پرسش :

هنگام ظهور حضرت حجت (عج) آيا فقط همان 313 نفر يار با ايشان در دنيا زندگي مي كنند چون مي گويند آن حضرت گردن افراد بدكار را جدا مي كند؟


شرح پرسش :
پاسخ :
امام پدري مهربان، همدمي شفيق و همراهي خيرخواه است. در حجم نگاه سبز او، افق ها، رنگ مي بازد. دريغا!‌ در گوش ما همواره، از قهر مهدي ـ عليه السّلام ـ گفته اند و ما را از شمشير و جوي خون او ترسانده اند و از مهر و عشق او به انسان ها و تلاش و فريادرسي او به عاشقان و منتظران خود كم تر گفته اند! هيچ كس به ما نگفت كه اگر او بيايد، فقيران را دستگيري، بي نمان ها را سامان، بي كسان را همدم، بي همسران را همراه، غافلان را تذكر، گم گشتان را راه، دردمندان را درمان و در يك كلام، خاك نشينان عالم را تاك نشين خواهد كرد.
قهر او نيز جلوة محبت او است، چه اين كه قهر او بر جماعتي اندك و ناچيز از معاندان و نژادپرستاني خواهد بود كه علي رغم رشد فكري انسان ها در آن عصر، و هدايت ها و معجزات آن حضرت و نزول مسيح از آسمان و اقتدايش به وي، باز هم به او كفر مي ورزند و حكومت عدلش را گردن نمي گذارند و در زمين فساد مي كنند، كساني مانند صهيونيست ها كه جز زبان زور، هيچ زباني نمي فهمند، و اين يعني خارها را از سر راه انسان و انسانيت برداشتن و مهر در چهرة قهر.
آري چه سخت است مولاي مهرباني را كه رحمت واسع حق است و در دل او عشق به انسان ها موج مي زند، به چنين اتهام هايي خواندن و «مير مهر» را، «مير قهر» نشان دادن![1] در روايات متعددي وارد شده است كه ياران حضرت 313 نفرند اما بايد توجه داشت كه اين تعداد كارگزاران ويژة امام مي باشند كه هر كدام از آنان لياقت آن را دارند كه كشوري را طبق دستورات امام اداره نمايند و در واقع سپاه حضرت به اين تعداد محدود نمي شود بلكه سپاهياني چند هزار نفري دارد و از اين رو در روايات سپاه چند هزاري ذكر شده است: ابوبصير مي گويد: مردي از اهالي كوفه، از امام صادق ـ عليه السّلام ـ پرسيد: چند نفر با حضرت قائم (عج) قيام مي كنند؟ مردم مي گويند همراهان حضرت به تعداد سربازان پدر يعني سي صد و سيزده نفرند. امام ـ عليه السّلام ـ فرمود: «حضرت مهدي (عج) ظهور نمي كند مگر با ارتشي قوي ونيرومند و ارتش قدرتمند كم تر از ده هزار نيروي رزمنده نخواهد داشت.[2]
نيز آن حضرت مي فرمايد: «چون حضرت اجازة قيام بگيرد، سي صد و سيزده تن با او بيعت مي كنند. آن حضرت در مكه توقف مي كند تا اينكه عدد اصحابش به ده هزار نفر برسد. آن گاه به سوي مدينه حركت مي كند.»[3]
گفتني است رقم دوازده[4] هزار نفر و صد هزار[5] نفر هم در روايات آمده است. پس گرچه از شمشير مهدي، براي خون آشامان پست، و درنگان متمدن و ابرقدرتان نا انسان خون و مرگ مي بارد ولي براي انسانيت درد كشيدة خرد شده رحمت و حيات به ارمغان مي آورد. از اين رو «قدر مسلم اين است كه مردم از حيث استعداد و افكار در ترقي و تكامل هستند و براي پذيرفتن حق آماده تر مي گردند. اكنون شنيده مي شود كه بسياري از روشنفكران شرق و غرب، توجه پيدا كرده اند كه اديان و مسلك هاي خودشان قدرت ندارند وجدان آنان را قانع سازند و در جستجوي آييني هستند كه از هرگونه عقائد فاسد و خرافات منزه باشد. از طرفي از اوضاع عمومي زمان ظهور مي توان پيش بيني نمود كه وقتي مهدي موعود ظاهر شد و حقايق اسلام را به جهانيان عرضه داشت و برنامة انقلابي و اصلاحي اسلام را به سمع آنان رسانيد بسياري از مردم اسلام را قبول مي كنند؛ زيرا از يك طرف، استعداد مردم براي درك حقايق به حد كمال رسيده و از طرف ديگر معجزاتي را به دست امام زمان (عج) مشاهده مي كنند، و علاوه بر اينها اوضاع عمومي جهان را غير عادي و فوق العاده مي يابند و اعلام خطر رهبر انقلاب جهاني به گوششان مي رسد. اين اوضاع سبب مي شود كه مردم جهان فوج فوج به دست مهدي موعود اسلام اختيار نمايند و از قتل نجات يابند. و فقط كفار و ستمگران معاند به دست لشكر مهدي دادگشستر هلاك مي گردند.[6]
امام باقر ـ عليه السّلام ـ فرمودند: قائم ما چون قيام كند نيروهاي عقلاني توده ها را تمركز دهد. و خردها و دريافت هاي خلق را به كمال رساند.[7] بنابراين حضرت مهدي (عج) 313 يار كارگزار خالص و بسيار والامقام دارد و هزاران نفر سپاه او به حساب مي آيند و علاوه بر اينها تودة رنج ديده و معتقدان منتظر همه از بركات وجودي آن امام عظيم الشأن و حكومت جهاني او بهره مند مي شوند و معاندان صراط الهي به سزاي عملشان مي رسند گفتني است حضرت در برخورد با دشمنان از يك نوع مجازات استفاده نمي كند؛ بلكه پس از اتمام حجت برخي از آنان را در جنگ نابود مي سازد،[8] گروهي را اعدام نموده،[9] و گروهي را تبعيد و دست برخي را قطع مي كند[10] و بسياري را هم با عفو عمومي مي بخشد.
براي مطالعة بيشتر به كتاب:
1. چشم اندازي به حكومت مهدي (عج) ، نجم الدين طبسي.
2. عصر زندگي، محمد حكيمي.
پيامبر ـ صلّي الله عليه و آله ـ :
مهدي، مردي از خاندان من است او بر طبق سنت من ـ با مخالفين ـ مي جنگد، چنان كه من بر طبق وحي الهي مي جنگيدم[11]

--------------------------------------------------------
[1] . فصلنامه تخصصي انتظار، سال دوم، ش پنجم، پاييز 81، مقالة مير مهر، پورسيدآقايي، ص 133.
[2] . كمال الدين و تمام النعمة، ابوجعفر محمد علي بن بابويه قمي، ت 1381، هـ . ق، انتشارات اسلامي وابسته به جامعه مدرسين، ج 2، ص 654.
[3] . حسن بن مطهر حلي، المستجاد من كتاب الارشاد، ت 726، هـ . ق، ص 511.
[4] . رضي الدين علي بن موسي بن طاووس الملاحم والفتن في ظهور الغائب المنتظر، مؤسسه الاعلمي، بيروت، ص 65.
[5] . مجلسي، بحارالانوار، ج 52، ص 307، 367، مؤسسه الوفاء‌بيروت.
[6] . اميني، دادگستر جهان، انتشارات شفق، چاپ قدس، چاپ 25، ص 310.
[7] . بحارالانوار، ج 52، ص 336؛ در فجر ساحل، ص 45؛ و عصر زندگي، ص 190.
[8] . مجلسي، بحارالانوار، ج 52،‌ص 628، مؤسسه الوفاء بيروت.
[9] . همان، ص 338.
[10] . همان، ص 338 ـ‌349، مفيد، الارشاد، ص 364.
[11] . منتخب الاثر، ص 95، باب 2، حديث 21.
( اندیشه قم )