأسيس شده و كليساي راتانا در ميان مائوري‌هاي نيوزيلند 1919 و بسياري از اديان ديگر تازه تأسيس در ژاپن و چين مي توان نام برد.
از اديان غربي نيز مي‌توان از: 1. دانش مسيحايي، 2. مورمونها 3. تئوزوفيستها 4. سيانتولوژي نام برد.
تئوزوفيستها: (theosophy ) اين گروه كه يكي از معروف‌ترين نحله هاي جديد مي‌‌باشد، باورهايشان بيشتر ريشه در تاريخ و عهد باستان دارد. معروف‌ترين گروه جامعه تئوزوفيكال (theosophisociety ) در 17 نوامبر 1875 م توسط مادام هلنا بلاواتسكي اوكرايني ( 1891 ـ 1831 ) پايه‌ريزي شد.
به لحاظ آماري در چارچوب سازمان و نهاد، شمار آنها چندان زياد نيست، امّا آموزه‌هاي آنها در بسياري از جوامع ديني نفوذ كرده است.
عقايد: عمده عقايد اين فرقه حول و حوش 5 سئوال مي‌باشد كه عبارتند از:
1. معناي زندگي و مرگ چيست؟
2. چرا شرّ وجود دارد؟
3. چه نكته‌اي در رنج بردن نهفته است؟
4. آيا خدايي وجود دارد؟
5. چرا برخي مردم خوشبخت‌اند و برخي بدبخت؟
شعار اين فرقه اين است كه هيچ ديني بالاتر از حقيقت وجود ندارد.
تئوزوفي نشانه‌ها و بينش‌هايي به دست مي‌دهدكه افراد مي‌توانند با استفاده از آن به حقيقت برسند. اين دين، هيچ تعارضي با اديان ديگر ندارد و اعضاء اين فرقه در تمامي اديان وجود دارند، و دركنار دين خود به تئوزوفي هم معتقد هستند، اين دين، حاصل اختلاط اديان شرقي و غربي و علم و فلسفه و ديگر علوم و بينش‌ها مي‌باشد، پايه‌هاي اين نحله بر پايه كتاب دكترين سري بلاواتسكي است.
اصول سه‌گانه تئوزوفي:
1. اولين اصل عبارت است از اين‌كه: قدرت مطلق همه جا حاضر است، قادر مطلق قابل درك و فهم توسط عقل بشري نيست. و هر گونه نامگذاري اين قادر مطلق به هر نامي خدا، رب و ... بي‌عدالتي در حق اوست. علم به اين قدرت، علم به حقيقت است.
2. نامحدود بودن اين قدرت به حدّي كه بي‌حدّ و مرز است و بشر و تمامي موجودات، تحت تأثير اين قدرت ابدي هستند، و هيچ پاياني براي موجودات نيست.
3. همه چيز جزئي از يك كل است، كه نمي‌توانيم به درك كامل آن نائل آييم، امّا اطمينان به وجود هر چيزي داريم كه هر چيزي و هر وجودي، بخشي از هستي است.
ماده و روح، بخشي از قدرت است و تمام آنها بخشي از كلّ هستي مي باشند و عدالت همه جا هست، و در تمام هستي و در تمام موجودات جاري است.
اهداف تئوزوفي:
1. تشكيل تركيبي از برادري جهاني از تمام انسان‌ها كه در آن تمايز نژادي، جنسي، اعتقادي، طبقاتي يا رنگ مطرح نباشد.
2. ترغيب به مطالعه تطبيقي دين، فلسفه و علم.
3. تفحص و تحقيق در قوانين بي توضيح مانده‌ي طبيعت و قدرتي كه در انسان به وديعت نهاده شده است.
كليدي‌ترين مفاهيم:
1. وحدت جسم و روح و اينكه همه از جسم و روح تشكيل شده‌اند.
2. كرمه: شبيه كرمه اديان شرقي، كرمه عدالت هستي است، با كرمه به هر چه اندوخته‌اي مي‌رسي و اين انسان است كه خوب يا بد بودن اعمال و زندگي خود را مي‌سازد.
3. مرگ و بازتن‌يابي: مرگ، آغازي براي زندگي ديگر است، و علاوه بر اينكه منفي نيست، بلكه باعث تحول و دگرگوني روح مي‌شود.
4. سطوح وجود: جسم و روح از طريق سطوح مختلف تكامل مي‌يابند و به حقيقت نزديك مي‌شوند و عدد 3 و 7 همچون بسياري از اديان ديگر داراي معني و مفهومي خاص است.
ابعاد سه گانة زندگي تثليث: 1. اراده، 2. خرد، 3. عمل.
سطوح هفتگانة هستي: 1. فيزيكي (اثيري) ـ 2. احساس (آسترال) ـ 3.عقلاني ـ 4. دروني ـ 5. جان (فعاليت و سعادت)6. آگاهي(خرد) ـ 7. جوهر (بودن).[1]
مورمونها: اين فرقه در 6 آوريل 1830 در شهر «سالت‌ليك سيتي» ايالت يوتاي آمريكا، توسط جوزف اسميت، تأسيس شد. به اعتقاد اين فرقه، اسميت وسيله‌اي براي تحقق اراده خدا و نجات انسان‌ها و امّت‌ها و رستگاري باقي‌ماندة قوم بني‌اسرائيل و رساندن كمال انجيل به همگان است.
اصول اعتقادي مورمونها:
1. ما به خداي پدر ازلي و پسرش عيسي مسيح و روح القدس، ايمان داريم.
2. ما به اينكه انسان‌ها به سبب گناهانشان مجازات خواهند شد، نه به سبب گناه حضرت آدم ـ عليه السّلام ـ. ايمان داريم.
3. ما به اينكه از طريق كفاره عيسي، همه با اطاعت انجيل و مقررات انجيل نجات مي‌يابند ايمان داريم.
4. ما به اين كه نخستين اصول و مقررات انجيل عبارت است از: الف. ايمان به خداي عيسي مسيح . ب. توبه. پ. تعميد يا فرورفتن در آب براي آمرزش گناهان. ت. دست گذاري براي موهبت روح القدس، ايمان داريم.
5. به اين كه خدا بايد كساني را از طريق نبوت و دست ‌گذاري افراد مجاز، فراخواند تا انجيل را موعظه كنند و در نظام آن به خدمت مشغول باشند، ايمان داريم.
6. ما به همان تشكيلاتي كه در كليساي آغازين وجود داشت، يعني رسولان، انبياء، شبانان، معلمان، انجيل نويسان و غيره، ايمان داريم.
7. ما به موهبت زبان‌ها، نبوت، وحي، مكاشفات، شفاء، فهم زبان‌ها و ايمان داريم.
8. ما به كتاب مقدس تا جايي كه درست ترجمه شده باشد، ايمان داريم چرا كه كلام خداست و كتاب مورمون هم كلام خداست.
9. ما به همه آنچه خداوند وحي كرده است و به هرآن چه اكنون وحي مي‌كند ايمان داريم و ايمان داريم او باز هم امور بسيار بزرگ و مهمي را دربارة ملكوت خداوند وحي مي‌كند.
10. ما به معناي تحت اللفظي جمع شدن اسرائيل و بازگشت ده قبيله و اينكه صهيون (اورشليم) در قارة آمريكا بنا خواهد شد و مسيح حكومت كرده زمين نو خواهد شد و جلال فردوسي خود را دريافت خواهد كرد، ايمان داريم.
11. ما به امتياز پرستش خداي قادر مطلق طبق، دستورات وجدانمان قائل هستيم و اين امتياز را براي همه انسان‌ها روا مي‌داريم، تا به هر شكل و هر جا و آنچه ممكن شود عبادت كنند.
12. ما به اطاعت قانون و احترام و حفظ آن ايمان داريم و بايد تسليم پادشاهان، رؤساي جمهور، فرمانداران و ... باشيم.
13. ما به اين كه بايد صادق، درستكار، پاكدامن، خيرخواه و فضيلت‌مند باشيم و به همه نيكي كنيم ايمان داريم.
14. ما به همه چيز ايمان داريم و با تحمّل رنج‌ها و صبر، عمل كرده و مي‌كنيم. اگر چيزي خوش‌نام، فضيلت‌مند و دوست‌داشتني، يافت شود، ما به دنبال آنيم.
كتب مورمونها: عهد عتيق و جديد، مورمون، تعاليم و پيمانها، مرواريد گرانبها.[2]
سيانتولوژي: در سال 1954 در كاليفرنياي آمريكا توسط شخصي به نام هابارد تأسيس شد وي كتابي به نام انديشگي، دانش بهداشت فكري نگاشت كه راهنماي سيانتولوژي است. اين نعله 30 كشور جهان فعال است و حدود 2 ميليون نفر پيرو دارد، و تنها در ايالات متحدة آمريكا درآمد ساليانه‌اش حدود 150 ميليون دلار است اينان از طريق ادعاي درمان مشكلات روحي و رواني، ثروت هنگفتي به دست مي آورند.[3]
دانش مسيحي: يك زن آمريكايي رادمنش به نام «مري بيكرادي» بنيان‌گذار اين فرقه است كه بيشتر زير نام روزنامه‌اش «كريسشن ساينس مونيتور» شناخته شده است.
مري بيكرادي بنابر اين اصل كه ماده زندگي نيست، به اين نتيجه مي‌رسد كه تن، توان آن را ندارد كه از درد و رنج ما آگاه شود، پس آگاهي از درد و رنج ميوه خيال ماست. حال كه چنين است، اگر ما اين برهان آوري را بپذيريم كافي خواهد بود. كه آن را به خود بگوييم تا دردمان درمان شود. دركار دين «دانش مسيحايي» خويشتن را همان روح القدس مي‌خواند. براي او عيسي مسيح خدا نيست، بلكه خدا مردي است كه بيشتر از هر كس، نماد خدا ـ يعني صورت ذهني خدا ـ در روي زمين است. آمدن مسيحا در آخر الزمان به معني رشد پيش‌رونده نفوذ روحاني مسيح در جهان است. تعداد پيروان اين كليسا حدود دويست هزار نفر است.[4]
معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر:
1. مجلة هفت آسمان، شماره 16، سال 4، زمستان 81.
2. مجله اخبار اديان، سال دوم، شماره 9، شهريور و مهر 83.
3. انسان و اديان، نقش دين در زندگي فردي و اجتماعي، ميشل مارلب، ترجمة مهران توكلي.


[1] . دارابي، باقر، ترجمه اخبار اديان، سال دوم، شماره 9 شهريور و مهر 83.
[2] . توفيقي، فاطمه، مجله هفت آسمان، شماره 16، سال 4، زمستان 81.
[3] . مالرب، ميشل، انسان و اديان، ترجمه مهران توكلي.
[4] . مالرب، ميشل، انسان و اديان، ترجمه مهران توكلي.
( اندیشه قم )