پرسش :

چرا انحراف اخلاقي در بين جوانان ما وجود دارد؟


شرح پرسش :
پاسخ :
در رابط با سئوال مناسب مي دانيم به نكاتي جهت تبيين ابعاد مختلف سئوال اشاره كنيم.
1. كشور اسلامي ما از جوانترين كشورهاي دنياست، زيرا اكثر جمعيت آن را جوانان و نوجوانان تشكيل مي دهند و مقطع جواني از حسّاس ترين مقاطع عمر انسانها به شمار مي رود و ويژگي هاي دوران جواني منحصر به فرد بوده و در هيچ دوره اي از حيات انسان بروز و ظهور پيدا نمي كند، چون در اين دوران جواني با ويژگيهايي از قبيل حسّاسيت، هيجانات قوي دروني، سرگرداني، تنوّع طلبي، عدم ثبات شخصيت، احساس نگراني، شهوت قوي، پرخاشگري، الگوپذيري، حبّ ذات و غيره مواجه است. و اگر جواني كه اين خصوصيات را دارد مورد توجه جدّي و تربيت حساب شده، قرار نگيرد هر آينه ممكن است به انحراف و بزهكاري كشيده شود.[1]
2. اگر چه انحراف جوانان ما با توجه به جوان بودنِ كشورمان، قابل مقايسه با كشورهاي ديگر نيست، زيرا از لحاظ آماري جوانان ما كمترين انحراف را در مقايسه با جوانان ساير كشورها دارند و جوانان ايران از لحاظ تديّن و معنويت بهترين جوانان دنيا به حساب مي آيند و اين ادعا را مي توان با توجه به حضور پر شور آنان در مراسم مذهبي از قبيل عاشورا، اعتكاف، شب هاي احياء، نماز جمعه ها و غيره مشاهده نمود؛ امّا انحرافاتي كه در بين آنان وجود دارد مي تواند معلولِ عللي باشد كه در اينجا به چند نمونه اشاره مي شود:
الف. ضعف در آسيب شناسي مشكلات نسل جوان يكي از موارد ضروري در جلوگيري از انحراف جوانان اين است كه دردها و دغدغه هاي فكري نسل جوان مورد بررسي و توجه قرار گيرد و اينطور تصوّر نشود كه هميشه وجود درد نشانة بيماري است بلكه نشانة بيداري نيز هست.
پس از شناسايي دردها بايد به درمان آن پرداخت و در هنگام درمان هم بايد برخوردي مناسب و منطقي داشت، زيرا عدم برخورد مناسب و منطقي. نسل جوان را به انحرافات گوناگون مي كشاند.
استاد شهيد مرتضي مطهري رمز انحرافات نسل جوان را در عدم پاسخگويي منطقي به نيازهاي او مي داند و مي فرمايد: ريشه بيشتر انحرافات ديني و اخلاقي نسل جوان را در لابه لاي افكار و عقايد آنان بايد جُست. فكر اين نسل از نظر مذهبي چنان كه بايد راهنمايي نشده است، و از اين نظر فوق العاده نيازمند است.[2]
ب. عدم درك روحية جوان ما جوان را نمي شناسيم و جاهل به نيازهاي آنان مي باشيم. جوانان ما اغلب افرادي سرگردان هستند و مسألة تضاد در درون آنان غوغا مي كند و در افكار خود سرگردان هستند چون از كودكي به بزرگسالي رسيده و در يك عالم برزخي قرار دارند و ارزشهاي اجتماعي و ديني براي آنان تثبيت شده است، و لذا عدم آشنايي ما با نيازهاي آنان و روحيّات آنان باعث جدايي آنان از ما شده و بعضاً به انحراف منجر شده است.[3]
ج. اَعمالِ خلافِ الگوها عامل ديگري كه در انحراف جوانان دخالت دارد اعمال خلاف الگوهاي جامعه است. از آنجايي كه جوان هنوز به آن پختگي لازم نرسيده است و به آن حدّ از شناخت نايل نشده تا حساب ها را از هم جدا نمايد و لغزش افراد را به حساب آنها گذارد و نه دين و مذهب آنها، لذا به محض ديدن خطا و اشتباه در رفتار الگوها، آن را به حساب دين و اخلاق مي گذارد و تمام ديدگاهها و اعتقاداتش يكبار فرو ريخته، نسبت به همه چيز بدبين مي شود و لذا مي گويند لغزش الگو خطرناكترين وضع براي نسل جوان است. البته براي افرادي كه دين و مذهب، كاملاً برايشان روشن است، اين مسايل مشكلاتي ايجاد نمي كند، زيرا آنان مي دانند كه هر شخص ممكن است دچار اشتباه شود و كارهاي خلاف افراد را به حساب دين و مذهب نمي گذارند.
د. تضاد در روش تربيتي بين خانواده، آموزشگاه و جامعه از آنجايي كه كودكان و جوانان متأثر از عوامل متعددي هستند و لذا روشهاي تربيتي و الگوهاي تربيتي كه خانواده و جامعه و آموزشكاه ارائه مي دهند بايد هماهنگ باشد و اگرنه جوان و نوجوان به سردرگمي گرفتار شده و چه بسا از انحراف سر در آورد، چون هيچ ارزشي براي او تثبيت نشده است.
هـ . عدم وجود عدالت اجتماعي و اقتصادي ما اقتصاد را جزء عوامل اصلي ناهنجاري نمي دانيم امّا در عين حال نقش اقتصاد و عدم عدالت اقتصادي را نمي توان در انحراف جوانان ناديده گرفت. اگر خانواده اي از حدّ اقلّ معيشت برخوردار نباشند، فرزندان اين خانواده، ممكن است حالت طغيان و شورش و بزهكاري داشته باشند و به صورت عقده اي بزرگ شده و در صدد انتقام از جامعه برآيند و به ارزشهاي اعتقادي پشت پا زنند.[4]
و. عدم توجه به نيازهاي اساسي نسل جوان عدم توجه به نيازهاي اساسي جوان از جمله ازدواج، مسكن و شغل باعث بسياري از انحرافات آنان شده است. زيرا جواني كه توانايي ازدواج ندارد و از طرفي شغل و كاري هم ندارد كه با آن خود را مشغول كرده و انرژي بدني خود را مصرف كند، به فساد و انحراف روي مي آورد چون غريزة جنسي در او قوي بوده و بيكاري و نداشتن همسر هم باعث تشديد آن شده است.[5]
ز. عدم برنامه ريزي صحيح فرهنگي براي نسل جوان و از طرفي تهاجم همه جانبه دشمن به اعتقادات و باورهاي اين نسل پرشور و بالنده، باعث شده كه عده اي از جوانان به انحراف گرفتار آيند. هيچ متفكّر و سياستمداري نبايد در اهميّت جايگاه و نقش جوانان در پويايي و تداوم حيات اجتماعي يك ملّت به خود ترديد راه دهد، تلاش و تكاپوي فكري و فرهنگي و عملي نسل جوان مي تواند معجزه آفرين باشد، چنان كه در دوران انقلاب و هشت سال دفاع مقدس ملّت ايران شاهد آن بوديم و برعكس، رخوت و انحراف نسل جوان و عدم برنامه ريزي فرهنگي و عدم جلوگيري از تهاجم دشمن، مي تواند پايه هاي فرهنگي و اقتصادي كشور را از راه انحراف نسل جوان متزلزل كند و جامعه را به سوي وابستگي و انحراف سوق دهد. پس وظيفه و مسئوليت هدايت و رهبري نسل جوان مسئوليتي جدي و شايد همگاني است و هر كس در حدّ توان بايد تلاش كند.[6]
ح. ترويج تسأهل و تسامح توسط برخي افراد ترويج نظريه تساهل و تسامح و بي غيرتي و بي تفاوتي كه توسط برخي افراد فرهنگي در سالهاي اخير انجام شده باعث بي ديني و انحراف خيلي از جوانان گرديده است
منابع كمكي
1. محمد تقي مصباح يزدي، تهاجم فرهنگي، انتشارات مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني، 1376.
2. غلامعلي حداد عادل، فرهنگ برهنگي و برهنگي فرهنگي، انتشارات سروش، 1372.
3. علي اصغر حاج سيد جوادي، در بحران ارزشها، انتشارات جاويدان، (بي تا).
قال الله الحكيم:
وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ؛
بايد از شما گروهي باشند كه مردم را به كردار نيك فراخوانند و امر به معروف و نهي از منكر كنند و آنان رستگارانند.


[1] . براي مطالعة بيشتر، ر.ك: حميد اسماعيلي، والدين و تربيت نسل جوان، انتشارات مؤمنين، 1378، ص 13 الي 40.
[2] . مرتضي مطهري، مسئله حجاب، انتشارات صدرا، 1353، ص 13.
[3] . نبي صادقي، شيوه هاي صحيح امر به معروف و نهي از منكر، انتشارات سازمان تبليغات اسلامي، 1369.
[4] . نبي صادقي، شيوه هاي صحيح امر به معروف و نهي از منكر، انتشارات سازمان تبليغات اسلامي، 1369، ص 20 الي 40.
[5] . نفوذ و استحاله، انتشارات معاونت سياسي نمايندگي وليّ فقيه در قرارگاه ثارالله تهران، 1377، ص 87.
[6] . علي دژاكام، كتاب معرفت ديني از ديدگاه شهيد مطهري، انتشارات مركز پژوهشهاي اسلامي، 1377، ص 81.
( اندیشه قم )