پرسش :
راهكارهاي مهمي كه به كمك آنها مي توان در شغل مشاوره و امور مشاوره اي موفق بود كدامند؟
شرح پرسش :
پاسخ :
بحث راهكارهاي مشاوره و امور مشاورهاي با توجه به انواع مشاوره هاي (اخلاقي، آموزشي، فكري، عاطفي، خانوادگي، حقوقي، پزشكي و...) از مباحث بسيار مفصلي است كه پرداختن به هر كدام از آنها نياز به وقت و حوصلة خاص خود را دارد. لازم به ذكر است كه محتواي جواب را در سه قالب مي ريزم: قالب اول به انواع روشهاي مشاوره اي مي پردازد، قالب دوم به اصول و فنون مشاوره اي اشاره دارد، و قالب سوم به اصول توصيه هاي مشاوره اي اشاره مي كند:
الف: انواع روشهاي مشاوره اي
در روش مشاوره، از نظر ميزان فعاليت مراجعه كنندگان و مشاره و چگونگي رابطة آن ها، سه نظريه وجود دارد:
1. يك نظريه اين است كه مشاور بحث را در اختيار گيرد و تكنيك ها و فنون مشاوره، بسيار استفاده كند و در تشخيص علتهاي ناراحتي فرد بكوشد و راه حلهاي مناسب را به وي پيشنهاد كند. اين نوع روش را روش مستقيم «Directive method» مي نامند.
2. نظريهديگر آن است كه مشاور، در مشاوره محيط گرم و پذيرا را براي فرد فراهم كند تا او با آسودگي و دلگرمي به گفتگو و دادن اطلاعات لازم در مشاوره اقدام كند و نيز هدايت و رهبري بخش مهمي از فعاليت هاي جلسة مشاوره را به عهده او گذارد و مشاور صرفاً به انعكاس احساسات او بپردازد و او را راهنمائي كند تا خود او به راه حل مناسب برسد. اين روش را روش غيرمستقيم «Non - Directive method» مي نامند.
3. نظريه متعادل اين است كه مشاوره با توجه به نوع مشكل فرد و توانمندي او، هر يك از دو روش مستقيم يا غيرمستقيم را كه بخواهد، انتخاب كند و در مواردي از هر دو روش استفاده نمايد. اين روش را روش انتخاب «» مي نامند.[1]
ب: اصول و فنون مشاوره
ما در اين قسمت به 3 نكتة مهم اشاره مي كنيم:
فرآيند مشاوره
عمل مشاوره از ابتدا تا انتها، بايد يك فرايند دقيق و مشخصي را طي كند. به همين خاطر در ابتدا ما بايد فضاسازي مناسبي براي مكان مشاوره داشته باشيم چه از نظر ظاهري (آرايش مكان، استفاده از گل طبيعي و...)، چه از نظر روحي و رواني (فراهم سازي اسباب تقويت روان، پرهيز از ايجاد آشفتگي رواني و...) و چه از لحاظ معنوي و روحاني (ياد خدا، دعا، آهنگ و نواي معنوي و...).
در مشاوره بايد به فنون مناسب ارتباطي آگاه باشيم و با ايجاد ارتباط متقابل و دريافت مشكل، به تجزيه و تحليل آن بپردازيم سپس با شناسائي مشكل، به ارزيابي راه حلهاي ممكن و مناسب با اوضاع شخصي، رواني و رفتاري مراجعه كننده پرداخته و با انتخاب راه حلهاي مناسب، برنامه اي رفتاري، براي مراجعه كننده، و در راستاي حل مشكل او تنظيم نمائيم. هنگام عمل مراجع كننده به اين برنامه ها نظارت را فراموش نكنيم و هميشه بر روند اصلاح رفتار مراجع خود نظارت داشته باشيم.
كيفيت بيان مشكل توسط مراجعه كننده و شيوة برخورد مشاور با او
كيفيت بيان مسأله يا مشكل توسط مراجعه كننده مي تواند متناسب با اوضاع روحي، رواني و رفتاري مراجعه كننده متفاوت باشد:
1. گاهي بعضي از مراجعه كنندگان بدون هيچ دغدغه اي «تصريح به مشكل» مي كنند.
2. گاهي بعضي افراد مشكل خود را «كتمان» مي كنند، و اينان يا مشكل خود را سربسته و بصورت كُدوار بيان مي كنند، و يا اينكه مشكل خود را به ديگري نسبت مي دهند و خود را نماينده شخص ديگر مي دانند.
3. گاهي مراجعه كننده مشكل را با «ابهام» بيان مي كند، كه اين سختر از مرحلة قبل است چون در مرحلة قبل اگر مشاورهبا همان كُدها توجه كند به مشكل پي مي برد اما در ابهام گوئي، مراجعه كننده حتي بصورت كُدوار هم مشكل خود را بيان نمي كند.
4. گاهي بعضي مراجعه كنندگان «سكوت» كرده و سخني نمي گويند حال اين سكوت يا ابتدائي است و از ابتداي مشاوره ساكت است و يا در حين مشاوره سكوت مي كند.
نحوة برخورد شخص با مشاور با هر يك از اين 4 حالت بسيار مهم است. ما در زير براي هر كدام از اين موارد يك شيوه را پيشنهاد مي كنيم:
1. هنگامي كه مراجع مشكل را به صراحت بيان مي كند از شيوة هدايت كننده استفاده كنيد، يعني اينكه اگر قسمتي را كه مشاور فكر مي كند بزنگاه مشكل است، از او تقاضاي تكرار كند، يا اگر ائي بحث، از سير اصلي منحرف شد بحث را به مسير اصلي بر گرداند، يا اگر جائي نياز به توضيح بيشتر داشت با لطائف الحيلي سعي كند تا مطلب را با روشني بيشتري بيان كند و... .
2. هنگامي كه مراجع اصرار بر كتمان دارد از شيوة بازدارنده استفاده كنيد. مثلاً شما مي توانيد از تاريخچة مشكل سؤال كنيد، يا حتي مي توانيد از از تاريخچة زندگي شخصي مراجع (البته با دقت و ظرافت) سؤال كنيد، يا اينكه با دلائل منطقي و قوي بر حضور مراجع اصلي اصرار كنيد (در مواردي كه مراجع از زبان ديگري سخن مي گويد)، يا اينكه او را تشويق كنيد به صراحت بيان، و يا او را از عدم صراحت در بيان مشكل بترسانيد، و عواقب خطرناك و وخيم اين مشكل را براي او بازگو كنيد.
3. هنگامي كه مراجع سعي در مبهم گوئي دارد از شيوة آشكارسازي استفاده نمائيد. مشاور با دقت، با واژگان و نكات كليدي سخن مراجعه كننده توجه كند و از آنها يادداشت برداري نمايد و يا گاهي خود مشاور، سخن مراجعه كننده را تكرار كند و از مراجعه كننده بخواهد كه آيا درست فهميده ام يا نه؟ و يا گاهي مي تواند با موارد و مطالبي كه در تقريب ذهن مشاور براي كشف مشكل مراجعه كننده مؤثر است گريز بزند. و حتي مي تواند خود مشاور به مشكل تصريح كند و از مراجعه كننده اعتراف بگيرد كه مشكل شما اين سات يا نه؟ البته توجه به علائم آشكار در گفتار و رفتار مراجع (مثل نحوة سخن گفتن، اضطراب، حركت دست و چشم، نحوة نشستن و...) و همچنين تشويق و بيم دهي مراجع كننده نيز براي آشكارسازي مهم است.
4. هنگامي كه مراجع سعي در سكوت دارد مي توان از شيوة به حرف در آوردن مراجعه كننده استفاده كرد. البته اين سكوت مي تواند دلائلي داشته باشد مانند عدم ايجاد رابطة حسنه بين مشاور و مراجعه كننده، عدم رضايت از فرايند مشاروه، خستگي زياد و...[2] و براي هر كدام راهكارهاي مخصوص وجود دارد. در اينگونه موارد مي توان از شيوة به حرف در آوردن استفاه كرد، و اين مي تواند با طرح سؤالات ابتدائي و روشن باشد يا حتي مي تواند با درخواست نقاشي و تصويري باشد (چون در اين حالت اينگونه افراد آنچه را در ذهن دارند به تصوير مي كشند) يا پيشنهاد ارائه گزارشي مكتوب از خود، يا توصيف چيزي (مثل بهار)، يا حتي تقاضاي نوشتن انشائي در موضوع خاصي نمائيم كه در اين صورت مي توان مشكلات آنها را از ميان نوشته هايشان بيرون كشيد. حتي بيان خاطرات هدايت كننده و جهت دهنده از خود توسط مشاور نيز مي تواند در اين زمينه به مشاور كمك كند.
فنون ارتباطات
آشنائي با فنون ارتباطي و روح و ساختار ارتباطات، به مشاور كمك مي كند تا حس ارتباط متقابل و همدلي را تقويت كند. بحث ارتباطات (كلامي، غير كلامي، دوگانه) از مباحث مهم و مفصل در بحث هاي مشاوره اي و تربيتي است و كتابهي فراواني نيز در اين زمينه تدوين شده است. بنده بخاطر عدم اطاله، به اين بحث نمي پردازم ولي در عوض يك برگ در باب «ارتباطات مشاوره اي» كه به طور خلاصه و كلي به ركان آن اشاره شده است را ضميمه مي كنم.
ج: اصول و توصيه هاي مشاوره اي
در اين قسمت به طور خلاصه و مختصر به توصيه هائي در زمينة، «مشاور» و «مراجعه كننده» مي پردازيم. و علت بيان توصيه به مراجعه كننده با توجه به اينكه از موضوع سؤال جنابعالي خارج است اين است كه شما با در اختيار قرار دادن اين توصيه ها به مراجعين خود، مي توانيد روند مشاوره را تسهيل نمائيد. اين توصيه ها از اين قرار است:
توصيه به مشاور:
1. قبل از ورود به جلسة مشاوره، و به هنگام ارايه هر نوع راهكار و يا توصيه اي، با ياد خداوند و توكل بر او آمادگي روحي و معنوي كسب كنيد و در راه مدد به مراجع از خداوند مدد بجوييد.
2. از جنبة علمي به ساختار و آثار توصيه ها واقف باشيد.
3. با اطمينان خاطر و يا احتمال قوي به اثربخش بودن توصيه ها، آنها را به مراجع القاء كنيد.
4. حتي الامكان از به كارگيري لحن اخلاقي و تربيتي بپرهيزيد و بر لحن علمي و منطقي تأكيد ورزيد.
5. جانب اميدبخشي و انذاردهندگي را به نحو مطلوب و اعتدال آميز رعايت كنيد.
6. از به كارگيري اطلاحات و واژگان صرفاً فني و غيرضروري بپرهيزيد.
7. به توصيه هاي اخلاقي و تربيتي، خود نيز پاي بند باشيد.
8. از وعده هاي غيرقابل انجام و يا سخت و دير انجام بپرهيزيد.
9. از تعرض به اصول ارزشها و باورهاي مراجع اجتناب بورزيد، مگر در صورتي كه مشاروه بابت تجزيه و تحليل آن اصول باشد.
10. نه چندان مجمل بگوئيد كه به ابهام بينجامد و نه چندان مفصل، كه خسته كننده باشد.
11. براساس خوشايند و بدآيند مراجع توصيه نكنيد.
12. توصيه ها از عوارض و لوازم نامطلوب مبرا باشد.
13. براي برطرف شدن مشكل مراجع خود و يا درمان ناهنجاري او به درگاه خداوند دعا كنيد.
14. پي گيري و انجام توصيه ها ممكن باشد.
15. مشاوره بايدبه مراجع به چشم مخلوق و محبوب خدا و انسان و هم نوع نگاه كند و هرگاه ببيند كه مشكل مراجع خارج از حيطه علمي او است او را به متخصصان برجسته ارجاع دهد.
توصيه به مراجع:
1. قبل از ورود به جلسة مشاوره و در حين شنيدن توصيه هاي مشاور، با خداوند ارتباط معنوي ويژه اي برقرار كند.
2. مستمع خوبي براي توصيه هاي مشاور باشد.
3. بر مشاور خويش اعتماد ورزد و در عين حال از او انتظار معجزه را نداشته باشد.
4. از عجله به خرج دادن، و انتظارات بي جا در امر درمان و يا حل مشكل خود پرهيز كند.
5. نسبت به مشاور خود متعهد بماند و در حد توانائي خود در به كار بستن توصيه هاي تلاش كند.
6. در صورت احساس نياز به همكاري جدي و فعال مشاور در راستاي عمل به توصيه ها با كمال ادب و احترام از او كمك بخواهد.
7. به هنگام عمل به توصيه ها، واقعيات حالي، شخصيتي، رواني و رفتاري خود را از نظر دور ندارد و به عوارض و لوازم آن ملتفت باشد.
8. در گزارش خود به مشاور در ارتباط با اقدام عملي بر توصيه ها، كاملاً صادق باشد.
9. از جدال و مرائ با مشاور در ارتباط با توصيه ها بپرهيزيد.
10. در مقام اقدام به توصيه ها از خداوند مدد بجويد.
11. ... .
منابع كمكي:
فنون و روشهاي مشاوره، عبدالله شفيع آبادي، چ 12، تهران: نشر ترمه، 1381.
اصول و فنون مشاوره و راهنمائي، علي نقي فقيهي، چ 1، تهران: انتشارات سازمان تبليغات اسلامي، 1373.
ارتباط شناسي، محسنيان راد، تهران: انتشارات سروش، 1379.
[1] . اصول و فنون مشاوره و راهنمائي، علي نقي فقيهي، چ 1. ص 39، تهران: انتشارات سازمان تبليغات، 1373.
[2] . فنون و روشهاي مشاوره، عبدالله شفيع آبادي، چ 12، ص 49، تهران: نشر ترمه، 1381.
( اندیشه قم )
بحث راهكارهاي مشاوره و امور مشاورهاي با توجه به انواع مشاوره هاي (اخلاقي، آموزشي، فكري، عاطفي، خانوادگي، حقوقي، پزشكي و...) از مباحث بسيار مفصلي است كه پرداختن به هر كدام از آنها نياز به وقت و حوصلة خاص خود را دارد. لازم به ذكر است كه محتواي جواب را در سه قالب مي ريزم: قالب اول به انواع روشهاي مشاوره اي مي پردازد، قالب دوم به اصول و فنون مشاوره اي اشاره دارد، و قالب سوم به اصول توصيه هاي مشاوره اي اشاره مي كند:
الف: انواع روشهاي مشاوره اي
در روش مشاوره، از نظر ميزان فعاليت مراجعه كنندگان و مشاره و چگونگي رابطة آن ها، سه نظريه وجود دارد:
1. يك نظريه اين است كه مشاور بحث را در اختيار گيرد و تكنيك ها و فنون مشاوره، بسيار استفاده كند و در تشخيص علتهاي ناراحتي فرد بكوشد و راه حلهاي مناسب را به وي پيشنهاد كند. اين نوع روش را روش مستقيم «Directive method» مي نامند.
2. نظريهديگر آن است كه مشاور، در مشاوره محيط گرم و پذيرا را براي فرد فراهم كند تا او با آسودگي و دلگرمي به گفتگو و دادن اطلاعات لازم در مشاوره اقدام كند و نيز هدايت و رهبري بخش مهمي از فعاليت هاي جلسة مشاوره را به عهده او گذارد و مشاور صرفاً به انعكاس احساسات او بپردازد و او را راهنمائي كند تا خود او به راه حل مناسب برسد. اين روش را روش غيرمستقيم «Non - Directive method» مي نامند.
3. نظريه متعادل اين است كه مشاوره با توجه به نوع مشكل فرد و توانمندي او، هر يك از دو روش مستقيم يا غيرمستقيم را كه بخواهد، انتخاب كند و در مواردي از هر دو روش استفاده نمايد. اين روش را روش انتخاب «» مي نامند.[1]
ب: اصول و فنون مشاوره
ما در اين قسمت به 3 نكتة مهم اشاره مي كنيم:
فرآيند مشاوره
عمل مشاوره از ابتدا تا انتها، بايد يك فرايند دقيق و مشخصي را طي كند. به همين خاطر در ابتدا ما بايد فضاسازي مناسبي براي مكان مشاوره داشته باشيم چه از نظر ظاهري (آرايش مكان، استفاده از گل طبيعي و...)، چه از نظر روحي و رواني (فراهم سازي اسباب تقويت روان، پرهيز از ايجاد آشفتگي رواني و...) و چه از لحاظ معنوي و روحاني (ياد خدا، دعا، آهنگ و نواي معنوي و...).
در مشاوره بايد به فنون مناسب ارتباطي آگاه باشيم و با ايجاد ارتباط متقابل و دريافت مشكل، به تجزيه و تحليل آن بپردازيم سپس با شناسائي مشكل، به ارزيابي راه حلهاي ممكن و مناسب با اوضاع شخصي، رواني و رفتاري مراجعه كننده پرداخته و با انتخاب راه حلهاي مناسب، برنامه اي رفتاري، براي مراجعه كننده، و در راستاي حل مشكل او تنظيم نمائيم. هنگام عمل مراجع كننده به اين برنامه ها نظارت را فراموش نكنيم و هميشه بر روند اصلاح رفتار مراجع خود نظارت داشته باشيم.
كيفيت بيان مشكل توسط مراجعه كننده و شيوة برخورد مشاور با او
كيفيت بيان مسأله يا مشكل توسط مراجعه كننده مي تواند متناسب با اوضاع روحي، رواني و رفتاري مراجعه كننده متفاوت باشد:
1. گاهي بعضي از مراجعه كنندگان بدون هيچ دغدغه اي «تصريح به مشكل» مي كنند.
2. گاهي بعضي افراد مشكل خود را «كتمان» مي كنند، و اينان يا مشكل خود را سربسته و بصورت كُدوار بيان مي كنند، و يا اينكه مشكل خود را به ديگري نسبت مي دهند و خود را نماينده شخص ديگر مي دانند.
3. گاهي مراجعه كننده مشكل را با «ابهام» بيان مي كند، كه اين سختر از مرحلة قبل است چون در مرحلة قبل اگر مشاورهبا همان كُدها توجه كند به مشكل پي مي برد اما در ابهام گوئي، مراجعه كننده حتي بصورت كُدوار هم مشكل خود را بيان نمي كند.
4. گاهي بعضي مراجعه كنندگان «سكوت» كرده و سخني نمي گويند حال اين سكوت يا ابتدائي است و از ابتداي مشاوره ساكت است و يا در حين مشاوره سكوت مي كند.
نحوة برخورد شخص با مشاور با هر يك از اين 4 حالت بسيار مهم است. ما در زير براي هر كدام از اين موارد يك شيوه را پيشنهاد مي كنيم:
1. هنگامي كه مراجع مشكل را به صراحت بيان مي كند از شيوة هدايت كننده استفاده كنيد، يعني اينكه اگر قسمتي را كه مشاور فكر مي كند بزنگاه مشكل است، از او تقاضاي تكرار كند، يا اگر ائي بحث، از سير اصلي منحرف شد بحث را به مسير اصلي بر گرداند، يا اگر جائي نياز به توضيح بيشتر داشت با لطائف الحيلي سعي كند تا مطلب را با روشني بيشتري بيان كند و... .
2. هنگامي كه مراجع اصرار بر كتمان دارد از شيوة بازدارنده استفاده كنيد. مثلاً شما مي توانيد از تاريخچة مشكل سؤال كنيد، يا حتي مي توانيد از از تاريخچة زندگي شخصي مراجع (البته با دقت و ظرافت) سؤال كنيد، يا اينكه با دلائل منطقي و قوي بر حضور مراجع اصلي اصرار كنيد (در مواردي كه مراجع از زبان ديگري سخن مي گويد)، يا اينكه او را تشويق كنيد به صراحت بيان، و يا او را از عدم صراحت در بيان مشكل بترسانيد، و عواقب خطرناك و وخيم اين مشكل را براي او بازگو كنيد.
3. هنگامي كه مراجع سعي در مبهم گوئي دارد از شيوة آشكارسازي استفاده نمائيد. مشاور با دقت، با واژگان و نكات كليدي سخن مراجعه كننده توجه كند و از آنها يادداشت برداري نمايد و يا گاهي خود مشاور، سخن مراجعه كننده را تكرار كند و از مراجعه كننده بخواهد كه آيا درست فهميده ام يا نه؟ و يا گاهي مي تواند با موارد و مطالبي كه در تقريب ذهن مشاور براي كشف مشكل مراجعه كننده مؤثر است گريز بزند. و حتي مي تواند خود مشاور به مشكل تصريح كند و از مراجعه كننده اعتراف بگيرد كه مشكل شما اين سات يا نه؟ البته توجه به علائم آشكار در گفتار و رفتار مراجع (مثل نحوة سخن گفتن، اضطراب، حركت دست و چشم، نحوة نشستن و...) و همچنين تشويق و بيم دهي مراجع كننده نيز براي آشكارسازي مهم است.
4. هنگامي كه مراجع سعي در سكوت دارد مي توان از شيوة به حرف در آوردن مراجعه كننده استفاده كرد. البته اين سكوت مي تواند دلائلي داشته باشد مانند عدم ايجاد رابطة حسنه بين مشاور و مراجعه كننده، عدم رضايت از فرايند مشاروه، خستگي زياد و...[2] و براي هر كدام راهكارهاي مخصوص وجود دارد. در اينگونه موارد مي توان از شيوة به حرف در آوردن استفاه كرد، و اين مي تواند با طرح سؤالات ابتدائي و روشن باشد يا حتي مي تواند با درخواست نقاشي و تصويري باشد (چون در اين حالت اينگونه افراد آنچه را در ذهن دارند به تصوير مي كشند) يا پيشنهاد ارائه گزارشي مكتوب از خود، يا توصيف چيزي (مثل بهار)، يا حتي تقاضاي نوشتن انشائي در موضوع خاصي نمائيم كه در اين صورت مي توان مشكلات آنها را از ميان نوشته هايشان بيرون كشيد. حتي بيان خاطرات هدايت كننده و جهت دهنده از خود توسط مشاور نيز مي تواند در اين زمينه به مشاور كمك كند.
فنون ارتباطات
آشنائي با فنون ارتباطي و روح و ساختار ارتباطات، به مشاور كمك مي كند تا حس ارتباط متقابل و همدلي را تقويت كند. بحث ارتباطات (كلامي، غير كلامي، دوگانه) از مباحث مهم و مفصل در بحث هاي مشاوره اي و تربيتي است و كتابهي فراواني نيز در اين زمينه تدوين شده است. بنده بخاطر عدم اطاله، به اين بحث نمي پردازم ولي در عوض يك برگ در باب «ارتباطات مشاوره اي» كه به طور خلاصه و كلي به ركان آن اشاره شده است را ضميمه مي كنم.
ج: اصول و توصيه هاي مشاوره اي
در اين قسمت به طور خلاصه و مختصر به توصيه هائي در زمينة، «مشاور» و «مراجعه كننده» مي پردازيم. و علت بيان توصيه به مراجعه كننده با توجه به اينكه از موضوع سؤال جنابعالي خارج است اين است كه شما با در اختيار قرار دادن اين توصيه ها به مراجعين خود، مي توانيد روند مشاوره را تسهيل نمائيد. اين توصيه ها از اين قرار است:
توصيه به مشاور:
1. قبل از ورود به جلسة مشاوره، و به هنگام ارايه هر نوع راهكار و يا توصيه اي، با ياد خداوند و توكل بر او آمادگي روحي و معنوي كسب كنيد و در راه مدد به مراجع از خداوند مدد بجوييد.
2. از جنبة علمي به ساختار و آثار توصيه ها واقف باشيد.
3. با اطمينان خاطر و يا احتمال قوي به اثربخش بودن توصيه ها، آنها را به مراجع القاء كنيد.
4. حتي الامكان از به كارگيري لحن اخلاقي و تربيتي بپرهيزيد و بر لحن علمي و منطقي تأكيد ورزيد.
5. جانب اميدبخشي و انذاردهندگي را به نحو مطلوب و اعتدال آميز رعايت كنيد.
6. از به كارگيري اطلاحات و واژگان صرفاً فني و غيرضروري بپرهيزيد.
7. به توصيه هاي اخلاقي و تربيتي، خود نيز پاي بند باشيد.
8. از وعده هاي غيرقابل انجام و يا سخت و دير انجام بپرهيزيد.
9. از تعرض به اصول ارزشها و باورهاي مراجع اجتناب بورزيد، مگر در صورتي كه مشاروه بابت تجزيه و تحليل آن اصول باشد.
10. نه چندان مجمل بگوئيد كه به ابهام بينجامد و نه چندان مفصل، كه خسته كننده باشد.
11. براساس خوشايند و بدآيند مراجع توصيه نكنيد.
12. توصيه ها از عوارض و لوازم نامطلوب مبرا باشد.
13. براي برطرف شدن مشكل مراجع خود و يا درمان ناهنجاري او به درگاه خداوند دعا كنيد.
14. پي گيري و انجام توصيه ها ممكن باشد.
15. مشاوره بايدبه مراجع به چشم مخلوق و محبوب خدا و انسان و هم نوع نگاه كند و هرگاه ببيند كه مشكل مراجع خارج از حيطه علمي او است او را به متخصصان برجسته ارجاع دهد.
توصيه به مراجع:
1. قبل از ورود به جلسة مشاوره و در حين شنيدن توصيه هاي مشاور، با خداوند ارتباط معنوي ويژه اي برقرار كند.
2. مستمع خوبي براي توصيه هاي مشاور باشد.
3. بر مشاور خويش اعتماد ورزد و در عين حال از او انتظار معجزه را نداشته باشد.
4. از عجله به خرج دادن، و انتظارات بي جا در امر درمان و يا حل مشكل خود پرهيز كند.
5. نسبت به مشاور خود متعهد بماند و در حد توانائي خود در به كار بستن توصيه هاي تلاش كند.
6. در صورت احساس نياز به همكاري جدي و فعال مشاور در راستاي عمل به توصيه ها با كمال ادب و احترام از او كمك بخواهد.
7. به هنگام عمل به توصيه ها، واقعيات حالي، شخصيتي، رواني و رفتاري خود را از نظر دور ندارد و به عوارض و لوازم آن ملتفت باشد.
8. در گزارش خود به مشاور در ارتباط با اقدام عملي بر توصيه ها، كاملاً صادق باشد.
9. از جدال و مرائ با مشاور در ارتباط با توصيه ها بپرهيزيد.
10. در مقام اقدام به توصيه ها از خداوند مدد بجويد.
11. ... .
منابع كمكي:
فنون و روشهاي مشاوره، عبدالله شفيع آبادي، چ 12، تهران: نشر ترمه، 1381.
اصول و فنون مشاوره و راهنمائي، علي نقي فقيهي، چ 1، تهران: انتشارات سازمان تبليغات اسلامي، 1373.
ارتباط شناسي، محسنيان راد، تهران: انتشارات سروش، 1379.
[1] . اصول و فنون مشاوره و راهنمائي، علي نقي فقيهي، چ 1. ص 39، تهران: انتشارات سازمان تبليغات، 1373.
[2] . فنون و روشهاي مشاوره، عبدالله شفيع آبادي، چ 12، ص 49، تهران: نشر ترمه، 1381.
( اندیشه قم )
تازه های پرسش و پاسخ
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}