پرسش :

چرا ظهور آقا امام زمان (عج) مشخص نيست؟


شرح پرسش :
پاسخ :
در پاسخ گويي به اين سؤال همانند بسياري از سؤالات ديگر كه از فكر بشر پنهان است، تنها مي توان از كلام كساني بهره جست كه با نگاه نافذ خود آن سوي پرده غيب را نيز مي بينند.
دربارة مشخص نبودن وقت ظهور حضرت ولي عصر (عج) مي توان گفت همان طور كه پنهان زيستي آخرين ذخيره الهي به طور قطع از اسرار و رموزي است كه طبق حكمت الهي تحقق يافته است و گفتار معصومين ـ عليهم‎ السلام ـ گوياي اين حقيقت است، مشخص نبودن وقت ظهور نيز، سرّي از اسرار الهي است و گفتار معصومين ـ عليهم السلام ـ صريح در اين مطلب است و براي آن كه جواب طولاني نشود برخي از روايات را در ذيل ذكر مي كنيم:
در كتاب كمال الدين شيخ صدوق آمده است كه دعبل خزاعي گفت چون قصيده ام را خدمت امام رضا ـ عليه‎ السلام ـ خواندم، امام رضا ـ عليه‎ السلام ـ فرمودند: و اما اين كه چه وقت ظهور مي كنند؟ پدرم از پدرش و پدرانش حديث نقل كرده كه امام علي ـ عليه‎ السلام ـ از پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ پرسيدند يا رسول الله ـ صلي الله عليه و آله ـ حضرت قائم (عج) از ذريه شما چه وقت خروج خواهد كرد؟ آن حضرت فرمودند: مَثل خروج او مثل ساعت (قيامت) است، لا يجليها لوقتها الا هو ثقلت في السموات و الارض؛ ظاهر نمي كند آنرا در وقتش مگر خدا، و سنگين است آن در آسمان ها و زمين(يعني چيز پر اهميتي خواهد بود.[1])
در كتاب المحجّه از مفضل بن عمر منقول است كه گفت: از امام صادق ـ عليه‎ السلام ـ پرسيدم: آيا براي ظهور اميد منتظر مهدي وقت معينّي هست كه مردم آن را بدانند؟ فرمود: حاش لله كه ما وقتي براي آن تعيين كنيم، عرضه داشتم: اي مولاي من علّت چيست؟ فرمود: زيرا كه آن است ساعت كه خداوند تعالي مي فرمايد: (و يسئلونك عن الساعةِ اَيّانَ مرسيها قل انّما علمها عند ربّي لا يجليها لو قتها الّا هو[2])؛ از تو مي پرسند هنگام ساعت را كه چه وقت خواهد بود، بگو البته علم آن نزد پروردگار من است كسي جز او آن ساعت را روشن و ظاهر نتوان كرد.[3]
در روايتي ديگر حضرت امام حسن مجتبي ـ عليه‎ السلام ـ از رسول اكرم ـ صلي الله عليه و آله ـ پرسيدند قائم بيت ما كي ظهور مي كند؟ پيامبر اسلام ـ صلي الله عليه و آله ـ فرمودند: بدان كه مثل او قطعاً‌ همانند ساعت (قيامت) است كه در آسمان ها و زمين (بسيار پر اهميت) است و جز به طور ناگهاني نمي آيند.[4]
خلاصه سخن، در منابع اسلامي براي ظهور امام عصر (عج) وقتي تعيين نشده است و هيچ كس حتي پيامبر ـ صلي الله عليه و آله ـ و ائمه ـ عليهم السلام ـ هم در اين باره وقتي معين نفرموده اند و معين كننده وقت را دروغگو و كذّاب شمرده اند امام صادق ـ عليه‎ السلام ـ در اين مورد مي فرمايند: «دروغ مي گويند كساني كه وقت معين مي كنند ما (ائمه) در زمان گذشته و در آينده براي ظهور امام دوازدهم وقتي را تعيين نكرده و نخواهيم كرد.[5]
بنابراين حكمت معين نبودن وقت ظهور حضرت همانند معين نبودن ساعت وقوع قيامت است و اين روشن نبودن زمان ظهور بنابر مصلحت هايي است كه خداوند حكيم در نظر دارد. گفتني است گرچه علل اصلي را خدا مي داند ولي با استفاده از روايات مي توان وجوهي را براي معين نبودن وقت ظهور حضرت حجّت (عج) ذكر كرد در ذيل به برخي از آنها اشاره مي كنيم:
1. روايات مي گويند وقت ظهور امام زمان (عج) از امور بدائيه است كه امكان پيش و پس افتادنش هست مثلاً اگر اهل ايمان براي تعجيل فرج او جديّت در دعا داشته باشند امر فرج او جلو مي افتد. دليل بر اين حديثي است از امام صادق ـ عليه‎ السلام ـ كه فرمود: وقتي عذاب و سختي بر بني اسرائيل طول كشيد چهل روز به درگاه خداوند گريه و ناله كردند، پس خداوند به موسي و هارون وحي فرستاد كه بني اسرائيل را خلاص كنند، و از صد و هفتاد سال صرف نظر كرد، امام صادق ـ عليه‎ السلام ـ افزود: شما نيز همين طور اگر اين كار را بكنيد خداوند باب فرج را مي گشايد ولي اگر چنين نباشيد امر فرج تا آخرين حد خواهد رسيد.[6]
و چون ظهور حضرت از اموري است كه امكان پس و پيش افتادنش هست حضرت علي ـ عليه‎ السلام ـ در جواب محمد بن حنيفه كه پرسيده است آيا براي دولت مهدي (عج) وقتي هست؟ مي فرمايد: خير، زيرا كه علم خداوند بر علم وقت گذاران غالب است، خداوند به موسي وعده سي شب ميقات را داد، بعد ده شب افزوده شد، نه موسي آن ده شب را مي دانست و نه بني اسرائيل دانستند و چون وقت (سي شب) گذشت؛ بني اسرائيل گفتند: موسي ما را فريب داد لذا گوساله پرستيدند.[7]
2. ترديدي نيست كه نظام هستي نظام علت و معلول است و تا علت تحقق پيدا نكند معلول لباس وجود نمي پوشد و ظهور حضرت نيز خارج از قانون نظام عالم هستي نمي باشد. از سويي از جملة بستر سازي هايي كه براي ظهور منجي بشريت لازم است آن است كه نوع بشر بايد به حد كمال و رشد برسد و عموم ملت خواستار آن انقلاب و ظهور او باشند و جهان هستي سير طبيعي خود را پشت سر بگذارد و مردم تشنة عدالت او شوند و همة اينها بستگي به پيدايش علل و عوامل آنها دارد، از سويي انسان نيز موجودي مختار است و در به وجود آوردن علت ها اختيار دارد واي چه بسا حركت سريع در به وجود آوردن عوامل داشته باشد يا حالت ركود داشته باشد پس از اين زاويه هم نمي توان وقت را معين كرد.
3. در صورتي كه وقت ظهور معين مي شد دل ها سخت مي شد و بيشتر مردم از ايمان به اسلام بر مي گشتند. دليل بر اين روايتي است از امام كاظم ـ عليه‎ السلام ـ كه آن حضرت فرمود: «اي علي (علي بن يقطين) تا كنون دويست سال است كه شيعه با اميدها و آرزوها پرورش داده شده است، يقطين پدر علي از موالي بني عباس بود. ايشان به پسرش گفت: چرا آنچه به ما گفته شد (خلافت بني عباس) واقع شد ولي آنچه به شما گفته شد صورت نگرفت؟ علي به او پاسخ داد «آنچه به ما و شما گفته شد هر دو از يك جا بيرون آمده است جز اينكه زمان كار شما فرا رسيد و همانطور كه گفته شده بود انجام پذيرفت، ولي زمان كار ما فرا نرسيده است. بنابراين ما را به اميد و آرزو سرگرم نموده اند، زيرا اگر به ما گفته مي شد، اين امر نخواهد شد، مگر پس از گذشت دويست سال يا سيصد سال حتماً دل ها سخت مي شد و بيشتر مردم از ايمان به اسلام بر مي گشتند ولي گفتند چه قدر سريع و نزديك است براي آن كه دل هاي مردم به ايمان نزديك شود و فرج را نزديك بنماياند»[8]
4. «وقت ظهور حضرت را معين نكردند تا بدينوسيله راه هر گونه سوء استفاده بسته شود.[9]» و گرنه اگر مي گفتند حضرت در فلان ساعت ظهور مي كند اي چه بسا عدة زيادي خود را منجي معرفي مي كردند و يا آن كه بر فرضي كه طبق مصالح الهي امر فرج حضرت چند صباحي تأخير مي افتاد، براي كينه توزان سوژه اي مي شد كه حتي ديگر معارف اسلامي را زير سؤال ببرند، زيرا در اين فرض مي گفتند اگر ظهور چنين امامي واقعيت مي داشت حتماً در تاريخ مقرر ظهور مي كرد و حال كه ظهور نكرد پس نمي توان به ديگر معارف اسلامي هم معتقد شد.
امام باقر ـ عليه‎ السلام ـ وقتي كه قائم (عج) قيام كرد خدا دست لطفش را بر سر بندگان مي نهد و بدين وسيله عقلها را جمع و انديشة آنان را به حد كمال مي رساند.
كافي جلد 1، ص 15.

----------------------------------------------
[1] . خلاصه اي از مطالب دين اسلام در احوالات امام زمان (عج)، سيد محمد باقر نجفي يزدي، ص 262، مؤسسه انتشارات عصر ظهور چاپخانة توحيد، چاپ ااول.
[2] . اعراف، آيه 187.
[3] . مكيال المكارم، ج اول، ص 205،‌و المحجّه، ص 204.
[4] . با كاروان مهدي (عج)، علي كيالها، ص 121،‌انتشارات اسلام، چاپ الهادي، تابستان 81، به نقل از منتخب الاثر ص 30.
[5] . خلاصه اي از مطالب دين اسلام در احوالات امام زمان، به نقل از الغيبه شيخ طوسي، مكيال المكارم، ج اول، ترجمه سيد مهدي حائري قزويني، چاپ نگين، نوبت چاپ اول، تابستان 81،‌ص 207، نقل از غيبت نعماني، ص 289.
[6] . مكيال المكارم، ج اول، ترجمه مهدي حائري قزويني، ناشر ايران نگين، ص 411،‌ نقل از بحارالانوار، ج 52، ص 131.
[7] . همان، ص 206، نقل از غيبت شيخ طوسي ص 262.
[8] . فصلنامة انتظار، شماره 7، سال سوم، بهار 82، نقل از كافي، ج 1، ص 369، ح6، نعماني الغيبت، ص 198،‌ح14.
[9] . ابراهيم اميني، دادگستر جهان، انتشارات شفق، نوبت چاپ 25، 81، چاپ قدس، ص 218.
( اندیشه قم )