پرسش :

آيات المهدی در قرآن كدامند؟


پاسخ :
در قرآن، آیات متعددی وجود دارد كه به حضرت ولی عصر (عج) مربوط می شود. این آیات، به صورت تفسیر، تأویل و تعیین مصداق، بر آن حضرت و حكومت جهانی ایشان، قابل تطبیق است. در كتاب "معجم الاحادیث الامام المهدی (عج)" [1] بیش از 260 آیه در این مورد ذكر شده است. كه در ذیل تنها به بررسی برخی از آن آیات می پردازیم:

1. " هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَ دِینِ الْحَقِّ لِیظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ"[2]
اوست خدایی كه رسول خود را با دین حق، به هدایت خلق فرستاد تا بر همة ادیان عالم، او را تسلط و برتری دهد؛ هر چند مشركان نخواهند.
آیه فوق با تفاوت مختصری در سوره مباركه فتح تكرار شده، كه یقیقناً خبر از واقعه مهمی می دهد كه اهمیتش موجب این تكرار شده است؛ خبر از جهانی شدن اسلام و عالم گیر شدن این آیین.
با توجه به این كه در آیه، هیچ گونه قید و شرطی نیست و از هر نظر مطلق است، دلیلی ندارد كه معنای آیه را محدود بر زمان پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ بدانیم، مفهوم آیه مباركه، پیروزی همه جانبه اسلام است بر همه ادیان و این كه سرانجام، اسلام و اسلامیان، همه جهان را مسخر خواهند نمود.
طبق دلالت نصوص و روایات مختلف، غلبه بر همه ادیان زمانی خواهد بود كه منجی بشریت، حضرت مهدی (عج) ظهور نماید و به برنامه جهانی شدن اسلام تحقق بخشد.
مطابق قاعده این است كه پیروزی و غلبه مورد اشاره قرآن را غلبه همه جانبه بدانیم؛ زیرا با مفهوم آیه كه از هر نظر مطلق است نیز سازگارتر می باشد.
با توجه به مطالب فوق، می توان آیه را چنین تفسیر و معنا كرد:
روزی فرا می رسد كه اسلام، هم از جهت منطق و استدلال و هم از جهت نفوذ ظاهری و حكومت، بر تمام ادیان جهان پیروز خواهد شد و همه را تحت الشعاع خویش قرار خواهد داد.

2. "وَ لَقَدْ كَتَبْنا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یرِثُها عِبادِی الصَّالِحُونَ"
ما در زبور داوود نوشتیم (و در كتب انبیاء سلف وعده دادیم) كه البته بندگان نیكوكار من، ملک زمین را وارث و متصرف خواهند شد.
موضوع مورد بحث در آیه شریفه، فراز آخر آیه شریفه است كه خداوند می فرماید:
"أَنَّ الْأَرْضَ یرِثُها عِبادِی الصَّالِحُونَ"
مرحوم علامه طباطبایی (ره) صاحب تفسیر المیزان می فرماید: مراد از وراثت زمین، انتقال منافع آن و استقرار بركات زمین برای صالحان است و این بركات پایان ناپذیر، شامل بركات مادی و معنوی می شود.[3]
با توجه به مطالب فوق، معنای آیه شریفه این است: كه به زودی، زمین از لوث شرک و گناه پاک گشته و افراد و جامعه ای كه خدای را بندگی كنند و به وی، شرک نورزند، در آن زندگی می كنند.
برای اداره چنین حكومتی كه بر پایه عدل استقرار دارد و خواسته هر انسان عاقل و شریفی است، وجود یک رهبر عالی مقام روحانی لازم است؛ رهبری پاك و منزه از احساسات حیوانی مانند خشم، شهوت، كبر، غرور و خودخواهی. رهبری كه فقط وابسته به خدا باشد و به همة ملت ها و جمعیت ها و نژادها با چشم مهربانی و تساوی و برابری كامل نگاه كند.
عده ای از مفسرین، در مورد تفسیر آیه ذكر شده، قائلند این وراثت كه آیه می فرماید، اختصاص به دوره ظهور و حكومت ولی عصر (عج) كه رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ و ائمه اطهار ـ علیهم السّلام ـ، در اخبار متواتره از آن خبر داده و شیعه و سنی، آن خبرها را نقل نموده اند، می باشد.

3. "وَ قُلْ جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً"[4]
بگو: حق آمد و باطل، از میان رفت؛ به درستی كه باطل رفتنی است.
در آیه مذكور، به یك اصل كلی و اساسی دیگر و یک سنت جاودان الهی، برخورد می كنیم كه مایه دلگرمی همه پیروان حق است و آن این كه سرانجام، حق پیروز و باطل، به طور قطع نابود شدنی است. باطل صولت و دولتی ندارد، عمرش كوتاه است و سرانجام به درة نیستی سقوط می كند.
دلیل این موضوع، در باطن كلمه باطل، نهفته شده؛ زیرا باطل چیزی است كه با قوانین عالم آفرینش هماهنگ نیست و سهمی از واقعیت و حقیقت ندارد و مسلماً چیزی كه هماهنگ با قوانین آفرینش نباشد، نمی تواند برای مدتی طولانی باقی بماند اما حق، عین واقعیت است توأم با درستی و راستی و دارای عمق و ریشه و هماهنگ با قوانین خلقت است و چنین چیزی باید باقی بماند.
آنان كه پیرو حق اند به سلاح ایمان و عمل صالح و منطق و صدق و فداكاری، مسلح و آماده برای جانبازی و ایثار تا سرحد شهادتند و به غیر خدا نیز، به احدی متكی نیستند و همین اوصاف است رمز پیروزی آنها بر باطل. امام باقر علیه السّلام می فرمایند: "اذاقام القائم ذهبت دولة الباطل."[5]
هنگامی كه امام قائم (عج) قیام كند، دولت باطل برچیده می شود.
در روایات دیگری آمده است: هنگامی كه حضرت مهدی (عج) متولد شد. بر بازوی مباركش، این جمله نقش بسته بود: جاءَ الْحَقُّ وَ زَهَقَ الْباطِلُ إِنَّ الْباطِلَ كانَ زَهُوقاً[6]

4. "وَ نُرِیدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثِینَ"[7]
ما اراده كرده ایم كه بر مستضعفین، منت نهاده و آنها را پیشوایان خلق قرار داده و وارث ملک و جاه فرعونیان گردانیم.
آیه فوق، امید دهنده به همه انسان های آزاده عالم است؛ چون وعده خداوند و اراده حضرت حق، به صورت یک قانون كلی و در شكل فعل مضارع و مستمر، بیان شده است تا این كه كسی تصور نكند این وعده، اختصاص به مستضعفان زمان های گذشته، از جمله بنی اسرائیل داشته.
در تفسیر نمونه، ذیل آیه مورد نظر آمده است: در این آیه، خداوند پرده از روی اراده و مشیت خود، در مورد مستضعفان برداشته و چند امر را در این زمینه بیان می كند كه با هم، پیوند و ارتباط نزدیک دارند (كه به چهار امر آن اشاره می شود):
1. این كه ما می خواهیم آنها را مشمول نعمت های خود كنیم.
2. این كه ما می خواهیم آنها را پیشوایان خلق قرار دهیم.
3. این كه ما حكومت قوی و پا بر جا به آنها می دهیم.
4. این كه ما می خواهیم آنها را وارثان حكومت جباران قرار دهیم.

با تصور موضوعات ذكر شده می توان نمونه گسترده و بارز اراده حضرت حق تعالی را ظهور حكومت حق و عدالت در تمام كره زمین، به وسیله حضرت مهدی (عج) دانست.
در حدیثی از امام علی علیه السّلام نقل شده است كه در تفسیر آیه فوق فرمودند:
"هُم آل محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ یبعث الله مهدیهُم بَعد جهادهم فَیعِزُّهم و یذِلُّ عَدوَّهُم" [8]
این گروه، آل محمد صلّی الله علیه و آله هستند خداوند مهدی آنها را بعد از زحمت و فشاری كه بر آنان وارد می شود، برمی‌انگیزد و به آنها، عزت می‌دهد و دشمنانشان را ذلیل و خوار می‌كند.
در میان عده ای از علما و دانشمندان و روایات زیادی مشهور است كه ولی عصر (عج) در بدو تولد، آیه شریفه مورد بحث را تلاوت فرموده اند.
از جمله این اخبار، روایتی است كه فاضل قندوزی[9] از علمای اهل سنت و مرحوم شیخ صدوق[10]، نقل نموده اند.

5. "وَ لَقَدْ سَبَقَتْ كَلِمَتُنا لِعِبادِنَا الْمُرْسَلِینَ ـ إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ ـ وَ إِنَّ جُنْدَنا لَهُمُ الْغالِبُونَ"[11]
وعده قطعی ما برای بندگان مرسل ما، از قبل مسلم شده كه آنها یاری می شوند و لشكر ما (در تمام صحنه ها) پیروزند.
پیروزی لشكر حق بر باطل و غلبه جندالله و یاری خداوند نسبت به بندگان مرسل و مخلص، از وعده های مسلم او و از سنت های قطعی است كه در آیات فوق، به عنوان یک وعده و سنت بیان شده است.
نكته ای كه قابل تأمل است، همان طور كه در آیات قبل هم بیان شد، خداوند وعده داده است پیامبران و صالحین را بر مشركین غالب سازد و آنها را یاری رساند. معلوم است كه این نصرت و غلبه، فقط نصرت در عالم آخرت نیست؛ زیرا خداوند در قرآن می فرماید: "فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا"[12] این نصرت و غلبه در دنیا می باشد.
منظور، نصرت و پیروزی انبیا علیهم السّلام بر مشركین در زمان خود انبیا هم یقیناً نمی باشد؛ زیرا دعوت بسیاری از انبیا علیهم السّلام در قومشان اثر نبخشید و بلكه بسیاری از آنها در این راه، به شهادت رسیدند، تحقیقاً این پیروزی و غلبه وعده داده شده، همان پیروزی مقصد و هدف انبیای الهی است كه جهت آن، مبعوث شده اند.
اخبار متواتره و اجماع علما نشان می دهد نصرت و غلبه زمانی محقق خواهد شد كه ولی عصر (عج) قیام كند و اهداف انبیاء را جامة عمل بپوشاند.[13]

پی‌نوشت‌ها:
[1]. معجم هیأت علمی مؤسسه معارف اسلامی، معجم احادیث الامام المهدی (عج) مؤسسه معارف اسلامی، قم، 1411 ق، ج 5.
[2]. صف / 9؛ توبه / 33.
[3]. سید محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 14، ص 330.
[4]. سوره اسراء، آیه 80.
[5]. حویزی، تفسیر نورالثقلین، ج 3، ص 212.
[6]. حویزی، تفسیر نورالثقلین، ج 3، ص 213.
[7]. سوره قصص، آیه 5.
[8]. شیخ طوسی، الغیبة، ص 110.
[9]. قندوزی حنفی، ینابیع المودّة، ص 449.
[10]. شیخ صدوق، كمال الدین و تمام النعمة، ص 425.
[11]. سوره صافات، آیات 171 - 173.
[12]. سوره غافر، آیه 51.
[13]. مطالب فوق، برگرفته از كتاب زیر است:
عباس كمساری، سیمای نورانی امام زمان (عج) در قرآن و نهج البلاغه، موسسه فرهنگی سماء، قم، چاپ اول، 1381، صص 22 - 44.

منبع: اندیشه قم